ایقاع بودن وقف
وقف عقد است یا ایقاع؟
وقف ایقاع است.
وقف ایقاع است.
بهترین راه بالا بردن سطح فرهنگ عمومى از نظر مذهبى، و گماردن افراد امین بر موقوفات است.
جدا كردن يك مال از اموال خود و اختصاص دادن منافع آن براى افراد خاص يا امور خيريه را وقف گویند.
صيغه وقف را مىتوان به عربى يا به هر زبان ديگر خواند، مثلًا اگر بگويد: «خانه خود را براى فلان منظور وقف كردم» كافى است.
وقف عام بر دو نوع است:1ـ وقف بر جميع؛ كه در اينجا طبق نظر صحيحتر در واقع فك ملك صورت گرفته نه اينكه تمام مالكيت آن به تمام مسلمين رسيده .2ـ وقف بر عنوان خاص؛ مثلاً وقف بر طلاب مىكند. اين هم وقف عام است نه خاص، به عبارت ديگر وقف عام است بر عنوان خاصى. در اينجا فكّ ملك نيست و بلكه مالك همان عنوانى است كه موقوف عليه واقع شده.
اگر موقوفٌ عليهم به هيچ وجه قابل شناسايى نيستند، همگان می توانند آن قرآن را قرائت كنند و سپردن آن به جايى كه اصلًا قرائت نمى شود، اشكال دارد؛ مگر اين كه قرآن بسيار نفيسى باشد كه بيم از دست رفتن آن برود.
مصرف این وقف خاص امام حسین علیه السلام است.
بعد از تحقق وقف در مورد انتخاب امام جماعت يا عزل او نه متولّى و نه واقف هيچ كدام حقى ندارد و اين حق مردم است و نظر آنها ملاك است. حيطه مسؤوليت متولّى رسيدگى به موقوفات مسجد است.پس متولّى، واقف يا هر شخص ديگرى بعد از تحقق وقف حق دخالت در برنامه ريزىها و فعاليتهاى اين اماكن را ندارند و اين حق مردم است و رضايت آنها در چنين امورى ملاك است.
متولی می تواند حق الزحمه خود را طبق نظر کارشناس بگیرد.
تنها می تواند کسی را به عنوان وکیل انتخاب کند و تعیین تولیت در اینگونه موارد به دست حاکم شرع است.
هرگاه در اوقاف عمومى متولّى خيانت كند و عايدات آن را به مصرفى كه معيّن شده نرساند، حاكم شرع بايد متولّى امينى براى آن معيّن نمايد يا در كنار او بگذارد و اگر متولّى وقف خاص خيانت كند، حاكم شرع با موافقت طبقه موجود براى آنها متولّى تعيين، يا ضميمه مىكند.