42 ـ نامه دیگر از امام(علیه السلام)در پاسخ مردم کوفه
فهرست موضوعات
جستجو 

چون امام(علیه السلام) به وادى «حاجز بطن الرمّه»(1) رسید، نامه اى توسّط «قیس بن مسهّر صیداوى» براى کوفیان فرستاد که مضمون آن چنین است:

«بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، مِنَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِىٍّ إِلى اِخْوانِهِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُسْلِمینَ، سَلامٌ عَلَیْکُمْ; فَإِنّی أَحْمَدُ إِلَیْکُمُ اللّهَ الَّذِی لا إِلهَ إِلاّ هُوَ، أَمّا بَعْدُ، فَإِنَّ کِتابَ مُسْلِمِ بْنِ عَقیل جائَنِی یُخْبِرُنِی فیهِ بِحُسْنِ رَأْیِکُمْ، وَ اجْتِماعِ مَلَئِکُمْ عَلى نَصْرِنا، وَ الطَّلَبِ بِحَقِّنا، فَسَأَلْتُ اللّهَ أَنْ یُحْسِنَ لَنا الصُّنْعَ، وَ أَنْ یُثیبَکُمْ عَلى ذلِکَ أَعْظَمُ الاَْجْرِ، وَ قَدْ شَخَصْتُ إِلَیْکُمْ مِنْ مَکَّةَ یَوْمَ الثُّلَثاءِ لِـثَمـان مَضَیْنَ مِنْ ذِی الْحَجَّةِ یَوْمَ التَّرْوِیَةِ، فَإِذا قَدِمَ عَلَیْکُمْ رَسُولی فَاکْمِشُوا أَمْرَکُمْ وَ جِدُّوا، فَاِنِّی قادِمٌ عَلَیْکُمْ فی أَیّامِی هذِهِ إِنْ شاءَ اللّهُ، وَ السَّلامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ».

«به نام خداوند بخشنده مهربان، از حسین بن على(علیه السلام) به برادران مؤمن و مسلمان! سلام علیکم; سپاس مى گویم خدایى را که معبودى جز او نیست، امّا بعد: نامه مسلم بن عقیل به دستم رسید، مرا از حسن نیّت و اتّحاد بزرگانتان بر یارى ما و گرفتن حقّ ما با خبر ساخت. از خداوند خواهانم تا کارمان را نیکو گرداند و به شما پاداش بزرگ عنایت کند، من روز سه شنبه هشتم ذى حجّه ـ روز ترویه ـ از مکّه به سوى شما رهسپار شده ام. هنگامى که فرستاده من به نزدتان آمد هر چه بیشتر در کارتان شتاب و تلاش کنید. من در همین روزها ـ اگر خدا بخواهد ـ بر شما وارد مى شوم. سلام و رحمت و برکت خداوند بر شما باد!».

قیس بن مسهّر صیداوى با نامه امام(علیه السلام) به سمت کوفه حرکت کرد، تا آنگاه که به «قادسیّه» رسید. «حصین بن تمیم» وى را دستگیر کرد و به نزد «عبیدالله بن زیاد» فرستاد. عبیدالله به وى گفت: بر فراز قصر دارالاماره برو و به حسین بن على(علیه السلام)ناسزا بگو.

قیس بر فراز قصر رفت و چنین گفت:

«اى مردم! این حسین بن على(علیه السلام) بهترین خلق خدا، پسر فاطمه دختر رسول خداست و من فرستاده وى به سوى شما هستم، از او در وادى حاجز جدا شدم، او را اجابت کنید». سپس عبیدالله بن زیاد و پدرش را لعنت کرد و براى على بن ابى طالب(علیه السلام) طلب رحمت نمود.

عبیدالله بن زیاد دستور داد وى را از بالاى قصر به زیر افکندند; پیکر شریفش قطعه قطعه شد و به شهادت رسید.(2)

* * *

این نامه به خوبى نشان مى دهد که مردم کوفه دست بیعت در دست نماینده امام(علیه السلام)مسلم بن عقیل گذارده بودند، امام(علیه السلام) چون از روحیّه ضعیف کوفیان و سابقه پیمان شکنى آنان آگاهى داشت، این نامه را براى تقویت روحیّه آنها نوشت، شاید این بار بر سر پیمان خود بایستند و به این امید که امام(علیه السلام) به زودى به آنها مى پیوندند در کنار «مسلم» باشند و مقاومت کنند واگر چنین مى کردند، اوضاع شکل دیگرى به خود مى گرفت.

گرچه فرستاده امام(علیه السلام) دستگیر و شهید شد ; ولى او در واقع رسالت خود را انجام داد و از فراز قصر دارالاماره گفتنى ها را گفت، ولى مردم بزدل و عافیت طلب کوفه گویى این پیام صریح را نشنیدند، و سرانجام مسیر خود را به سوى تسلیم و ذلّت تغییر دادند.


1. بطن الرمّه، منزلى است در مسیر کوفه که مردم بصره و کوفه در آنجا به یکدیگر مى رسند.
2. تاریخ طبرى، ج 4، ص 297 ; ارشاد مفید، ص 418 و بحارالانوار، ج 44، ص 369-370 (با مختصر تفاوت).
 
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma
آبی
سبز تیره
سبز روشن
قهوه ای