23 ـ حرکت از شام
فهرست موضوعات
جستجو 

پس از خطابه هاى امام سجاد(علیه السلام) و زینب کبرى(علیها السلام) و تغییر اوضاع شام و برپایى عزادارى توسط زینب کبرى و خاندان اهل بیت(علیهم السلام) در شام، یزید بیش از این مصلحت ندید که آنان را در شام نگه دارد. از این رو دستور داد آنها را آماده بازگشت به مدینه نمایند.

مطابق نقل علاّمه مجلسى، یزید از نعمان بن بشیر(1) که رسول خدا(صلى الله علیه وآله)را دیده بود، خواست آنها را آماده رفتن کند و مرد امین و مورد اعتمادى از شامیان را با آنها همراه سازد که آنان را با احترام و تحت مراقبت به مدینه برساند.

آنگاه که کاروان آماده حرکت شد، یزید، امام على بن الحسین(علیه السلام) را خواست و (براى فرافکنى) گفت: خدا لعنت کند پسر مرجانه را! اگر من با حسین(علیه السلام) بودم، هر چه مى خواست به او مى دادم و از کشته شدن او به هر قیمتى ـ هر چند در این راه بعضى از فرزندانم کشته مى شدند ـ جلوگیرى مى کردم، ولى قضاى الهى آنگونه که خودت دیده اى اتفاق افتاد، به هر حال، وقتى به وطن رسیدى هر چه نیاز داشتى براى من بنویس تا برآورده سازم.

کاروان خاندان حسینى از شام حرکت کرد، در میان راه هر گاه کاروان پیاده مى شد، راهنماى کاروان و نگهبانان از آنها فاصله مى گرفتند، تا آنها به آسودگى به کارهاى خود برسند و نیازهایشان را برطرف سازند. همچنین از همراهى و مهربانى و رسیدگى به خواسته هاى کاروان اهل بیت(علیهم السلام) کوتاهى نمى کردند.(2)

* * *

بى شک این واکنشها به سبب ندامت و پشیمانى یزید از کردار خود نبود; زیرا تاریخ نشان مى دهد که بعد از واقعه کربلا نیز از هیچ تضییقى بر اهل بیت(علیهم السلام) و شیعیان آنها فروگذار نمى کرد، بلکه جوّ اجتماعى شام بر اثر بیدارى و آگاهى مردم به سبب خطبه هاى کوبنده امام سجاد(علیه السلام) و زینب کبرى(علیها السلام)چنان ملتهب شده بود که اگر یزید غیر از این انجام مى داد ممکن بود به یک شورش عمومى بر ضدّ او منتهى شود.


1 . نعمان بن بشیر همان کسى است که هنگام ورود حضرت مسلم به کوفه، فرماندار آنجا بود. یزید او را از فرماندارى برکنار و عبیدالله بن زیاد را بر آنجا گماشت. او به شام آمد، و در حمایت از یزید و پدرش معاویه کوشا بود، پس از هلاکت یزید، مردم را به بیعت با عبدالله بن زبیر ترغیب مى کرد; اهالى حمصبا او مخالفت کردند و در نهایت در سال 64 او را کشتند (استیعاب، شرح حال نعمان بن بشیر).
2. بحارالانوار، ج 45، ص 146 .
مطابق نقل شیخ مفید ریاست کاروان به عهده نعمان بن بشیر بود (ارشاد مفید، ص 480) ولى از کلام علاّمه مجلسى و طبرى (تاریخ طبرى، ج 4، ص 353) استفاده مى شود که یزید از نعمان بن بشیر خواست این کاروان را آماده حرکت کند و مردى مورد اعتماد را همراه با مراقبان و محافظان با آنها روانه نماید. از این رو در قمقام زخّار (ص 579) آمده است که مطابق قولى سرپرستى آنان به عهده بشیر بن حذلم بود. به هر حال، ممکن است سرپرستى این گروه را نعمان بن بشیر عهده داشته و بشیر بن حذلم از نگهبانان همراه بوده که بعداً به هنگام ورود به مدینه، امام سجاد(علیه السلام)از او خواست تا خبر ورودشان را به اطلاع مردم برساند; و یا نعمان بن بشیر از همان شام این کاروان را آماده رفتن نمود و سرپرستى و راهنمایى کاروان را به عهده بشیر بن حذلم نهاد، اما خودش همراه آنان نبود.

 

12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma
آبی
سبز تیره
سبز روشن
قهوه ای