شرط اوّل: استطاعت مالى
فهرست موضوعات
جستجو 

مسأله 18ـ در استطاعت براى حج، علاوه بر داشتن هزینه رفت و برگشت، داشتن ضروریات زندگى و آنچه در گذران زندگى به آن نیاز دارد نیز شرط است; مثل خانه مسکونى (ملکى یا اجاره اى)، اثاث خانه، وسیله سوارى و مانند آن; البتّه در حدّى که مناسب شأن او باشد، و چنانچه عین آنها را ندارد، پول یا معادل قیمت آن را داشته باشد.

مسأله 19ـ اگر ضروریات زندگى را براى حج هزینه کند حجّ او صحیح است; ولى کفایت از حجّ واجب نمى کند.

مسأله 20ـ کسى که نیاز به ازدواج دارد در صورتى مستطیع مى شود که علاوه بر مخارج حج، هزینه ازدواج را هم داشته باشد، و منظور از نیاز این نیست که به خاطر ترک آن به عسر و حرج بیفتد، بلکه همین اندازه که ازدواج از شؤون زندگى او باشد کافى است.

مسأله 21ـ کسى که از دیگرى طلب دارد، و بقیّه شرایط استطاعت را نیز داراست، اگر طلبش بدون دردسر قابل وصول است، خواه وقت آن رسیده باشد یا نه، واجب است طلب خود را وصول کند و به حج برود.

مسأله 22ـ شخصى که مستطیع نیست، اگر هزینه هاى حج را با قرض گرفتن از دیگران فراهم کند، مستطیع نمى شود; هر چند بتواند در آینده بدهى خود را براحتى بپردازد; و اگر با چنین پولى حج به جاى آورد کفایت از حجّة الاسلام نمى کند; هرچند حجّش صحیح است. آرى اگر معادل وام، اموالى داشته باشد که از محلّ آن بتواند بدهى خود را به آسانى بپردازد، مستطیع است.

مسأله 23ـ شخص بدهکار هرگاه مخارج حج را داشته باشد، ولى با پرداخت بدهى خود نتواند به حج برود، مستطیع نیست; مگر این که طلبکار عجله نداشته باشد، و او هم مطمئن باشد که بعداً قادر به اداى دین خواهد بود، یا بدهى اقساطى باشد و هنگام پرداخت قسط آن نرسیده باشد.

مسأله 24ـ کسى که هزینه حج را دارد، ولى بدهکار نیز مى باشد، چنانچه بدهى او مدّت دار است، و مطمئن باشد که به هنگام رسیدن زمان بدهى، قدرت بر پرداخت آن خواهد داشت، واجب است به حج برود. همچنین در صورتى که وقت پرداخت بدهى رسیده، ولى طلبکار راضى به تأخیر باز پرداخت بدهى باشد، و بدهکار مطمئن است که به هنگام مطالبه طلبکار، مى تواند بدهى اش را ادا کند، در این صورت نیز واجب الحج است. در غیر این دو صورت، بدهکار واجب الحج نخواهد بود.

مسأله 25ـ کسى که خمس یا زکات بدهکار است، در صورتى مستطیع مى شود که علاوه بر مالى که بتواند بدهکارى فوق را بپردازد، مخارج حج را نیز داشته باشد.

مسأله 26ـ کسانى که بدهکار ادارات دولتى، مانند اداره دارایى و شهردارى و مانند آن هستند، و براى پرداخت آن تحت فشارند، مستطیع نمى باشند، مگر این که اموالى در اختیار داشته باشند که هزینه هر دو را تأمین نماید.

مسأله 27ـ کسى که از نظر مالى استطاعت دارد، ولى از جهت بدنى یا باز بودن راه مستطیع نیست (یعنى در موقع حج، استطاعت بدنى ندارد، یا راه براى او باز نیست)، حق دارد پول خود را در سایر امور زندگى هزینه نموده، و خویش را از استطاعت مالى خارج کند; ولى اگر از این دو جهت هم مستطیع است، و فقط وسایل رفتن را تهیّه نکرده، یا وقت حج نرسیده، نمى تواند خود را از استطاعت خارج نماید; و اگر چنین کند حج بر او واجب شده، و باید به هر شکل ممکن به حج برود.

مسأله 28ـ اگر در سالى که استطاعت مالى دارد، استطاعت بدنى ندارد، یا راه باز نیست، ولى بداند در سالهاى آینده از آن جهات نیز استطاعت پیدا مى کند، مى تواند اموال خود را صرف امور دیگر نموده، و خود را از استطاعت خارج کند.

مسأله 29ـ کسى که استطاعت حج دارد باید مخارج مقدّماتى، از قبیل تهیّه گذرنامه، ویزا، هزینه آزمایشات بهداشتى و مانند آن را بپردازد. و چنانچه قدرت پرداخت این گونه مخارج را نداشته باشد، مستطیع نیست.

مسأله 30ـ اگر قیمت بلیط ماشین، یا هواپیما، یا سایر خدمات در سال استطاعت زیاد باشد، یا زیادتر از حدّ معمول باشد، باید به حج برود، و جایز نیست انجام حج را از سالى که مستطیع شده تأخیر بیندازد، مگر آن که گرانى به قدرى باشد که موجب حرج و مشقّت (زحمت فراوان) در زندگانى او شود; که در این صورت حج واجب نیست.

مسأله 31ـ اگر شخص مستطیع پول نقد نداشته باشد، ولى مستغلاّتى دارد که به آن نیاز ندارد و اگر بفروشد مى تواند با پول حاصل از آن به حج برود، باید چنین کند; هر چند به قیمت روز از او نخرند.

مسأله 32ـ اگر کسى منزل گرانقیمتى دارد که زائد بر شأن اوست، و چنانچه آن را تبدیل به منزل مناسب کند قادر بر حج خواهد بود، باید این کار را انجام دهد و به حج برود.

مسأله 33ـ اگر کسى زمین یا چیز دیگرى از اموالش را بفروشد که منزل مسکونى تهیّه کند، در صورت نیاز به منزل مسکونى و قصد تهیّه آن، مستطیع نمى شود.

مسأله 34ـ کسانى که داراى وسایل و اجناس فراوانى هستند، که مورد نیاز آنها نمى باشد، چنانچه قیمت آن ها به اندازه مخارج سفر حج باشد، و سایر شرایط را نیز دارا باشند، واجب است به حج بروند.

مسأله 35ـ هرگاه شک کند مالى که دارد به اندازه استطاعت هست یا نه، باید تحقیق و محاسبه کند، تا معلوم شود مستطیع هست یا نه.

 

مسأله 36ـ زنى که مهریّه اش به اندازه هزینه حج است، اگر شوهر قدرت پرداخت آن را نداشته باشد، زن حقّ مطالبه ندارد و مستطیع محسوب نمى شود; و اگر زوج قادر بر پرداخت باشد و مطالبه آن براى زن مفسده اى ندارد، در صورتى که شوهر نفقه و مخارج زن را بپردازد، لازم است مهریّه اش را مطالبه نموده، و به حج برود; امّا اگر مطالبه مهریّه مشکلى در زندگى زن ایجاد مى کند، و ممکن است به اختلاف یا مانند آن منتهى شود، مستطیع نمى باشد.

مسأله 37ـ کسانى که براى خدمت در سفر حج استخدام مى شوند، خواه به عنوان روحانى کاروان باشند، یا مدیر، معاون و خدمه کاروان، یا اعضاى ستاد و بعثه حج، یا طبیب و پرستار، یا مامورین انتظامى و مسؤولین بانک و غیر اینها، و به این صورت حج خود را بجا مى آورند، حجّ واجب آنها محسوب مى شود، به شرط این که هزینه خانوادهایشان نیز در این مدّت تأمین باشد، ولى تأمین زندگى آنها در بازگشت شرط نیست، و در هر حال قبول چنین کارى واجب نمى باشد.

مسأله 38ـ پزشکان یا کسان دیگرى که به عنوان ماموریت به میقات آمده، و در میقات تمام شرایط استطاعت را دارا هستند، واجب است حجة الاسلام به جا آورند، هر چند لازم است ماموریّت خویش را نیز انجام دهند.

مسأله 39ـ کسى که نیاز به ازدواج دارد، و بیش از مخارج آن پولى براى حج ندارد، مستطیع نیست و حج بر وى واجب نمى باشد.

مسأله 40ـ هرگاه حج بر کسى واجب شود و انجام ندهد و استطاعتش از دست برود، باید به هر طریق ممکن حج را بجا آورد; هر چند با قرض کردن، یا اجیر شدن، یا مانند آن باشد.

مسأله 41ـ هرگاه شخص مستطیع حج بجا نیاورد، سپس توانایى جسمانیش را از دست بدهد، به طورى که ناامید باشد از این که خودش بتواند به سفر حج برود، باید شخص دیگرى را نایب کند، و از طرف خود به حج بفرستد، امّا هرگاه کسى قدرت مالى پیدا کند، و در زمان قدرت، بر اثر پیرى یا بیمارى، توانایى انجام حج نداشته باشد، حج بر او واجب نیست; هر چند احتیاط مستحب آن است که اجیر بگیرد.

مسأله 42ـ هرگاه خانمى با اشتغال در مؤسّسه اى هزینه حجّش را به دست آورد، و مخارج روزانه اش نیز تأمین باشد، امّا با رفتن به حج، شوهرش براى مخارج زندگى به زحمت بیفتد، در صورتى مستطیع است که به زحمت افتادن شوهر موجب مشکلاتى براى زن نباشد.

مسأله 43ـ در استطاعت فرقى نیست که در ماههاى حج (شوّال، ذى القعده و ذى الحجّة) حاصل شود، یا قبل از آن مستطیع گردد (مشروط بر این که زمان کافى براى تهیّه مقدّمات و رسیدن به اعمال حج را داشته باشد) بنابراین، اگر استطاعت مالى پیدا شود و سایر شرایط نیز موجود باشد نمى تواند خود را از استطاعت خارج کند; مثلا اموال خود را به کسى ببخشد، یا صَرف کار غیر ضرورى کند; حتّى قبل از فرا رسیدن ماههاى حج، این کار جایز نیست.

مسأله 44ـ اگر شخصى با اعتقاد به این که مستطیع نیست، نیّت حجّ مستحب کند، سپس معلوم شود که مستطیع بوده، کفایت از حجّة الاسلام (حج واجب) مى کند.

مسأله 45ـ جایز نیست با مال حرام، یا مالى که خمس آن را نداده، حج بجا آورد، و اگر لباس احرام و طواف وسعى و پول قربانى و اجرت چادر و فرشى که بر آن وقوف به عرفات و منى مى کند حرام باشد، حجّ او بنابر احتیاط باطل است.

مسأله 46ـ اگر پولى که براى نام نویسى حج داده مى شود، از درآمد همان سال بوده باشد خمس ندارد.

 

مسأله 47ـ کسى که در محلّ زندگى اش مستطیع نمى باشد واجب نیست به حج برود; هر چند استطاعت حجّ میقاتى را داشته باشد، ولى اگر به حج برود، و زمانى که به میقات مى رسد استطاعت حج با تمام شرایط دیگر حاصل گردد، مستطیع مى شود، و کفایت از حجّ واجب او مى کند.

12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma
آبی
سبز تیره
سبز روشن
قهوه ای