سؤال 77 ـ برخى از بیماران عاقل و بالغ، که نیازمند عمل جرّاحى هستند، به
علّت ترس یا هر دلیل دیگرى درد و رنج را تحمّل نموده، ولى تن به عمل نمى دهند; همراهان بیمار نیز حاضر به این کار نیستند. این در حالى است که پزشک مى داند در صورتى که عمل انجام نشود بیمار به زودى خواهد مُرد، یا دچار عوارضى خواهد شد که تا پایان عمر زمین گیر مى شود. با این فرض، آیا پزشک مى تواند دست به عمل جرّاحى بزند؟ اگر علیرغم مخالفت بیمار، کسان وى چنین اجازه اى دهند، تکلیف طبیب چیست؟
جواب: در صورتى که جرّاحى سبب طول عمر شود، مریض مى تواند به خاطر عوارض ناخوشایند جرّاحى، از آن صرف نظر کند; ولى اگر بدون جرّاحى، بیمار در معرض مرگ باشد، طبیب یا کسان مریض مجازند اقدام به جرّاحى کنند، هرچند بیمار راضى نباشد.
سؤال 78 ـ آیا پزشک معالج موظّف است عوارض یا ضایعات احتمالى ناشى از عمل جرّاحى را براى بیمار تشریح کند؟
جواب: در صورتى که عوارض مهمّى باشد باید به بیمار بگوید، در غیر این صورت لازم نیست.
سؤال 79 ـ گاه به هنگام ختنه کردن در اتاق عمل، دست و پاى بیمار را مى بندند، یا در مواجهه با فریاد شدید بچّه او را مى زنند، یا دهانش را مى گیرند. در حالى که با عمل بیهوشى به راحتى مى توان آنها را ختنه نمود. در این موارد چه باید کرد؟
جواب: باید از طریقى که مشکلات آن کمتر است استفاده کرد، و این منوط به تشخیص اهل خبره است.
سؤال 80 ـ در صورتى که پزشک بیمارى را تشخیص ندهد، آیا با احتمال ضعیف مى تواند دارو تجویز کند؟ در حالى که با ارجاع به پزشک حاذق تر احتمال درمان بیشتر است و از هدر رفتن پول بیمار نیز جلوگیرى مى گردد؟
جواب: در صورت عدم تشخیص، لازم است او را به دیگرى ارجاع دهد.
سؤال 81 ـ بیمارى که به ناراحتیهاى روانى شدیدى دچار است، جهت معالجه به پزشک مراجعه مى نماید. پزشک احتمال خوب شدن وى را منحصراً در عمل جرّاحى مى داند، ولى در صورت عمل کردن احتمال مى دهد حیات مغزى این بیمار از بین رود، و براى همیشه فلج شود، آیا در این صورت طبیب مى تواند دست به عمل جراحى بزند؟
جواب: اگر وضع بیمارى روانى او و همچنین در صد احتمال نجات با جرّاحى در حدّى است که عقلا چنین اقدامى را معقول و منطقى مى دانند شرعاً اشکالى ندارد. در ضمن باید شخص نامبرده (اگر قدرت تشخیص دارد) یا ولىّ او (در صورت عدم قدرت تشخیص بیمار) با این کار موافقت کند.