سوء خلق و آثار آن
فهرست موضوعات
جستجو 

نقطه مقابل حسن خلق، سوء خلق است که مى توان آن را به بد زبانى و خشونت تفسیر کرد.

افراد بد اخلاق و داراى سوء خلق، بلاى عظیمى براى خود و خانواده و جامعه اى که در آن زندگى مى کنند محسوب مى شوند.

سوءخلق از مهمترین عوامل نفرت و انزجار و پراکندگى است و کسانى که به این درد بزرگ مبتلا هستند، غالباً در جامعه منزوى مى شوند، و مردم با آنها قطع رابطه مى کنند، و اگر به خاطر الزام هاى اجتماعى یا پست و مقامشان مجبور به مراوده با آنها باشند، در دل بر آنها نفرین مى فرستند، و تا بتوانند از آن ها مى گریزند.

هرگاه این بیمارى اخلاقى در عالمان دینى و خادمان مذهب پیدا شود، خطر بسیار بزرگترى به دنبال دارد و آن این که سبب بدبینى و سوء ظن مردم به اصل مذهب و فرار آنها از دین خواهد شد. و این گناهى است بسیار بزرگ که چیزى نمى تواند آن را جبران کند.

به همین دلیل در روایات اسلامى شدیدترین تعبیرات درباره سوءخلق دیده مى شود، تعبیراتى بسیار تکان دهنده و گاه وحشت زا، که گلچینى از آن را در ذیل، از نظر خوانندگان عزیز مى گذرانیم:

1ـ در حدیثى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم که فرمود: «اِیّاکُمْ وَ سُوءَ الْخُلْقِ فَاِنَّ سُوءَ الْخُلْقِ فِى النّارِ لا مُحالَةَ; از سوء خلق بپرهیزید که این عمل سرانجام در آتش است» (و صاحب خود را نیز به آتش دوزخ گرفتار مى کند).(1)

2ـ در حدیث دیگرى از همان حضرت مى خوانیم که: سوء خلق گناهى است که توبه ندارد. و فرمود: «اَبى اللّهُ لِصاحِبِ الخُلْقِ السَّیِّى بِالتَّوْبَةِ; خداوند از پذیرش توبه افراد بد اخلاق ابا دارد» عرض کردند: یا رسول الله! چرا و چگونه؟

فرمود: «لاَِنَّهُ اِذا تابَ مِنْ ذَنْب وَقَعَ فى اَعْظَمَ مِنَ الذَّنْبِ الَّذِى تابَ مِنْهُ; زیرا هنگامى که از گناهى توبه کند در گناه بزرگترى واقع مى شود».(2)

ممکن است منظور از این سخن این باشد که افراد بد اخلاق، هنگامى که در موردى توبه مى کنند، در حالى که بد اخلاقى از وجود آنها ریشه کن نشده، عقده آن را در جاى دیگر و به صورت شدیدتر باز مى کنند، و به همین دلیل هرگز موفق به توبه کامل نمى شوند، مگر این که این رذیله اخلاقى را از وجود خود ریشه کن سازند.

3ـ حضرت على(علیه السلام) سوء خلق را بدترین مصیبت شمرده و مى فرماید: «اَشَدُّ الْمَصائِبِ سُوءِ الْخُلْقِ; شدیدترین مصیبت ها سوء خلق است».(3)

چه مصیبتى از آن بالاتر که انسان را در جامعه منزوى مى کند و تمام پیوندها را میان او و خلق و خالق قطع مى نماید.

4ـ و نیز از همان حضرت مى خوانیم که فرمود: «لا وَحْشَةَ اَوْحَشُ مِنْ سُوءِ الْخُلْقِ; وحشتى بدتر از سوء خلق نیست».(4)

دلیل آن روشن است، زیرا انسان را در تنهایى عجیبى فرو مى برد.

5ـ به همین دلیل در حدیث دیگرى مى فرماید: «لا عَیْشَ لِسَیِّى الْخُلْقِ; انسان بد اخلاق زندگى ندارد».(5) چرا که هم خودش در زحمت است و هم اطرافیان و معاشرین او در عذابند.

6ـ شبیه این تعبیر اما با یک تفاوت روشن در یک حدیث دیگرى از آن حضرت آمده است: «لاسُوْدَدَ لِسَیِّى الْخُلْقِ; انسان بد اخلاق در جامعه، بزرگى و آقایى پیدا نمى کند».(6)

دلیل آن هم روشن است زیرا نخستین شرط بزرگى و آقایى جاذبه اخلاقى و مهر و محبت و ادب است، و آن کس که این سرمایه را ندارد، به آن نخواهد رسید.

7ـ و نیز از همان حضرت حدیث گویاى دیگرى در این زمینه آمده است، مى فرماید: «اَلْمُؤْمِنُ لَیِّنُ الاَْریکة، سَهْلُ الْخَلِیْقَةِ، اَلْکافِرُ شَرَسُ الْخَلِیْقَةِ سَیِّىُ الطَّرِیْقَةِ; مؤمن نرم و انعطاف پذیر و خوش خلق است، و کافر بد اخلاق و بد روش است».(7)

و به این ترتیب حسن خلق، یکى از نشانه هاى ایمان، و سوء خلق یکى از نشانه هاى کفر مى باشد.


1. بحارالانوار، جلد 68، صفحه 383.

2. بحارالانوار، جلد 70، صفحه 299.

3.عیون اخبار الرضا، جلد 2، صفحه 37، به نقل از پرورش روح، جلد 1، صفحه 83.

4. شرح غرر، جلد 6، صفحه 400.

5. همان، صفحه 359.

6. همان.

7. همان، جلد 1، صفحه 364، حدیث 1381.

12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma
آبی
سبز تیره
سبز روشن
قهوه ای