نگاه اجمالی به مسأله «مساوات» در اسلام
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ مجلّه دانشکده حقوق و علوم سیاسی(دانشگاه تهران)، بهمن 1370، شماره 27.
نگاه اجمالی به مسأله «مساوات» در اسلام
در میان عناوین حقوق بشر در اسلام، موضوع «مساوات» درخشندگی خاصی دارد؛ مخصوصاً با توجه به اینکه این تعلیمات روزی در جامعه بشری مطرح شد که تبعیضات بسیار ناروا و زشتی بر جوامع انسانی حکم فرما بود و به شدت همگان را رنج میداد. مساوات در اسلام شاخههای بسیاری دارد که باید بعد از بیان فلسفه و نتیجه آن، عنوان شود و در اینجا چند موضوع قابل توجه است:
ریشه اصلی «مساوات» در اسلام
مساوات اسلامی در حقیقت از اساسی ترین مسائل در جهان بینی اسلام یعنی مساله «توحید» ریشه میگیرد و این مساله و مسائل مهم دیگری از این قبیل همه شاخ و برگ درخت تنومند توحید اند. توضیح اینکه: مساله توحید و یگانگی در اسلام نقش اصلی و تعیین کننده را دارد و بر اساس این اعتقاد:
الف) خداوند یگانه و یکتا است؛ ذات پاک او بسیط، و از هر نطر واحد است، نه اجزائی دارد و نه صفاتی زائد بر ذات، بلکه صفاتش همچون علم و قدرت او عین ذات او هستند و هیچگونه کثرت در او راه ندارد.
ب) پیامبران همه از سوی او آمده اند، و اصول برنامه همه آنها بدون استثناء یکی است، محتوای دعوت همه آنها نیز دراصول کلی یکی، و هدف دعوت آنها که تعلیم و تربیت و تهذیب نفوس انسانی و اقامه قسط و عدل درجوامع بشری است نیز یکی میباشد.(1)،(2)
ج) عالم هستی یک واحد به هم پیوسته است و خالق و حاکم و مربی و مدبر آنها تنها یکی یعنی ذات مقدس پروردگار است.(3)،(4)
د) هر حرکتی و هر کاری در این عالم به ذات مقدس خدا منتهی میشود؛ حتی افعال ارادی و اختیاری ما نیز از او سرچشمه میگیرد؛ چرا که علم و قدرت و آزادی اراده را او به ما داده است.(5)
ه) همه انسانها از یک پدر و مادر آفریده شده اند؛ همگی از نظر اصول انسانی برابرند، و همه برادر یکدیگر محسوب میشوند؛ (توجه داشته باشید اخوت و برادری نزدیکترین رابطهای است که در میان دو انسان بر اساس مساوات تصورمی شود).(6)
و) جامعه بشری باید سرانجام زیر یک پرچم در آید و همه مرزهای ساختگی برچیده شود و حکومت واحدی همه را زیر بال و پر بگیرد؛ و این اوج تکامل جامعه انسانیت است که طبق عقیده معروف میان مسلمین به هنگام قیام «مهدی (عجل الله تعالی فرجه)» همان مصلح بزرگی که از دودمان پیامبر اسلام(صلی الله علیه واله وسلم) است این برنامهها تحقق مییابد.
این وحدتهای ششگانه که همه از وحدت نخستین یعنی یگانگی ذات «الله» سرچشمه میگیرد، بر تمام تعلیمات اسلام حاکم است؛ و به جرات میتوان گفت هیچ حکمی دراسلام نیست مگر پیوندی با یکی از این وحدتها دارد. و در یک کلمه اصول و فروع و احکام و اخلاق و قانون و حقوق اسلامی همه تجلیات توحید اند و پرتوهای پرفروغ آنند. و به این ترتیب به راحتی میتوان به سرچشمه مساوات در تفکر اسلامی پی برد.
آری چگونه میتوان همه افراد انسان را فرزندان یک پدر و مادر دانست، و به منزله یک خانواده، و برادران یکدیگر و همه را مخلوق خداوند یگانه و بندگان او شمرد، و آنها را برای حکومت واحد جهانی آماده کرد و با این حال درمیان آنها قائل به مساوات نباشیم.
فلسفه «مساوات» در اسلام
در اینجا نیز به این نکته میرسیم که هدف پایان دادن به شرک و حرکت به سوی وحدت و برچیدن دوگانگی و مسأله «أَرْبٰابٌ مُتَفَرِّقُونَ» است که در نتیجه انسانها را از بندگی غیر خدا رها میسازد، و به آنها اجازه میدهد که استعدادها و نیروهای خداداد را شکوفا سازند و به کار اندازند و خود و جامعه انسانی را به پیش برند.
قرآن مجید انسان را نماینده خدا در زمین و خلیفة الله میشمرد.(7) این انسان مظهر اسماء و صفات، بلکه معلم اسماء و صفات او است؛ یعنی باید از نظر علم و قدرت، مدیریت ومدبریت و رحمانیت و رحیمیت و صفات دیگر پرتویی از صفات او باشد و تمام انسانها این شایستگی را بالقوه دارند.
شاخه های «مساوات» در اسلام
دریک نظر کلی و با توجه به آنچه درمتون اسلامی اعم از قرآن و سخنان پیشوایان اسلام وارد شده، شاخههای هفتگانه زیر را در مساله مساوات میتوان استنباط کرد:
1. مساوات و «برابری نژادها»
نفی هرگونه تبعیض ناشی از تفاوت رنگها و زبانها و مانند آن، و در اینجا حدیث معروف پیامبر اسلام(صلی الله علیه و اله و سلم) به قدر کافی گویا است «لاَ فَضْلَ لِعَرَبِيٍّ عَلَى عَجَمِيٍّ وَ لاَ لِعَجَمِيٍّ عَلَى عَرَبِيٍّ وَ لاَ لِأَحْمَرَ عَلَى أَسْوَدَ وَ لاَ لِأَسْوَدَ عَلَى أَحْمَرَ إِلاَّ بِالتَّقْوَى. قَالَ اَللَّهُ تَعَالَى: إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اَللّٰهِ أَتْقٰاكُمْ»؛ (هیچ برتری، عرب بر غیر عرب ندارد و نه غیر عرب بر عرب، نه سفید پوست بر سیاه پوست و نه سیاه پوست بر سفید پوست، مگر از طریق تقوی). آیه معروف قرآن مجید که میگوید همه انسانها از یک پدر و مادر آفریده شده اند و اختلاف قبائل و طوائف و تفاوت ظاهری انسانها تنها بخاطر شناخت آنها است اما گرامی ترین انسانها نزد خداوند فقط پرهیزگارترین آنها است (إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ) نیز شاهد دیگر این مدعا است.(8) فراموش نکنیم این شعارها و شعورها زمانی مطرح شد که تفاوت عرب و غیر عرب و تفاوت در میان قبایل و طوائف از بدیهی ترین مسائل اجتماعی شمرده میشد که هنوز هم رسوبات آن در میان گروههائی از آنها دیده میشود.
2. مساوات در برابر «وظائف و تکالیف»
در اسلام همه مسلمانان، حتی خود پیامبر اسلام(صلی الله علیه واله و سلم) در برابر وظائف کلی الهی و اجتماعی مساوی هستند، تنها در چند مورد است که شخص پیامبر(صلی الله علیه واله و سلم) با دیگران تفاوت دارد و آنها از عدد انگشتان دست تجاوز نمیکند؛ و جالب اینکه این چند مورد در فقه اسلامی به عنوان «خصائص النبی»؛ (ویژگیهای پیامبر) معروف شده که نشان میدهد در سایر مسائل هیچ تفاوتی میان پیامبر(صلی الله علیه واله و سلم) و دیگران وجود ندارد. و نیز قابل توجه است که اصل اشتراک در تکلیف به عنوان یک اصل مسلم در فقه اسلامی مطرح است و فقهاء بر اساس آن هر حکمی که درباره یک نفر از مسلمانان طبق آیه و یا روایتی ثابت گردد (هرچند آن یک نفر خود پیامبر(صلی الله علیه واله و سلم) باشد) با استفاده از این اصل به همه مسلمین تعمیم میدهند و هنگامی که از آنها سؤال شود به چه دلیل؟ جواب میدهند: بخاطر «اشتراک در تکلیف!».
3. مساوات در قابلیت نیل به سعادت
هدف آفرینش انسان را خواه «تکامل» تعبیر کنیم یا «سعادت» و یا «قرب الی الله» یا «کسب ارزشهای والای انسانی» که همه تعبیراتی از یک حقیقتاند، برای همه انسانها میسر است و در تعلیمات اسلام با صراحت آمده که هر انسانی میتواند این راه را بپیماید. زن و مرد، کوچک و بزرگ و پیر و جوان، از این نظر یکسانند، و هیچگونه مانعی بر سر راه هیچکس نیست؛ نه موانعی از نظر ذاتی وجود دارد و نه مانعی از نظر تعیین برنامهها و قوانین.
قرآن میگوید: «مَن عَمِلَ صالِحًا مِن ذَکَرٍ أَو أُنثیٰ وَهُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً»؛ (هر کس از مرد و زن عمل صالحی آمیخته با ایمان انجام دهد حیات نوین و زندگی پاکیزهای به او میبخشیم).(9) و بنابراین انسانها در مقابل اعمال یکسان و در شرایط مساوی از نظر پاداشهای الهی نیز یکسانند، قران میگوید: «كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ»؛ (هرکس در گروی اعمال خویش است).(10) و نیز میگوید: «إِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»؛ (جزای شما تنها اعمال شما است).(11)
4. مساوات در حقیقت انسانیت
برخلاف افسانهها و خرافاتی که در میان پارهای از اقوام وجود داشته و شاید هم اکنون نیز وجود داشته باشد که پارهای از افراد بشر را در گوهر انسانیت برتر از پارهای دیگر میدانند، و یا حتی حقیقت انسانیت را برای زنان قائل نبودند، و نیز برخلاف آنچه از فلاسفه و دانشمندانی همچون «افلاطون» نقل شده که با صراحت میگفتهاند: «گروهی از انسانها برای بردگی آفریده شدهاند و گروه دیگری برای آقائی و بردهداری»! در اسلام مطلقاً از این مسائل سخنی نیست و اسنادی که در بحثهای پیش ارائه شد که همه انسانها را برادر میشمرد، و همه را شایسته وصول به «حیات طیبه» و زندگی پاک و پاکیزه میداند، گواه و شاهد این مدعا است. چگونه ممکن است همگان نماینده خدا در زمین، همگان برادر و فرزندان یک پدر و مادر باشند و از نظر حقیقت انسانیت با هم تفاوت داشته باشند.
5. مساوات در «حقوق اجتماعی» در شرایط یکسان
بازتاب این مساوات به خوبی در سرتاسر فقه اسلامی، حتی در سیره پیغمبر اکرم(صلی الله علیه واله و سلم) و پیشوایان بزرگ معصوم دیده میشود که آنها هرگز امتیازی در حقوق اجتماعی برای خود نسبت به دیگران قائل نبودند. در خطبه تاریخی پیغمبر اکرم(صلی الله علیه واله و سلم) که در یک روز بسیار حساس یعنی روز فتح مکه در میان اقوام زیادی که گرد او جمع بودند و منتظر بودند اساسیترین برنامههای اسلام را از او بشنوند، ملاحظه میکنیم که با چند جمله کوتاه خط بطلان بر تمام امتیازات اجتماعی و حقوقی که بسیاری از اعراب برای خود قائل بودند کشیده و فرمود: «ای مردم! حاضران سخن مرا به غائبان برسانند: خداوند در سایه اسلام برتریجوییهای دوران جاهلیت و افتخار، به پدران و قبیلهها را از میان برد، ای مردم! شما همه از آدم هستید و آدم از خاک بود (وامتیازی بر یکدیگر ندارید) بدانید برترین شما و بهترین و گرامیترین فرد نزد خدا امروز کسی است که تقوای الهی و اطاعت او نسبت به اوامر خدا بیشتر باشد.(12)
و در یک روز حساس دیگر یعنی روزی که همه مسلمانان در مراسم حجةالوداع در مسجد معروف «خیف» در سرزمین منی (نزدیک مکه) جمع بودند فرمود: «مؤمنان برادرند، خونهای آنها یکسان است، و همگی همچون یکدست در برابر دشمنان اند و همگی در برابر حقوق اجتماعی مساوی میباشند»؛ (اَلْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ تَتَكَافَأُ دِمَاؤُهُمْ وَ يَسْعَى بِذِمَّتِهِمْ أَدْنَاهُمْ وَ يُجِيرُ عَلَيْهِمْ أَقْصَاهُمْ وَ هُمْ يَدٌ عَلَى مَنْ سِوَاهُمْ).(13)
پیشوایان اسلام از بیت المال مسلمین سهمی مساوی با دیگران برمیداشتند، و سعی میکردند در لباس و خوراک و مسکن همچون افراد متوسط جامعه و گاه همچون ضعفاء زندگی کنند تا مساوات اسلامی را از این طریق متبلور سازند.
6. مساوات در «مسائل قضائی» و در برابر دادگاهها
نه تنها در گذشته که امروز هم قوانینی دیده میشود که در مسائل قضائی و جزائی حساب شاهزادهها و بعضی از قشرهای حاکم را از دیگران جدا میسازد؛ در حالی که این مساله در قوانین قضائی اسلام مطلقا دیده نمیشود؛ و کراراً در تواریخ اسلام دیده شده که افرادی در برابر شخص پیامبر(صلی الله علیه واله و سلم) و یا امیرمؤمنان علی(علیه السلام) اقامه دعوا کرده اند -حتی گاهی اقامه کننده دعوا غیر مسلمان بوده- و آنها حاضر شدند در شرائط مساوی برای دادرسی در محکمه قضائی اسلام حاضر شوند.
در یکی از این ماجراها میخوانیم که وقتی قاضی دادگاه علی(علیه السلام) را با کنیهاش صدا زد (کنیه همان اسمی است که نشانه احترام به افراد میباشد) و از این نظر امتیازی به علی(علیه السلام) در مقابل مدعی داد، امام او را نهی کرد و فرمود: «این برخلاف عدالت قضائی اسلام است که مرا با کنیهام صدا زدی».(14)
7. مساوات در «دادگاه آخرت»
اسلام میگوید نه تنها در این جهان که در جهان دیگر نیز همگی در دادگاه عدل الهی یکسانند؛ حتی پیامبران بزرگ نیز در فکر مسؤولیتهای خویشاند و در این اندیشهاند که خداوند چگونه حسابرسی آنها میکند: «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ»؛ (در آن روز هر گروهی را با پیشوایشان [به دادگاه] فرا میخوانیم).(15) بدون شک تفاوتهایی از نظر خلقت در میان انسانها دیده میشود، و به دنبال آن تفاوتهایی در مسئولیتهای اجتماعی، و فلسفه آنها از نظر اسلام همانند فلسفه تفاوت انگشتهاست یعنی فراهم ساختن یک نظم منسجم با کارآیی لازم که این خود داستان جداگانهای دارد.
آنچه در این مقاله آمد تنها فهرستی از مطالب مربوط به مسأله «مساوات» در اسلام بود که به خاطر محدود بودن وقت به این صورت مطرح شد و شاید نیاز به تفکر نداشته باشد که شرح آن محتاج به بحث مفصلتر و تنظیم کتاب بزرگی در این زمینه است.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.