مشرکین 14 مطلب

کناره گیری امام حسن(ع) از خلافت به نفع یک کافر!

اگر معاویه کافر بود، چرا امام حسن(ع) به نفع یک کافر از خلافت مسلمین دست کشید؟!

اولا: صلح، بدون رضایت امام(ع) به ایشان تحمیل شد؛ ایشان جنگ با فردی چون معاویه را بر صلح ترجیح می دادند. چنانکه خود ایشان خطاب به منتقدین صلح می فرمایند: «اگر یارانى داشتم شبانه روز با او مى‏ جنگیدم تا کار یکسره شود» و خطاب به معاویه می فرمایند: «اگر قرار به جنگ باشد پيش از هر كس بايد با تو بجنگم. چه مبارزه با تو از جنگ با خوارج لازم تر است».

ثانیا: امام حسن(ع) نه تنها هیچ گاه معاویه را تایید نکرد، بلکه همواره از انتقاد نسبت به معاویه دست نکشید و همواره با بیانات و اقدامات خود اعلام می کرد که خلافت معاویه را به رسمیت نمی شناسد. مناظره های آن حضرت با معاويه و مزدوران و طرفداران او شاهد اين معنا است.

ثالثا: معاویه فردی نیست که با پذیرش اجباری صلح توسط امام حسن(ع) تطهیر شود؛ گرچه معاویه با حجّت ظاهری مسلمان نامیده می شود، ولی منابع تاریخی اهل سنّت او را در حد یک منافق متظاهر، یک فرد فاسق و جنایت کار، یک حاکم بدعت گذار و دغل کار معرفی می کنند!

عدل الهی و جهنّمی شدن کودکان مشرکین و کفار؟!

اینکه در روایات وارد شده: «أَوْلَادُ الْمُشْرِكِينَ مَعَ آبَائِهِمْ فِي النَّار»؛ (اطفال مشرکین به همراه پدران شان در آتشند)، چگونه با عدل الهی تطابق دارد، در حالی که اطفال با اختیار خود در خانواده مشرکین متولد نشده اند؟ چرا اینان به گناه پدارن شان مجازات می شوند؟!

این روایت از لحاظ سندی اعتباری ندارد و علمای رجال حدیث «وهب بن وهب» را که در سند حدیث قرار دارد، كذّاب می دانند. سایر ادله هم  - اعم از آیات و روایات - که مسئولیت گناه هر کسی را مربوط به خودش می دانند، مضمون این روایت را نفی و رد می کنند. ضمن اینکه طبق برخی روایات، كودكان بعد از مرگ دوباره آزمایش می شوند و فقط اگر از فرمان خدا سرپیچی کردند وارد جهنم خواهند شد. از طرفی بنابر دلالت ادلّه متقن دینی، همه کودکان فطرتا پاک هستند و از اوّل كافر متولد نمی شوند تا به خاطر چنین کفری مستوجب عقاب باشند! بر فرض اگر چنین حدیثی را قبول کنیم، دلالت آن شامل اولادی است که مکلّف شده و راه پدران خود را ادامه و در آزمایشات الهی کفر خود را نشان داده اند، نه کودکان غیر مکلّف؛ چرا که تعذيب غير مكلّف قبيح شمرده می شود و خدا از انجام چنین قبیحی منزّه است. در آخر و با وجود همه این پاسخ ها، به نظر می رسد بهترین راه واگذار کردن علم این امر به خداست و او هرگز به بندگانش ظلم نمی کند.

نهى پیامبر(ص) از استغفار براى ابوطالب(ع)!!

آیا این ادّعا که آیات «113 توبه» و «56 قصص» در مورد ابوطالب نازل شده، صحیح است؟

بخارى و مسلم روایتی آورده اند که این دو آیه که درباره استغفار برای مشرکین و هدایت آنها می باشد را درباره ابوطالب دانسته! ولى: 1- سعید تنها راوی حدیث، دشمن على(ع) است و تهمت زدن عادت همیشگى اوست. 2- برخلاف نظر بخاری و مسلم، دو آیه با هم نازل نشده بلکه آیه دوم در مکّه و آیه اوّل پس از فتح مکّه نازل شده؛ لذا حسین بن فضل نزول آیه درباره ابوطالب را بعید شمرده و قرطبى آنرا پذیرفته. 3- روایاتی از مسلم، احمد، ابوداود، نسائى و ابن ماجه، در سبب نزول آیه استغفار آمده که این ادعا را باطل می کند.

شأن نزول آيه «ليلة المبيت» از منظر روايات اهل سنت؟

از دید روايات اهل سنت، آيه «ليلة المبيت» درباره چه کسانی نازل شده است؟

آیه 207 سوره بقره معروف به «ليلة المبيت» مربوط به شبي است كه مشركين مکه قصد قتل پيامبر(ص) را داشتند ولی امام علی(ع) با جان فشانی، پا در این مهلکه گذارد و با خوابیدن در بستر پیامبر(ص)، جان ایشان را حفظ نموده و مقدمه هجرت را فراهم کرد. علاوه بر مفسران شیعه، مفسران برجسته اهل سنت نیز معتقدند این آیه در شأن امام على(ع) نازل شده است و ثعلبى، ابن صباغ مالكى، حاكم نيشابورى، احمد حنبل و ديگران احادیث مربوط به این واقعه را نقل كرده اند.

دیدگاه اسلام در مورد «ایجاد تفرقه» در لشکر دشمن

چگونه پیامبر اسلام(صلی الله علیه و اله) در جریان جنگ «احزاب» با ایجاد «تفرقه» در لشکر دشمن، پیروزی مسلمانان را رقم زدند؟

در جریان جنگ احزاب پیامبر(ص) به «نعيم بن مسعود» كه تازه مسلمان شده بود و قبیله اش از این امر خبر نداشت فرمود: «اگر مى توانى در ميان لشگر دشمن اختلاف بيفكن كه جنگ مجموعه اى از نقشه هاى پنهانى است». او نیز با ایجاد حس بدبینی و عدم صداقت نسبت به طرف مقابل، بین طایفه «قریش» و «غطفان» که اهل مکه بودند و یهودیان «بنی قریظه» که اهل مدینه بودند اختلاف افکند. این بدبینی، به علاوه عواملی دیگر عرصه را بر لشکر احزاب تنگ کرد و باعث شکست مشرکین شد.

«سوء ظن» به خداوند!!

قرآن چگونه انسان را از «سوء ظن» به خداوند و وعده های او بازداشته است؟

قرآن در آیه 6 سوره «فتح» که مربوط به جریان صلح حدیبیه است، سوء ظن منافقان و مشرکان به وعده های الهی را نکوهش کرده و به آنها وعده عذاب داده است. همچنین در آيات مربوط به جنگ احزاب می فرماید: «به یاد آوريد زمانى را كه از شدت وحشت چشم ها خيره، و جان ها به لب رسيده بود و گمان هاى بدى به خدا مى برديد، آنجا بود كه مؤمنان آزمايش شدند». از اين تعابیر روشن مى شود كه سوء ظن به خداوند غالباً در مواقع بحرانى و در افراد ضعيف الايمان آشکار می شود و در واقع در اين مواقع است كه ايمان افراد آزموده مى شود.

ابلاغ برائت از مشرکین توسط امام علی(ع)

چرا ابلاغ اخطاریه چهار ماده ای رسول الله(صل الله علیه واله وسلم) به مشرکین توسط امام علی(علیه السلام) صورت گرفت؟

پس از نزول سوره برائت، رسول اکرم(ص) ماموریت یافت که بیزارى خدا و پیامبر او را از مشرکان در مراسم حج، اعلام بدارد. به این منظور ایشان نخست ابوبکر را به حضور طلبید و قسمتى از آیات آغاز سوره برائت را به او آموخت و او را با چهل تن روانه مکه ساخت، تا در روز عید قربان، این آیات را بر آنان فرو خواند. اما پیک وحی نازل شد و گفت کسی جز شخص پیامبر(ص) یا کسی که از او باشد صلاحیت انجام این کار را ندارد به همین دلیل حضرت این ماموریت را به امیرالمومنین(ع) واگذار کردند.

حامیان اصلی پیامبر(ص)

حامیان اصلی پیامبر(صلی الله علیه و آله) چه کسانی بودند؟

در آغاز دعوت به اسلام و در اوج فشارهای مشرکین، پیامبر(ص) دو حامی داشت: همسرش خدیجه که با دلسوزی هایش اندوه حضرت را می زدود وعمویش ابوطالب که با نفوذ و اعتبارش، سپر حفاظت از حضرت رسول در برابر آزارهای قریش بود. این دو حامی، در سال دهم بعثت از دنیا رفتند، اما دو حامی دیگر – علی و فاطمه – را از خود به یادگار گذاشتند که مواظب و پشتیبانش بودند؛ چه در هنگامی که حضرت مورد آزار مشرکین مکه بود، چه هنگام هجرت، چه در جنگ احد، چه در جنگ خندق و چه در فتح مکه همواره یاریگرش بودند.

مخالفت حدیث ضحضاح با سنّت نبوی

آیا سنت نبوی مضمون و مدّعای حدیث ضحضاح را تأیید می کند؟

مدّعای حدیث ضحضاح مخالف با سنّت پیامبر است؛ زیرا سنّت نبوى صراحت دارد بر اینکه شفاعت مخصوص کسانى است که ایمان به خداى عزوجل دارند که شامل مشرکین و کفار نمى شود، در حالی که ادّعای حدیث ضحضاح اینست که ابوطالب به سبب مرگ در حال کفر در درکات اسفل جهنّم جای داشت. امّا با شفاعت پیامبر(ص) به ضحضاح (گودالی از آتش) آورده شد.

مذمّت ابوطالب در قرآن!!

آیا همانطور که برخى ادعا نموده اند آیه 26 سوره انعام در مذمت ابوطالب نازل شده است؟

حبیب بن ثابت از ابن عباس نقل می کند: آیه «وهم ینهون عنه وینأون عنه...» در باره ابو طالب نازل شده. اولاً: این روایت مرسل است. ثانیا: بر خلاف مضمون آیه حضرت ابوطالب مردم را از پیامبر نهی نمى‌کرد بلکه از آن حضرت دفاع مى‌ نمود. ثالثاً: ینئون به معناى دورى است، لکن ابوطالب همواره با پیامبر و در کنار او بود. رابعاً: اگر آیه تنها در مورد ابوطالب بود باید ینهون و ینئون مفرد می آمد نه جمع. خامساً: برخى از دانشمندان اهل سنت، تصریح کرده‌اند که این آیه درباره مشرکین مکه نازل شده است، نه ابوطالب.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الرّضا عليه السّلام :

مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً يُحْيى فيهِ اَمْرُنا لَمْ يَمُتْ قَلْبُهُ يَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ.

هر کس در مجلسى بنشيند که در آن ، امر (و خطّ و مرام ما) احيا مى شود، دلش در روزى که دلها مى ميرند، نمى ميرد.

بحارالانوار، ج 44، ص 278