ذهبی 42 مطلب

شهادت حضرت زهرا(س) در منابع اهل سنّت

آیا شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) را می توان از منابع اهل سنّت اثبات کرد؟

در منابع اهل سنت گزارش های فراوانی درباره حوادثی که بعد از وفات رسول خدا(ص) بر حضرت زهرا(س) و حضرت علی(ع) گذشت وجود دارد. برای مثال منابعی مانند المصنف، تاریخ طبری، الامامه و السياسه، العقد الفرید، الاستیعاب، شرح نهج البلاغة ابن ابی الحدید، مختصر اخبار البشر، مسند فاطمه و کنز العمال، از تهدید عمربن خطاب به آتش زدن خانه حضرت زهرا(س) در صورت امتناع حضرت علی(ع)از بیعت با ابوبکر حکایت دارند. برخی منابع دیگر مانند فرائدالسمطين، الامامه و السياسه، میزن الإعتدال و شرح نهج البلاغه صریحا از هجوم و ضرباتی که بر پیکر مطهر حضرت زهرا(س) در آن هجوم وارد آمد سخن می گویند. به هر حال انعکاس چنین حقایقی را درباره این واقعه دردناک، در منابع اهل سنت نمی توان انکار کرد. واقعیتی که پشیمانی خلیفه اول را از ارتکاب آن در پی داشت و این پشیمانی در بسیاری از منابع اهل سنت، مانند تاریخ طبری، مروج الذهب، كنز العمال، المعجم الکبیر، مختصر تاریخ دمشق، مجمع الزوائد و لسان المیزان و... ثبت شده است.

شبهه در «اعتبار سندی» نهج البلاغه و «انتساب مضامین» آن به امیرالمؤمنین(ع)

آیا درست است که روایات نهج البلاغه سند ندارد؟! آیا مضامین این کتاب می تواند از علی ابن ابی طالب باشد، در حالی که: در آن به صحابه رسول خدا(ص) توهین شده؛ دارای اصطلاحات فلسفی است؛ خطبه های طولانی دارد؛ متون بسیار مسجّع دارد؟!

1. تحقیقات پژوهشگران تاریخ و حدیث نشان می دهد که نصوص نهج البلاغه در کتب و منابع حدیثی نویسندگانی از شیعه و اهل سنت که پیش از تولد سید رضی نگاشته شده اند، وجود دارد.
2. اکثریت قریب به اتفاق مطالب نهج البلاغه مستدل و یا در خور استدلال هاى منطقى است و نیازى به سلسله اسناد به عنوان مباحث تعبدى وجود ندارد.
3. سید رضی هنگام جمع آوری بیانات حضرت، بنا بر گزینش و اختصار داشته است؛ لذا اسناد روایات را ذکر نکرده است.
4. محتوای نهج البلاغه، آن قدر بلند و عمیق و والاست که گواهى مى دهد تنها از مصدری «عالی» چون فکر پیامبر(ص) یا امام معصومى تراوش کرده است.
5. عالمان و ادبای اهل سنّت مثل ابن ابی الحدید و ابن الخشاب انتساب مضامین آن را بنا بر تجمیع شواهد سندی حداقلی با شواهد مضمونی(وحدت اسلوب ادبی آن)، به حضرت علی(ع) قبول دارند.
6. چرا باید سیّد رضی و یا هر کس دیگری افتخاری بس بزرگ را که می توانست با آن بر تمام سخنرانان و شیواسخنان برتری یابد به دیگری نسبت دهد؟!
7. شواهد قرآنی نشان از آن دارد که که همه صحابه عادل نبودند و مخدوش سازی اعتبار و اصالت نهج البلاغه با تمسک به ادعای «عدالت برای همه صحابه» تا چه اندازه سست است.
8. سخنان مسجع در سخنان رسول خدا(ص) و خلفا و صحابه ديگر نيز يافت می شود.
9. اهل بلاغت تصریح می کنند که بلاغت در واقع چیزی جز مطابقت مقال با مقتضای حال و شرایط پیرامونی آن نیست و اگر لازم باشد خطبه ها باید طولانی باشند.
10. آن حضرت در بند استفاده از کلمات و اصطلاحات فلسفی خاص نبوده اند و مراد آن حضرت معنای لغوی آن واژه ها بوده نه معنای مصطلح فلسفی.

شهادت علی بن موسی الرضا(ع) توسط مأمون، دروغ یا واقعیت؟

با توجّه به اینکه خود مأمون امام رضا(ع) را به ولی عهدی انتخاب و ایشان را تکریم می کرد و از درگذشت ایشان بسیار ناراحت شد، آیا او می تواند امام رضا(ع) را کشته باشد؟!

تقريبا تمام علمای شيعه و عده بسیاری از علمای اهل سنت عقیده دارند که آن امام مسموم و شهید شده اند. مورخین و دانشمندانی از اهل سنت وجود دارند که منكر «مرگ طبيعى» امام(ع) بوده و يا لااقل «مسموميت» وى را قولى مرجوح دانسته اند. بعضی از علمای اهل سنّت با پذیرش اصل این موضوع، به دلایلی آن را منتسب به «مأمون» نمی دانند. نویسندگان دیگری نیز از اهل سنت وجود دارند که با پذیرش اینکه حضرت رضا(ع) به مرگ طبیعی از دنیا رحلت نکرده اند و با تصریح به این نکته که این پیشامد در زمان خلافت مأمون اتفاق افتاده، با «شک و تردید» این خلیفه عباسی را قاتل امام معرفی می کنند. بیانات دیگری نیز در منابع حدیثی و تاریخی اهل سنّت وجود دارد که «به صراحت» به «مسمومیت» امام رضا(ع) توسط «مأمون» اشاره می کنند.
از آن گذشته اختلافات داخلی بنی عباس و شورش آنها در بغداد علیه مأمون، انگیزه کافی را به مأمون برای چنین کاری می داده است. مأمون در حالی حضرت رضا(ع) را مسموم کرد که از خراسان به طرف بغداد می رفت و مرتب اوضاع بغداد را به او گزارش می دادند. به او گزارش دادند که بغداد قيام کرده، او ديد که حضرت رضا(ع) را نمی تواند عزل کند و اگر با اين وضع آشفته بخواهد وارد بغداد شود بسيار مشکل است. برای اينکه زمينه رفتن به آنجا را فراهم کند و به بنی عباس بگويد کار تمام شد، حضرت را مسموم کرد.

دستور ندادن یزید برای شهادت امام حسین(ع)!؟

آیا درست است که یزید دستوری برای شهادت امام حسین(ع) نداده بود و ابن زیاد خودسرانه عمل کرده است؟!

اولا: منابع مختلف تاریخی از دستور یزید برای کشتن امام حسین(ع) خبر می دهند؛ با توجه به این منابع ذهبی شاگرد ابن تیمیه هم در مواقع مختلف یزید را آمر قتل امام حسین معرفی کرده است.
ثانیا: اگر یزید دستور به قتل امام حسین(ع) نداده بود، چرا ابن زیاد را مؤاخذه نکرد و مقام او را ترفیع داد!؟ چرا به او اجازه داد جوایز فراوانی از بیت المال به قاتلان امام پرداخت شود؟!
ثالثا: اگر یزید از این وقایع خبر نداشت و از قتل امام ناراحت بود، چرا سر امام را به کاخ دمشق فراخواند؟! چرا با عصا زدن، به سر مبارک ایشان اهانت کرد؟!

ولادت امام زمان(عج) در کتب و منابع اهل سنت؟

آیا به موضوع ولادت امام زمان(عج) در کتب و منابع اهل سنت اشاره شده است؟

موضوع ولادت امام زمان(عج) تصریحا و یا تلویحا در برخی منابع اهل سنت و طی قرون متمادی گزارش شده است. برای مثال در کتاب هایی چون اسنی المطالب، تذکره الخواص، کفایه الطالب، العبر، الصواعق، الاتحاف و الاعلام می توان نشانی از این گزارش ها یافت. حتی برخی از مولفین تعداد چنین گزارش هایی را در منابع اهل سنت تا 128 مورد شمرده اند. اما باید توجه داشت که بسیاری از این گزارش ها از سوی مولفین سنی مذهب، مورد قضاوت مبنی بر صحت یا عدم صحت قرار نگرفته اند.

جسارت به حضرت زهرا(س) در کلام «ذهبی»

«ذهبی» عالم بزرگ اهل سنت، ماجرای یورش به خانه حضرت زهرا(سلام الله علیها) و جسارت «عمر» به ایشان را چگونه گزارش کرده است؟

«ذهبی» عالم بزرگ اهل سنت، با اشاره به ماجرای یورش به خانه حضرت زهرا(س) می گوید: «عمر لگدى بر فاطمه زد و او فرزندى كه در رحم به نام محسن داشت سقط كرد! ...».

ادعای ابن تیمیه بر عدم رضایت یزید به قتل امام حسین(ع)

آیا طبق گفته ابن تیمیه یزید راضی به قتل امام حسین(علیه السلام) نبود؟

از تاریخ به وضوح استفاده مى شود که یزید نه تنها راضى به قتل امام حسین(ع) بوده بلکه از این امر بسیار خشنود شد. او وقتی خبر کشته شدن امام را شنید تکبیر بلندى گفت و بزرگان اهل شام را دعوت کرد تا به او تبریک بگویند و چون سر امام حسین(ع) را نزدش گذاردند، شروع به کوبیدن با چوب دستی به دندان هاى حضرت نمود و شعر خواند و تا سه روز در دمشق سر را بر دار زد، سپس آن را در خزینه اسلحه خود قرار داد و به ابن زیاد به خاطر قتل امام حسین(ع) یک ملیون درهم جایزه داد و او را نزد خود اجر و قرب خاصّى عطا کرد.

فاطمه زهرا(س) از زبان علمای اهل سنت

علمای اهل سنت چه گفتاری درباره شخصیت حضرت فاطمه(س) دارند؟

بسیاری از علمای اهل سنت مثل ابن حجر، ذهبی، ابن ابی الحدید و... درباره شخصیت فاطمه(س) گفته اند: پیامبر(ص) فاطمه(س) را زیاد دوست می داشت و او را احترام می کرد و برایش بلند می شد واو را پاره تن خود و سرور زنان می نامید؛ فاطمه(س) صاحب اخلاقی نیکو و ملکاتی شریف و طبیعتی نجیب، صابر، متدین، نیکوکار، عفیف، قانع و شکر گزار خداوند بود.

حادثه هتک حرمت خانه حضرت زهرا(س) در کلام «طبرانی»

«طبرانی» عالم اهل سنت، ماجرای یورش به خانه حضرت زهرا(س) را چگونه نقل می کند؟

«احمد طبرانى» عالم اهل سنت می نویسد: «ابوبكر به هنگام مرگ، امورى را تمنا كرد و گفت: اى كاش سه چيز را انجام نمى دادم، سه چيز را انجام مى دادم و سه چيز را از رسول خدا سؤال مى كردم، اما یکی از آن سه چيزى كه آرزو مى كنم اى كاش انجام نمى دادم، این است: کاش حرمت خانه فاطمه را هتك نمى كردم و آن را به حال خود واگذار مى كردم».

علماي اهل سنت و احادیث «مهدویّت»

چه کسانی از علماي اهل سنت قائل به صحت احادیث «مهدوّیت» شده اند؟

گروهى از علماى اهل سنت به صحت يا حسن بودن احاديث مهدى(عج) تصريح نموده و برخى نيز به تواتر آن اعتراف دارند. به عنوان نمونه مي توان به ترمذى در الجامع الصحيح، حاكم نيشابورى در المستدرك على الصحيحين، ابن اثير در النهاية، قرطبى در التذكرة، ابن حجر عسقلانى در تهذيب التهذيب و ... اشاره كرد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمامُ عليٌّ(عليه السلام)

مَنْ آثَرَ على نَفْسِهِ استحَقَّ اسمَ الفضيلةِ

هر که ايثار کند، برازنده نام فضيلت است

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 26