مفهوم بدعت

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
مفاهیم تحریف شده
اهميّت ولايتفلسفه عزادارى
مفهوم بدعت
مفهوم مهمّ اسلامى ديگر كه از سوى برخى مورد تحريف واقع شده، مسئله «بدعت» است.
در ابتدا لازم است با معنى اين مفهوم آشنا شويم.
بدعت يعنى كسى خودسرانه احكام اسلام را مطابق ذوق وسليقه خويش تغيير دهد، حكمى را اضافه يا حذف كند.
در احاديث اسلامى به‌شدت با اين مسئله مخالفت شده است كه چند نمونه را عرض مى‌كنيم.
پيامبر اكرم 9 مى‌فرمايند :
«كُلُّ بِدْعَةٍ ضَلاَلَةٌ وَ كُلُّ ضَلاَلَةٍ فِي النَّارِ»[1] . هر بدعتى گمراهى است و هر گمراهى‌اى سرانجامش آتش دوزخ است.
در جايى ديگر اميرمؤمنان على 7 مى‌فرمايند :
«مَا هَدَمَ الدِّينَ مِثْلُ الْبِدَع»[2]  هيچ‌چيز دين را نابود نمى‌كند مگر بدعت‌هاى خودسرانه.
در حديث سوم كه درمورد همكارى با بدعت‌گذار است پيامبر اكرم9 مى‌فرمايند :
«مَنْ تَبَسَّمَ فِي وَجْهِ مُبْتَدِعٍ فَقَدْ أَعَانَ عَلَى هَدْمِ دِينِهِ»[3]  كسى كه با بدعت‌گذار همكارى كند حتّى به‌اندازه تبسّم به روى او، دين خود را نابود كرده و به محو اسلام كمك كرده است.
 
فلسفه تحريم بدعت
فلسفه تحريم بدعت چيست و چرا اين‌قدر در تحريم بدعت احاديث سنگينى وارد شده است؟
دليل آن روشن است، اگر بنا شود احكام اسلام دستخوش سليقه‌ها گردد بعد از گذشت مدّتى چيزى از اسلام باقى نمى‌ماند. اصالت اسلام زمانى حفظ مى‌شود كه بدعت‌ها در آن راه نيابد.
به‌عنوان مثال ممكن است جمعيّتى پيدا شوند و بدعت بگذارند كه وضو و غسل براى زمانى بوده كه مردم موازين بهداشتى را رعايت نمى‌كردند، ولى در حال حاضر علاوه بر رعايت بهداشت وشستشوى دست‌ورو با صابون، گاه هر روز حمام مى‌كنند، بنابراين نيازى به وضو و غسل نيست!
يا اين‌كه زكات براى عصر جامعه كشاورزى و دامدارى بوده است و در جامعه صنعتى امروز، نيازى به آن نيست و ماليات‌ها جايگزين آن مى‌شود!
يا حج براى رؤيت عظمت اسلام است و در حال حاضر كه با فيلم‌بردارى اين كار ميسر است، ضرورتى براى اعمال حج وجود ندارد! و امثال اين موارد كه اگر اعتنا شود بعد از مدتى ماهيّت اسلام تغيير اساسى پيدا خواهد كرد.
بنيان‌گذار اسلام با آينده‌نگرى روشنى كه داشته از ابتدا مسير اين انحرافات را بسته است و از اين روايت استفاده مى‌شود كه «هيچ‌كس حقّ تغيير احكام اسلام را ندارد و بايد اصالت آن باقى بماند».
 
تحريف خطرناك در معنى بدعت
با وجود آنچه گذشت دو گروه دچار تحريف شده و مسئله بدعت را تبديل به مفهوم ضدّ آن كرده‌اند.
گروه اوّل : گروهى هستند كه اخيراً به‌وجود آمده‌اند و از آيات واحكام اسلام قرائت تازه‌اى ارائه مى‌دهند؛ به‌عنوان مثال مى‌گويند : احكام جزائى اسلام مربوط به زمان ما نيست! و يا رباخوارى مربوط به زمان سابق بود و بانكدارى امروز بدون رباخوارى اداره نمى‌شود! يعنى بدعت اسلامى را با نام «قرائت تازه» مطرح مى‌كنند.
در پاسخ مى‌گوييم: مفاهيم اسلام مانند اصول صَرف و نحو ولغت هر زبانى، مشخص و آشكار است و آيا قرائت تازه، چيزى جز تحميل سليقه خود بر آيات قرآن واحكام اسلامى چيز ديگرى است؟
بايد مراقب باشيم بدعت‌ها در قالب قرائت تازه ما را فريب ندهند كه باعث محو اسلام خواهد شد.
گروه دوم : وهابيون تكفيرى هستند كه هر كار نويى را بدعت مى‌دانند. حتّى در تاريخ آمده است كه دوچرخه را بدعت مى‌دانستند و مى‌گفتند: زمان پيامبر 9 و خلفا دوچرخه نبوده است، و آن را «مركب شيطان» ناميدند! ولى امروزه تجديدنظر كرده‌اند و از بهترين اتومبيل‌هاى دنيا استفاده مى‌كنند.
و يا زمانى كه خط تلفن در سربازخانه يا قصر پادشاه آن زمان كشيده شد، عدّه‌اى از وهابيون آن را «خط شيطان» ناميدند!
الآن نيز به همين صورت مثلاً مراسم عيد ولادت پيامبر 9 و هر مراسم جديدى را بدعت مى‌دانند!
در پاسخ آن‌ها مى‌گوييم: نوآورى، يا عرفى است يا شرعى. نوآورى عرفى مانند قوانين و ساختمان‌ها و تكنولوژى‌هاى روز است كه به تصديق همه عقلا مانعى ندارد. حتّى ساختمان مسجدالحرام ومسجدالنبى در حال حاضر با زمان پيامبر 9 قابل مقايسه نيست. وهيچ‌كس اين تغييرات را به پيامبر 9 نسبت نمى‌دهد و نمى‌گويد اين‌ها دستور پيامبر 9 بوده است تا تصوّر شود بدعت شرعى است.
ولى گاهى نوآورى‌ها شرعى است يعنى مى‌گوييم: وضو كه پيامبر 9 دستور داده‌اند، براى آن زمان است و در حال حاضر نياز به آن نيست؛ اين امر از نظر ما شيعيان نيز مردود است.
بنابراين توجّه داشته باشند كه نوآورى‌هاى عرفى را با نوآورى شرعى مخلوط نكنند و مسلمانان را تكفير ننمايند و به اين بهانه خون بى‌گناهان را نريزند و آلوده خلاف نشوند.
[1] . اصول كافى، ج 1، كتاب فضل علم، باب بدعت‌ها و حكم به رأى و قياس، ح 12.
[2] . كنز الفوائد، ج1، ص 350.
[3] . بحار الانوار، ج47، ص 217، ح 4.

اهميّت ولايتفلسفه عزادارى
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma