حج - اعمال منا - پیش نویس درس 94/03/11

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 

حج - اعمال منا - پیش نویس درس 94/03/11

موضوع: نکاتی در مورد قربانی در محصور و مصدود بحث در مسأله ی چهاردهم از مسائل مربوط به صد و حصر است و آن اینکه فردی مریض شد و با قربانی از احرام در آمد و بعد بهبودی یافت و توانست اعمال را به جا آورد که گفتیم او باید برای انجام دادن اعمال اقدام کند.
موضوع: نکاتی در مورد قربانی در محصور و مصدود
بحث در مسأله ی چهاردهم از مسائل مربوط به صد و حصر است و آن اینکه فردی مریض شد و با قربانی از احرام در آمد و بعد بهبودی یافت و توانست اعمال را به جا آورد که گفتیم او باید برای انجام دادن اعمال اقدام کند.
اموری در این مسأله باقی مانده بود و به امر چهارم رسیده ایم:
الامر الرابع: قربانی که برای بیرون آمدن از احرام است آیا باید حتما شتر باشد یا اینکه فرد مخیّر است؟
ظاهر بعضی از نصوص این است که حتما باید ابل باشد زیرا در بعضی از روایات سخن از نحر آمده است که مخصوص ابل می باشد (بر خلاف ذبح که در مورد گاو و گوسفند استعمال می شود.):
الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْحَسَنِ عَنْ زُرْعَةَ قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ أُحْصِرَ فِي الْحَجِّ قَالَ فَلْيَبْعَثْ بِهَدْيِهِ إِذَا كَانَ مَعَ أَصْحَابِهِ ... وَ إِنْ كَانَ فِي عُمْرَةٍ نَحَرَ بِمَكَّةَ ...[1] 
این روایت مضمره است.

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ ... إِذَا أُحْصِرَ الرَّجُلُ بَعَثَ بِهَدْيِهِ فَإِذَا أَفَاقَ وَ وَجَدَ فِي نَفْسِهِ خِفَّةً فَلْيَمْضِ إِنْ ظَنَّ أَنَّهُ يُدْرِكُ النَّاسَ فَإِنْ قَدِمَ مَكَّةَ قَبْلَ أَنْ يُنْحَرَ الْهَدْيُ فَلْيُقِمْ عَلَى إِحْرَامِهِ حَتَّى يَفْرُغَ مِنْ جَمِيعِ الْمَنَاسِكِ وَ لْيَنْحَرْ هَدْيَهُ وَ لَا شَيْ‏ءَ عَلَيْهِ وَ إِنْ قَدِمَ مَكَّةَ وَ قَدْ نُحِرَ هَدْيُهُ فَإِنَّ عَلَيْهِ الْحَجَّ مِنْ قَابِلٍ وَ الْعُمْرَةَ ...[2]

قَالَ الصَّدُوقُ وَ قَالَ الصَّادِقُ ع الْمَحْصُورُ وَ الْمُضْطَرُّ يَنْحَرَانِ بَدَنَتَهُمَا فِي الْمَكَانِ الَّذِي يُضْطَرَّانِ فِيهِ[3]

همچنین در روایات مختلفی سخن از بعث هدی به میان آمده است که فقط بر شتر تطبیق می کند. زیرا اگر کسی قربانی به همراه دارد نمی تواند گاو و شتر را به همراه ببرد زیرا گاو شتر را نمی توان از مسجد شجره تا مکه که بیش از چهارصد کیلومتر راه است را به همراه برد بلکه شتر این قابلیت را دارد.

با این حال در بعضی از روایات از ذبح سخن به میان آمده است:
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنِ الْمُثَنَّى عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ إِذَا أُحْصِرَ الرَّجُلُ فَبَعَثَ بِهَدْيِهِ ثُمَّ آذَاهُ رَأْسُهُ قَبْلَ أَنْ يُنْحَرَ فَحَلَقَ رَأْسَهُ فَإِنَّهُ يَذْبَحُ فِي الْمَكَانِ الَّذِي أُحْصِرَ فِيهِ أَوْ يَصُومُ أَوْ يُطْعِمُ سِتَّةَ مَسَاكِينَ[4]
ذیل روایت که واژه ی يَذْبَحُ را به کار می برد شاهد بر مدعا است.

مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ عَنْ مُثَنًّى عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا أُحْصِرَ الرَّجُلُ فَبَعَثَ بِهَدْيِهِ فَآذَاهُ رَأْسُهُ قَبْلَ أَنْ يُنْحَرَ هَدْيُهُ فَإِنَّهُ يَذْبَحُ شَاةً فِي الْمَكَانِ الَّذِي أُحْصِرَ فِيهِ أَوْ يَصُومُ أَوْ يَتَصَدَّقُ عَلَى سِتَّةِ مَسَاكِينَ وَ الصَّوْمُ ثَلَاثَةُ أَيَّامٍ وَ الصَّدَقَةُ نِصْفُ صَاعٍ لِكُلِّ مِسْكِينٍ[5] 

از مجموع این روایات، تخییر استفاده می شود.
از همه مهمتر اطلاق آیه ی شریفه است که در آن لفظ هدی که مطلق قربانی است به کار برده شده است: ﴿وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ﴾[6]
حتی در روایاتی هم این اطلاق وجود است.
نکته ی مهم دیگر این است که ما در اصل حج در قربانی قائل به تخییر هستیم و نمی شود فرع آن که صد و حصر باشد از آن مهمتر باشد.

الامر الخامس: صفات قربانی
آیا باید صفات قربانی در این مورد، مشابه با صفات قربانی در حج باشد یعنی سن قربانی، سالم بودن، لاغر نبودن و مانند آن در اینجا نیز شرط است

صاحب حدائق از شهید در مسالک عبارتی نقل کرده می فرماید: قال شيخنا في المسالك: المراد بالهدي هنا المجزئ في الحج، فيتخير من النعم الثلاثة (انعام ثلاثه) ، و يشترط فيه شرائطها السابقة من السن و السلامة من العيوب و السمن و غيرها ... انتهى. و هو جيد.[7]
با این حال از ظاهر عبارت صاحب جواهر استفاده می شود که او رعایت شرایط را لازم نمی داند: ثم إن إطلاق النصوص الهدي يقتضي التخيير بين النعم الثلاثة، نعم ينبغي إحراز الشرائط التي سمعتها من السن وغيره.[8]
ظاهر از عبارت (ینبغی) این است که رعایت این شرایط لازم نیست.

بررسی ادله:
در ادله چیزی در مورد شرایط در قربانی صد و حصر نیامده است و مطلق بود. بنا بر این وقتی ظاهر روایات اطلاق است رعایت آن شرایط در این مورد لازم نیست. آیه ی شریفه نیز مطلق است.
اللّهم الا ان یقال که این ادله انصراف به قربانی در حج دارد یعنی همان شرایطی که در آنجا لازم بود در اینجا نیز لازم است.
حتی شک در انصراف نیز جلوی اطلاق را می گیرد. اطلاق باید ثابت شود.
اضف الی ذلک: که فرد قربانی را به همراه خود آورده است تا در حج در منی ذبح کند بنا بر این قربانی او حاوی شرایط لازم بوده است و در روایات هم عبارت هدی خود را ذبح کند مکررا استعمال شده است بنا بر این شرایط این قربانی همانند قربانی حج است و لا اقل در رعایت این شرایط قائل به احتیاط واجب می شویم.
مخصوصا که قربانی حج را در روز نحر در منی ذبح می کنند و این نشان می دهد که این قربانی نیز باید مانند سایر قربانی هایی باشد که در آن روز ذبح می شود.

الامر السادس: مصرف قربانی مزبور
صاحب جواهر می فرماید: ففي المسالك هنا بعد أن ذكر مصرفه الفقراء والمساكين بتلك البقعة (که در آنجا هستند و قربانی را تا ممکن است از آنجا بیرون نبرند) قال: (ويمكن اعتبار الاهداء والصدقة (یعنی یک قسمت به مؤمنین هدیه داده شود و یک قسمت صدقه داده شود. قسمت سومی هم هست که فرد خودش مصرف کند و بعضی تقسیم سه گانه ی فوق را واجب دانسته اند. اما در ما نحن فیه فرد خودش حضور ندارد تا از گوشت استفاده کند زیرا محصور شده است و در منی نیست.) لامكانهما والاكتفاء بالذبح خاصة (یعنی احتمال دارد که به صرف ذبح کفایت کند و قربانی را ذبح کرده رها کند.).[9]
نصوص و فتوا خالی از بیان حکم مصرف در قربانی محصور است. بنا بر این یا باید به اطلاق تمسک کنیم و بگوییم که هر نوع مصرفی در آن جایز است و یا اینکه بگوییم قربانی در اینجا مانند قربانی در حج است و حتی فرد قربانی را اگر به همراه دارد آن را برای قربانی حج به همراه داشته است بنا بر این مصارف سه گانه در صورت امکان در اینجا نیز راه دارد. البته ظاهر آیه ی شریفه وجوب مصارف سه گانه در قربانی حج است: ﴿فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ﴾[10]

الامر السابع: اگر کسی که محصور یا مصدود شده است نائب باشد چه باید کند؟
در اینجا سه بحث مطرح است،
یکی اینکه چه کار کند که از احرام در آید.
دوم اینکه آیا ذمه ی منوب عنه از حج ساقط می شود و آیا مانند فوت نائب در حرم است که ذمه ی منوب عنه بریء می شود.
اگر ساقط شود واضح است که کل اجرت را مالک است و اگر ساقط نشود چقدر از اجرت را مالک می شود.

امام قدس سره در احکام نیابت در مسأله ی یازدهم این مسأله را متذکر شده است و ما نیز آن را مفصلا بحث کردیم. این مسأله را بسیاری از علماء متذکر شده اند.
اما در مورد مقام اول روایتی وجود ندارد و باید علی القاعده بحث کرد. قاعده اقتضاء می کند که همان طور که منوب عنه در موقع صد و حصر از احرام بیرون می آمدند نائب هم به همان صورت بیرون آید و تمامی احکام منوب عنه در اینجا نیز جاری می شود.
حتی نائب به فتوای مرجع خودش عمل می کند و این موجب برائت ذمه ی منوب عنه می شود.
این بر خلاف مسأله ی وکالت است مثلا کسی وکیل می شود که از طرف کسی پولی را به عنوان زکات می گیرد را در موردی مصرف کند. وکیل باید طبق نظر مرجع تقلید موکل خود عمل کند ولی نیابت چنین نیست.
پی نوشت:
[1] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج13، ص182، ابواب الاحصار و الصد، باب2، شماره17528، ح2، ط آل البیت.
[2] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج13، ص183، ابواب الاحصار و الصد، باب3، شماره17529، ح1، ط آل البیت.
[3] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج13، ص187، ابواب الاحصار و الصد، باب6، شماره17537، ح3، ط آل البیت.
[4] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج13، ص185، ابواب الاحصار و الصد، باب5، شماره17533، ح1، ط آل البیت.
[5] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، ج13، ص185، ابواب الاحصار و الصد، باب5، شماره17534، ح2، ط آل البیت.
[6] بقره/سوره2، آیه196.
[7] حدائق الناضرة، شیخ یوسف بحرانی، ج16، ص70.
[8] جواهر الکلام، محمد حسن جواهری، ج20، ص163.
[9] جواهر الکلام، محمد حسن جواهری، ج20، ص165.
[10] حج/سوره22، آیه36.
تاریخ انتشار: « 1394/03/11 »
فهرست نظرات
*متن
*کد امنیتی http://makarem.ir
تعداد بازدیدکنندگان : 6426