نگاه مستقیم به عورت بیمار جهت آموزش
آيا نگاه مستقيم به عورت بيمار، براى يادگيرى مسئله مهم پزشكى، يا درمان جايز است؟ با فرض اينكه در حال حاضر در محیطهای آموزشى از طريق نگاه مستقيم به عورت بيمار آموزش داده میشود و شرايط و مقدّمات نگاه غیرمستقیم فراهم نشده است.
اگر راهى جز نگاه مستقيم نداشته باشد به مقدار ضرورت جايز است.
معاینه بدن بیمار غیر همجنس توسط دانشجو جهت آموزش
در بیمارستانها و مراكز آموزش پزشكى، دانشجویان جهت آموزش مبادرت به معاينه نواحى مختلف بدن مانند شكم، سينه، لگن، نواحى تناسلى و ديگر اعضاى بيمار غير همجنس مینمایند. با توجّه به اينكه اين امر یک موضوع آموزشى است كه در برنامه تربيت پزشكان قرار دارد چه حكمى دارد؟ و نظر مبارك در مورد حدود آن چيست؟
تنها در صورتى جايز است كه اين آموزش براى غير همجنس ضرورتى داشته باشد، يعنى بدون آن تعليمات كافى براى نجات جان بيماران از خطر يا بيمارى ميسّر نشود.
اجازه گرفتن از بیمار برای معاینه توسط دانشجوی غیر همجنس
چنانچه بنا بر ضرورت در آموزش پزشكى لازم شود دانشجو يا پزشك نامحرم، بيمار را معاينه يا درمانى كند كه ملازم لمس و نظر است، آيا اجازه بيمار يا بستگان وى لازم است؟
هرگاه آموزش ضرورى، منحصر به آن مورد باشد رضايت طرف لازم نيست; ولى اگر موارد ديگرى براى آموزش پيدا شود، كه طرف مقابل رضايت نمیدهد، نمیتوان از مواردى كه راضى نيستند استفاده كرد.
خسارتهای وارده به بیمار توسط کارآموز پزشکی
در معاينات و درمانهایی كه توسّط دانشجویان رشته پزشكى، انترنها و مانند آن صورت میگیرد، چنانچه ضرر و خسارت مالى يا جانى متوجّه بيمار گردد، چه كسى ضامن است؟
كسى كه مباشر ايجاد ضرر و زيان است ضامن است. مگر اينكه قبلاً از طرف مقابل برائت گرفته و در كارهاى خود كوتاهى ننموده باشد.
پیروی نکردن از دستور استاد برای معاینه بیمار غیر همجنس
پيروى از دستورات اساتيدى كه مقيّد به ضوابط شرعى نيستند، مثلاً باوجود دانشجویان همجنس به دانشجوى غير همجنس دستور معاينه بيمار را میدهند، چه حكمى دارد؟ با توجّه به اينكه سرپيچى از دستور آنان ممكن است در نمره قبولى دانشجو تأثیرگذار باشد.
در اين صورت كه ضرورت نيست بايد بهصورت معقولى تمرّد كند، مگر اينكه معاينه بيمار غير همجنس براى تكميل تحصيلات پزشكى لازم باشد، كه در اين صورت جايز است.
تعارض بین اتلاف وقت بیمار و معطل شدن پزشک
برخى از پزشكان ادّعا میکنند در صورت برنامهریزی براى جلوگيرى از اتلاف وقت مردم، ممكن است در مقاطعى پزشك بدون بيمار بماند. در تعارض بين هدر رفتن وقت مردم و معطّل شدن احتمالى پزشك، كدام ترجيح دارد؟
موارد مختلف است; گاه مشكل طبيب مهمتر است و گاه مشكل بيمار.
دریافت حق طبابت قبل از بهبودی بیمار
آيا دريافت حقّ طبابت قبل از بهبود بيمارى طبق روش مرسوم صحيح است؟
اگر با رضایت بیمار (طرفین) باشد اشکالی ندارد در غیر این صورت بر اساس عرف و عادت عمل شود.
لزوم ارجاع بیمار به پزشک حاذقتر
درصورتیکه پزشك بيمارى را تشخيص ندهد، آيا با احتمال ضعيف میتواند دارو تجويز كند؟ درحالیکه با ارجاع به پزشك حاذقتر احتمال درمان بيشتر است و از هدر رفتن پول بيمار نيز جلوگيرى میگردد؟
در صورت عدمتشخیص، لازم است او را به ديگرى ارجاع دهد.
عدم رضایت بیمار به عمل جراحی ضروری
برخى از بيماران عاقل و بالغ، كه نيازمند عمل جرّاحى هستند، به علّت ترس يا هر دليل ديگرى درد و رنج را تحمّل نموده، ولى تن به عمل نمیدهند; همراهان بيمار نيز حاضر به اين كار نيستند. اين در حالى است كه پزشك میداند درصورتیکه عمل انجام نشود بيمار بهزودی خواهد مُرد، يا دچار عوارضى خواهد شد كه تا پايان عمر زمینگیر میشود. با اين فرض، آيا پزشك میتواند دست به عمل جرّاحى بزند؟ اگر عليرغم مخالفت بيمار، كسان وى چنين اجازهای دهند، تكليف طبيب چيست؟
درصورتیکه جرّاحى سبب طول عمر شود، مريض میتواند به خاطر عوارض ناخوشايند جرّاحى، از آن صرفنظر كند; ولى اگر بدون جرّاحى، بيمار در معرض مرگ باشد، طبيب يا كسان مريض مجازند اقدام به جرّاحى كنند، هرچند بيمار راضى نباشد.