معاويه از مدتها قبل از خلافت على (ع ) مقدمات خلافت را براى خود در شام تهيه
ديده بود.
وقتى امام به خلافت رسيد, فرمان عزل او را صادر كرد, و يك لحظه نيز با ابقاى او بر
حكومت شام موافقت نكرد. نتيجه اين اختلاف آن شد كه سپاه عراق و شام در سرزمينى به
نام <صفين > به نبرد پرداختند و مى رفت كه سپاه على (ع ) پيروز شود, اما معاويه با
نيرنگ خاصى در ميان سربازان على (ع ) اختلاف و شورش پديد آورد. سرانجام پس از اصرار
زياد از جانب ياران على (ع ), امام ناچار تن به حكميت ابوموسى اشعرى و عمرو عاص داد
كه آنان درباره مصالح اسلام و مسلمين مطالعه كنند و نظر خود را اعلام دارند
فشار روى اميرمومنان جهت پذيرفتن مسئله حكميت به پايه اى رسيد كه اگر نمى پذيرفت ,
شايد رشته حيات او گسسته مى شد و مسلمانان بحران شديدى روبرو مى شدند. پس از
فرارسيدن موعدى كه قرار بود حكمين نظر خود را ابراز دارند, عمروعاص , ابوموسى را
فريب داد و اين امر نقشه موذيانه معاويه را بر همگان آشكار ساخت . پس از ماجراى
حكميت تعدادى از مسلمانانى كه قبلا با حضرت على همراه بودند بر ضد ايشان خروج
كردند, و);ّّ امام را به خاطر قبول حكميتى كه خود بر وى تحميل كرده بودند, مورد
انتقاد قرار دادند. نبرد با قاسطين در سال 32هجرى رخ داد