3ـ سوره واقعه
فهرست موضوعات
جستجو 

مقدمه

درباره تلاوت این سوره روایات زیادى در منابع اسلامى ذکر شده است، از جمله در حدیثى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «کسى که سوره واقعه را بخواند نوشته مى شود که این فرد از غافلان نیست».(1)

چرا که آیات سوره آن قدر تکان دهنده و بیدارکننده است که جایى براى غفلت انسان باقى نمى گذارد.

در حدیث دیگرى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل شده که فرمود: «مَنْ قَرأَ سورةَ الواقعة کلّ لیلة لَم تُصِبهُ فاقة أبداً; هر کس سوره واقعه را هر شب بخواند هرگز فقیر نخواهد شد».(2)

 

 

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

 

إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ (1) لَیْسَ لِوَقْعَتِهَا کَاذِبَةٌ (2) خَافِضَةٌ رَّافِعَةٌ (3) إِذَا

هنگامى که واقعه عظیم (قیامت) واقع شود، (1) هیچ کس نمى تواند آن را انکار کند. (2) (این واقعه) گروهى را پایین مى آورد و گروهى را بالا مى برد. (3) در آن هنگام که

رُجَّتِ الاَْرْضُ رَجّاً (4) وَ بُسَّتِ الْجِبَالُ بَسّاً (5) فَکَانَتْ هَبَآءً مُّنبَثّاً (6)

زمین به شدّت به لرزه درمى آید، (4) و کوهها درهم کوبیده مى شود، (5) و بصورت غبار پراکنده درمى آید، (6)

وَکُنتُمْ أَزْوَجاً ثَلَثَةً (7) فَأَصْحَبُ الْمَیْمَنَةِ مَآ أَصْحَبُ الْمَیْمَنَةِ (8) وَأَصْحَبُ

و شما (در آن زمان) سه گروه خواهید بود. (7) (نخست) سعادتمندان و خجستگان (هستند); چه سعادتمندان و خجستگانى! (8) و (گروه دیگر)

الْمَشْئَمَةِ مَآأَصْحَبُ الْمَشْئَمَةِ (9) وَالسَّبِقُونَ السَّبِقُونَ (10) أُوْلَئِکَ الْمُقَرَّبُونَ

شقاوتمندان و شومانند، چه شقاوتمندان و شومانى! (9) و (سوّمین گروه) پیشگامان پیشگامند، (10) آنها مقربانند.

(11) فِى جَنَّـتِ النَّعِیمِ (12) ثُلَّةٌ مِّنَ الاَْوَّلِینَ (13) وَ قَلِیلٌ مِّنَ الاَْخِرِینَ (14)

(11) در باغهاى پرنعمت بهشت (جاى دارند). (12) گروه زیادى (از آنها) از امّتهاى نخستین اند، (13) و اندکى از امّتهاى آخرین. (14)

عَلَى سُرُر مَّوْضُونَة (15) مُتَّکِئِینَ عَلَیْهَا مُتَقَـبِلِینَ (16) یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدَانٌ

(مقرّبان) بر تختهایى که که در صفوف مختلف در کنار هم چیده شده قرار دارند، (15) در حالى که بر آنها تکیه زده و رو به روى یکدیگرند. (16) نوجوانانى جاودان (در شکوه

مُّخَلَّدُونَ (17) بِأَکْوَاب وَأَبَارِیقَ وَکَـأْس مِّـن مَّعِـین (18) لاَّ یُصَدَّعُونَ عَنْهَا

و طراوت) پیوسته برگرد آنان مى گردند، (17) با قدحها و کوزه ها و جامهایى لبریز از شراب طهور. (18) شرابى که نه آن درد سر مى گیرند

وَلاَیُنزِفُونَ (19) وَفَکِهَة مِّمَّا یَتَخَیَّرُونَ (20) وَلَحْمِ طَیْر مِّمَّا یَشْتَهُونَ (21) وَحُورٌ

ونه مست مى شوند. (19) و میوه هایى از هر نوع که انتخاب کنند، (20) و گوشت پرنده از هرگونه که مایل باشند. (21) و همسرانى از

عِینٌ (22) کَأَمْثَلِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکْنُونِ (23) جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ (24) لاَیَسْمَعُونَ

حورالعین دارند، (22) همچون مروارید (در صدف) پنهان. (23) اینها پاداشى است مطابق اعمالى که انجام مى دادند. (24) در آنجا نه لغو و بیهوده اى مى شنوند

فِیهَا لَغْواً وَلاَ تَأْثِیماً (25) إلاَّقِیلا سَلَـماً سَلَـماً (26) وَأَصْحَـبُ الْیَمِینِ مَا

نه سخنان گناه آلود; (25) تنها سخنى که مى شنوند «سلام» است «سلام». (26) و اصحاب یمین و

أَصْحَـبُ الْیَمِینِ (27) فِى سِدْر مَّخْضُود (28) وَطَلْح مَّنضُود (29) وَظِلِّ مَّمْدُود

خجستگان، چه اصحاب یمین و خجستگانى! (27) آنها در سایه درختان «سدرِ» بى خار قرار دارند، (28) و در سایه درخت (خوش رنگ و پر برگ) «طلح»، (29)و سایه اى گسترده،

(30) وَمَآء مَّسْکُوب (31) وَفَـکِهَة کَثِیرَة (32) لاَّ مَقْطُوعَة وَلاَمَمْنُوعَة (33)

(30) و در کنار آبشارها، (31) و میوه هاى فراوان، (32) که هرگز پایان نمى گیرد و ممنوع نمى شود، (33)

وَفُرُش مَّرْفُوعَة(34) إِنَّآ أَنشَأْنَـهُنَّ إِنشَآءً (35) فَجَعَلْنَـهُنَّ أَبْکَاراً (36) عُرُباً

و همسرانى والا مقام. (34) ما آنها را آفرینش نوینى بخشیدیم، (35) و همه را دوشیزه قراردادیم، (36) زنانى که تنها به

أَتْرَاباً (37) لاَِّصْحَبِ الْیَمِینِ (38) ثُلَّةٌ مِّنَ الاَْوَّلِینَ (39) وَثُلَّةٌ مِّنَ الاَْخِرِینَ (40)

همسرشان عشق مى ورزند (و خوش زبان و فصیح) و همسن و سالند. (37) اینها همه براى اصحاب یمین است، (38) که گروهى از امّتهاى نخستینند، (39) و گروهى از امّتهاى

وَأَصْحَـبُ الشِّمَالِ مَاأَصْحَـبُ الشِّمَالِ (41) فِى سَمُوم وَحَمِیم (42) وَظِلّ

آخرین. (40) واصحاب شمال، چه اصحاب شمالى (که نامه اعمالشان به نشانه جرمشان به دست چپ آنها داده شده) (41) آنها در میان بادهاى کُشنده و آب سوزان قرار دارند،

مِّن یَحْمُوم (43) لاَّبَارِد وَلاَ کَرِیم (44) إِنَّهُمْ کَانُوا قَبْلَ ذَلِکَ مُتْرَفِینَ (45) وَکَانُوا

(42) و در سایه دودهاى متراکم و آتش زا! (43) سایه اى که نه خنک است و نه آرام بخش. (44) آنها پیش از این (در عالَم دنیا) مست و مغرور نعمت بودند، (45) و همواره

یُصِرُّونَ عَلَى الْحِنثِ الْعَظِیمِ (46) وَ کَانُوا یَقُولُونَ أَئِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُراباً

بر گناهان بزرگ اصرار مى ورزیدند، (46) و مى گفتند: «هنگامى که ما مُردیم و خاک و استخوان شدیم،

وَعِظَـماً أَءِنَّا لَمَبْعُوثُونَ (47) أَوَ ءَابَاؤُنَا الاَْوَّلُونَ (48) قُلْ إِنَّ الاَْوَّلِینَ وَ

آیا برانگیخته خواهیم شد؟! (47) و آیا پدران نخستین ما (برانگیخته مى شوند)؟!» (48) بگو: «اوّلین

الاَْخِرِینَ (49) لَمَجْمُوعُونَ إِلَى مِیقَـتِ یَوْم مَّعْلُوم (50) ثُمَّ إِنَّکُمْ أَیُّهَا

و آخرین، (49) همگى در موعد روزى معین گردآورى مى شوند،(50) سپس شما اى

الضَّآلُّونَ الْمُکَذِّبُونَ (51) لاََکِلُونَ مِن شَجَر مِّن زَقُّوم (52) فَمَالِئُونَ مِنْهَا

گمراهان تکذیب کننده! (51) به یقین از درخت (نفرت انگیز) زقّوم مى خورید، (52) و شکمها را از آن

الْبُطُونَ (53) فَشَرِبُونَ عَلَیْهِ مِنَ الْحَمِیمِ (54) فَشَرِبُونَ شُرْبَ الْهِیمِ (55) هَـذَا

پر مى کنید، (53) و روى آن از آب سوزان مى نوشید، (54) و همچون شتران تشنه، از آن مى آشامید. (55) این است

نُزُلُهُمْ یَوْمَ الدِّینِ (56) نَحْنُ خَلَقْنَکُمْ فَلَوْلاَ تُصَدِّقُونَ (57) أَفَرَءَیْتُم مَّا تُمْنُونَ

وسیله پذیرایى از آنها در روز جزا!» (56) ما شما را آفریدیم; پس چرا (آفرینش مجدّد را) تصدیق نمى کنید؟! (57) آیا از نطفه اى که (در رحم) مى ریزید آگاهید؟!

(58) ءَأَنتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخَلِقُونَ (59) نَحْنُ قَدَّرْنَا بَیْنَکُمُ الْمَوْتَ وَمَا نَحْنُ

(58) آیا شما آن را (در دوران جنینى) آفرینش (پى در پى) مى دهید یا ما آفریدگاریم؟! (59) ما در میان شما مرگ را مقدّر ساختیم; و هرگز کسى بر ما

بِمَسْبُوقِینَ (60) عَلَى أَن نُّبَدِّلَ أَمْثَلَکُمْ وَنُنشِئَکُمْ فِى مَا لاَتَعْلَمُونَ (61) وَلَقَدْ

پیشى نمى گیرد. (60) تا شما را به صورت دیگرى تبدیل کرده و در جهانى که نمى دانید آفرینشى (تازه) بخشیم! (61) شما عالَم

عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الاُْولَى فَلَوْلاَ تَذَکَّرُونَ (62) أَفَرَءَیْتُم مَّا تَحْرُثُونَ (63) ءَأَنتُمْ

نخستین را دانستید; پس چرا متذکّر نمى شوید(که جهانى بعد از آن است)؟! (62) آیا درباره آنچه کشت مى کنید اندیشیده اید؟! (63) آیا شما

تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ (64) لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَـهُ حُطَـماً فَظَلْتُمْ تَفَکَّهُونَ

آن را مى رویانید یا ما مى رویانیم؟! (64) اگر مى خواستیم آن را مبدّل به کاه در هم کوبیده مى کردیم تا در تعجب فرو روید!

(65) إِنَّا لَمُغْرَمُونَ (66) بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ (67) أَفَرَءَیْتُمُ الْمَآءَ الَّذِى تَشْرَبُونَ

(65) (بگونه اى که مى گفتید:) براستى ما زیان کرده ایم، (66) بلکه ما بکلى محروم شده ایم! (67) آیا به آبى که مى نوشید اندیشیده اید؟! (68)

(68) ءَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنزِلُونَ (69) لَوْ نَشَآءُ جَعَلْنَـهُ أُجَاجاً

آیا شما آن را از ابر نازل کرده اید یا ما نازل مى کنیم؟! (69) اگر مى خواستیم، این آب گوارا را تلخ و شور قرار مى دادیم;

فَلَوْلاَ تَشْکُرُونَ (70) أَفَرَءَیْتُمُ النَّارَ الَّتِى تُورُونَ (71) ءَأَنتُمْ أَنشَأْتُمْ شَجَرَتَهَآ

پس چرا شُکر نمى کنید؟! (70) آیا درباره آتشى که مى افروزید فکر کرده اید؟! (71) آیا شما درخت آن را آفریده اید

أَمْ نَحْنُ الْمُنشِئُونَ (72) نَحْنُ جَعَلْنَـهَا تَذْکِرَةً وَمَتَـعاً لِّلْمُقْوِینَ (73) فَسَبِّحْ

یا ما آفریده ایم؟! (72) ما آن را وسیله یادآورى (براى همگان) و وسیله زندگى براى مسافران قرار داده ایم. (73) حال که چنین است به نام

بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ (74) فَلاَ أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ (75) وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ

پروردگار بزرگت تسبیح گوى (و او را پاک و منزّه بشمار). (74) سوگند به جایگاه ستارگان (و محل طلوع و غروب آنها)! (75) و این سوگندى است بسیار بزرگ،

عَظِیمٌ (76) إِنَّهُ لَقُرْءَانٌ کَرِیمٌ (77) فِی کِتَـب مَّکْنُون (78) لاَّ یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ

اگر بدانید! (76) که آن، قرآن پر ارزشى است، (77) که در کتاب محفوظى جاى دارد، (78) و جز پاکان نمى توانند به آن دست زنند (و دست یابند).

(79) تَنزِیلٌ مِّن رَّبِّ الْعَـلَمِینَ (80) أَفَبِهَـذَا الْحَدِیثِ أَنتُم مُّدْهِنُونَ (81)

(79) آن از سوى پروردگار جهانیان نازل شده; (80) آیا این سخن را [= این قرآن را با اوصافى که گفته شد ]سست و کوچک مى شمرید، (81)

وَتَجْعَلُونَ رِزْقَکُمْ أَنَّکُمْ تُکَذِّبُونَ (82) فَلَوْلاَ إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ (83) وَ أَنتُمْ

و به جاى شکر روزیهایى که به شما داده شده (آن را) تکذیب مى کنید؟! (82) پس چرا هنگامى که جان به گلوگاه مى رسد (توانایى بازگرداندن آن را ندارید)؟! (83) و شما

حِینَئِذ تَنظُرُونَ (84) وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنکُمْ وَلَـکِن لاَّ تُبْصِرُونَ (85) فَلَوْلاَ

در این حال نظاره مى کنید (و کارى از دستتان ساخته نیست); (84) و ما از شما به او نزدیکتریم ولى نمى بینید. (85) اگر (با انتقال به سراى دیگر،

إِن کُنتُمْ غَیْرَ مَدِینِینَ (86) تَرْجِعُونَهَآ إِن کُنتُمْ صَـدِقِینَ (87) فَأَمَّآ إِن کَانَ مِنَ

هرگز در برابر اعمالتان) جزا داده نمى شوید، (86) پس آن (روح) را بازگردانید اگر راست مى گویید! (87) (ولى) هرگاه

الْمُقَرَّبِینَ (88) فَرَوْحٌ وَرَیْحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِیم (89) وَأَمَّآ إِن کَانَ مِنْ أَصْحَبِ

او از مقرّبان باشد، (88) در رَوْح و ریحان و بهشت پرنعمت است. (89) امّا اگر از اصحاب یمین باشد، (90) (به او گفته مى شود:) سلام بر تو از سوى اصحاب

الْیَمِینِ (90) فَسَلَـمٌ لَّکَ مِنْ أَصْحَـبِ الْیَمِینِ (91) وَأَمَّآ إِن کَانَ مِنَ الْمُکَذِّبِینَ

یمین (که از یاران تواند). (91) امّا اگر او از تکذیب کنندگان

الضَّالِّینَ (92) فَنُزُلٌ مِّنْ حَمِیم (93) وَتَصْلِیَةُ جَحِیم (94) إِنَّ هَـذَا لَهُوَ حَـقُّ

گمراه باشد، (92) با آب سوزان دوزخ پذیرایى مى شود (93) و سرنوشت او ورود در آتش جهنم است; (94) به یقین حق

الْیَقِینِ (95) فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ (96)

و یقین این است. (95) پس به نام پروردگار بزرگت تسبیح کن (و او را منزّه بشمار). (96)


 


1. مجمع البیان، جلد 9، صفحه 354 و مستدرک الوسائل، جلد 4، صفحه 351، حدیث 89.
2. مجمع البیان، جلد 9، صفحه 354.
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma
آبی
سبز تیره
سبز روشن
قهوه ای