دعاى صباح:
فهرست موضوعات
جستجو 

این دعا از امیرمؤمنان على(علیه السلام) نقل شده است و بسیار پرمحتوا و لذّت بخش و زیباست. مرحوم «علاّمه مجلسى» این دعا را در کتاب «بحارالانوار» هم در کتاب الدعا و هم در کتاب الصلاة آورده است و فرموده: این دعا از دعاهاى مشهور است، ولى من آن را جز در کتاب «مصباح سیّد بن باقى» رضوان الله علیه، در دیگر کتاب هاى معتبر نیافتم و مشهور آن است که این دعا را بعد از نماز صبح بخوانند.(1)

 

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

 اَللّـهُمَّ یا مَنْ دَلَعَ لِسانَ الصَّباحِ بِنُطْقِ تَبَلُّجِهِ، وَسَرَّحَ قِطَعَ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ

خدایا اى که بیرون کشید زبان صبحدم را به بیان تابناک آن و پراکنده ساخت پاره هاى شب تاریک را با آن

بِغَیاهِبِ تَلَجْلُجِهِ، وَاَتْقَنَ صُنْعَ الْفَلَکِ الدَّوّارِ فى مَقادیرِ تَبَرُّجِهِ، وَشَعْشَعَ

توده هاى سیاه سرگردانى که داشت و محکم ساخت ساختمان این چرخ گردون را در اندازه ها و گردشهاى زیبایش و پرتو افکن ساخت

ضِیآءَ الشَّمْسِ بِنُورِ تَاَجُّجِهِ، یا مَنْ دَلَّ عَلى ذاتِهِ بِذاتِهِ، وَتَنَزَّهَ عَنْ

تابش خورشید را با نور فروزان و گرم آن اى که راهنمایى کرد برخودش به خودش و منزه است از

مُجانَسَةِ مَخْلُوقاتِهِ، وَجَلَّ عَنْ مُلائَمَةِ کَیْفِیّاتِهِ، یا مَنْ قَرُبَ مِنْ خَطَراتِ

هم جنسى (و مشابهت با) مخلوقاتش و برتر است از سنخیت یا چگونگیهاى عالم خلقت اى کسى که نزدیک است به گمانهایى که بر

الظُّنُونِ، وَبَعُدَ عَنْ لَحَظاتِ الْعُیُونِ، وَ عَلِمَ بِما کانَ قَبْلَ اَنْ یَکُونَ، یا مَنْ

دل خطور کند ولى دور است از چشم انداز دیدگان و مى داند آنچه را شود پیش از شدنش اى کسى که

اَرْقَدَنى فى مِهادِ اَمْنِهِ وَاَمانِهِ، وَاَیْقَظَنى اِلى ما مَنَحَنى بِهِ مِنْ مِنَنِهِ

مرا در گهواره آسایش و امنیّت خود به خواب برد وبراى استفاده از نعمتها و بخششهاى بى دریغش بیدارم کرد

وَاِحْسانِهِ،وَکَفَّ اَکُفَّ السُّوءِ عَنّى بِیَدِهِ وَسُلْطانِهِ، صَلِّ اللّهُمَّ عَلَى الدَّلیلِ

و پنجه هاى بدخواهان را بدست قدرت و سلطنت خویش از من بازداشته درود فرست بر آن راهنماى به

اِلَیْکَ فِى اللَّیْلِ الاَْلْیَلِ، وَالْماسِکِ مِنْ اَسْبَابِکَ بِحَبْلِ الشَّرَفِ الاَْطْوَلِ،

سوى تو در شب بسیار تار (جاهلیت) و آن کس که در میان اسباب و وسایل تو بلندترین ریسمان شرف را گرفت

وَالنّاصِعِ الْحَسَبِ فى ذِرْوَةِ الْکاهِلِ الاَْعْبَلِ، وَالثّابِتِ الْقَدَمِ عَلى

و آن کس که حسب پاک و خالصش بر بلندترین شانه هاى مردان عالم قرار داشت و آن ثابت قدم بر

زَحالیفِها فِى الزَّمَنِ الاَْوَّلِ، وَعَلى الِهِ الاَْخْیارِ الْمُصْطَفَیْنَ الاَْبْرارِ، وَافْتَحِ

روى لغزشگاهها در آن زمان پیشین و بر خاندان نیکوکار برگزیده خوش کردارش و بگشا براى ما

اللّـهُمَّ لَنا مَصاریعَ الصَّباحِ بِمَفاتیحِ الرَّحْمَةِ وَالْفَلاحِ، وَاَلْبِسْنِى اللّـهُمَّ

خدایا لنگه هاى در بامدادان را به کلیدهاى رحمت و رستگارى و بپوشانم خدایا

مِنْ اَفْضَلِ خِلَعِ الْهِدایَةِ وَالصَّلاحِ، وَاَغْرِسِ اللّـهُمَّ بِعَظَمَتِکَ فى شِرْبِ

از بهترین خلعتهاى هدایت و شایستگى و بجوشان خدایا به عظمت خویش در جویبار

جَنانى یَنابیعَ الخُشُوعِ، وَاَجْرِ اللّـهُمَّ لِهَیْبَتِکَ مِنْ اماقى زَفَراتِ الدُّمُوعِ،

دلم چشمه هاى خشوع را و جارى ساز خدایا براى هیبتت از گونه هایم مشکهاى اشک

وَاَدِّبِ اللّـهُمَّ نَزَقَ الْخُرْقِ مِنّى بِاَزِمَّةِ الْقُنُوعِ، اِلـهى اِنْ لَمْ تَبْتَدِئْنِى

و ادب کن خدایا سبک مغزى و تندخویى مرا به مهارهاى قناعت (یا خوارى در سؤال) خدایا اگر در ابتدا

الرَّحْمَةُ مِنْکَ بِحُسْنِ التَّوْفیقِ، فَمَنِ السّالِکُ بى اِلَیْکَ فى واضِحِ الطَّریقِ،

رحمت تو از روى حسن توفیق به سراغ من نمى آمد پس چه کسى بود که مرا در این راه روشن بسویت آرد

وَاِنْ اَسْلَمَتْنى اَناتُکَ لِقآئِدِ الاَْمَلِ وَالْمُنى، فَمَنِ الْمُقیلُ عَثَراتى مِنْ کَبَواتِ

و اگر حلم و بردبارى تو مرا بدست آرزو و میل سرکش سپارد پس چه کسى لغزشهاى مرا از زمین خوردنهاى هوا و هوس

الْهَوى، وَاِنْ خَذَلَنى نَصْرُکَ عِنْدَ مُحارَبَةِ النَّفْسِ وَالشَّیْطانِ، فَقَدْ وَکَلَنى

نادیده بگیرد و اگر در هنگام جنگ با نفس و شیطان یارى تو نباشد مسلّماً همان یارى نکردنت مرا

خِذْلانُکَ اِلى حَیْثُ النَّصَبِ وَالْحِرْمانِ، اِلـهى اَتَرانى مآ اَتَیْتُکَ اِلاَّ مِنْ

بدست رنج و حرمان سپارد خدایا تو بخوبى مرا مى بینى که نزدت نیامدم جز از راه

حَیْثُ الاْمالِ، اَمْ عَلِقْتُ بِاَطْرافِ حِبالِکَ اِلاَّ حینَ باعَدَتْنى ذُنُوبى عَنْ

آرزوها (و آنها مرا به درگاهت آورد) یا شده که بسر رشته هاى فضل و کرمت چنگ زنم جز وقتى که گناهانم مرا از

دارِ الْوِصالِ، فَبِئْسَ الْمَطِیَّةُ الَّتِى امْتَطَتْ نَفْسى مِنْ هَواهـا، فَواهاً لَها لِما

خانه وصال دور سازد پس چه بد مرکبى است مرکب هوا و هوس که نفس من بر آن سوار شده پس واى بر این

سَوَّلَتْ لَها ظُنُونُها وَمُناها، وَتَبّاً لَها لِجُرْاَتِها عَلى سَیِّدِها وَمَوْلیها، اِلـهى

نفس که گمانهاى باطل و آرزوهاى بیجایش در نزد او جلوه کرد و نابود باد که بر آقا و مولاى خویش دلیرى کرد

قَرَعْتُ بابَ رَحْمَتِکَ بِیَدِ رَجآئى، وَهَرَبْتُ اِلَیْکَ لاجِئاً مِنْ فَرْطِ اَهْوآئى،

خدایا من در رحمتت را بدست امیدم کوبیدم و از فرط هواهاى نفسانى به حال پناهندگى بسوى تو گریختم

وَعَلَّقْتُ بِاَطْرافِ حِبالِکَ اَنامِلَ وَلائى، فَاْصْفَحِ اللّـهُمَّ عَمّا کُنْتُ اَجْرَمْتُهُ

و بند کردم بسر رشته هاى کرمت انگشتان دوستى ام را پس درگذر خدایا از جرمهایى که من از روى

مِنْ زَلَلى وَخَطآئى، وَاَقِلْنى مِنْ صَرْعَةِ رِدآئى، فَاِنَّکَ سَیِّدى وَمَوْلاىَ

لغزش و خطا کردم و نگاهم دار از حمله بیماریم (که دچار گشته ام) زیرا که تویى آقا و مولایم

وَمُعْتَمَدى وَرَجائى، وَاَنْتَ غایَةُ مَطْلُوبى، وَمُناىَ فى مُنْقَلَبى وَ مَثْواىَ،

و تکیه گاه و امیدم و تویى منتهاى خواسته و آرمانم در دنیا و عقبایم

اِلـهى کَیْفَ تَطْرُدُ مِسْکیناً الْتَجَأَ اِلَیْکَ مِنَ الذُّنُوبِ هارِباً، اَمْ کَیْفَ تُخَیِّبُ

خدایا چگونه برانى از درگاهت بیچاره اى را که در حال فرار از گناهان به تو پناه آورده یا چگونه نومید

مُسْتَرْشِداً قَصَدَ اِلى جَنابِکَ ساعِیاً،اَمْ کَیْفَ تَرُدُّ ظَمْئانَ وَرَدَ اِلى حِیاضِکَ

سازى راه جویى را که شتابان آهنگ حضرت تو را کرده یا چگونه بازگردانى تشنه اى را که براى نوشیدن (آب) بر سر حوضهاى تو آمده

شارِباً، کَلاّ وَحِیاضُکَ مُتْرَعَةٌ فى ضَنْکِ الْمُحُولِ، وَبابُکَ مَفْتُوحٌ لِلطَّلَبِ

نه هرگز چنین نخواهى کرد با این که حوضهاى (پرفیضت) در سخت ترین خشکسالیها لبریز است و در خانه ات براى خواستن و ورود باز است

وَالْوُغُولِ، وَاَنْتَ غایَةُ الْمَسْئُولِ، وَنِهایَةُ الْمَاْمُولِ، اِلـهى هذِهِ اَزِمَّةُ نَفْسى

و تویى انتهاى خواسته (خواستاران) و منتهاى آرزوى (آرزومندان) خدایا این مهارهاى نفس من است که به

عَقَلْتُها بِعِقالِ مَشِیَّتِکَ، وَ هذِهِ اَعْبآءُ ذُنُوبى دَرَاْتُها بِعَفْوِکَ وَرَحْمَتِکَ،

پاى بند مشیّت تو آنها را بستم و این است بارهاى سنگین گناهانم که به امید عفو و رحمتت بر زمین نهادم

وَهذِهِ اَهْوآئِىَ الْمُضِلَّةُ وَکَلْتُها اِلى جَنابِ لُطْفِکَ وَ رَاْفَتِکَ، فَاجْعَلِ اللّـهُمَّ

و این است هوسهاى گمراه کننده ام که به آستان لطف و مهرت سپردم پس اى خدا

صَباحى هذا ناِزلاً عَلَىَّ بِضِیآءِ الْهُدى، وَبِالسَّلامَةِ فِى الدّینِ وَالدُّنْیا،

این بامداد مرا چنان مقرر کن که با انوار هدایت و سلامت در دین و دنیا بر من فرود آید

وَمَسآئى جُنَّةً مِنْ کَیْدِ الْعِدى، وَ وِقایَهً مِنْ مُرْدِیاتِ الْهَوى، اِنَّکَ قادِرٌ

و شامم را سپرى از نیرنگ خطرناک دشمنان و پناهگاهى از پرتگاههاى هوا و هوس قرار ده که تو بر هر چه بخواهى

عَلى ما تَشآءُ، تُؤْتِى الْمُلْکَ مَنْ تَشآءُ، وَتَنْزِ عُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشآءُ، وَتُعِزُّ

توانایى ملک و سلطنت را به هر که خواهى مى دهى و از هرکه خواهى برگیرى و عزت دهى

مَنْ تَشآءُ،وَتُذِلُّ مَنْ تَشآءُ،بِیَدِکَ الْخَیْرُ، اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْء قَدیرٌ، تُولِجُ

هر که را خواهى و خوار کنى هر که را خواهى همه خوبیها بدست توست و تو بر هر چیز توانایى شب را

اللَّیْلَ فى النَّهارِ، وَتُولِجُ النَّهارَ فِى اللَّیْلِ، وَتُخْرِجُ الْحَىَّ مِنَ الْمَیِّتِ،

در روز فرو برى و روز را در شب درآورى زنده را از مرده بیرون آورى

وَتُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَىِّ، وَتَرْزُقُ مَنْ تَشآءُ بِغَیْرِ حِساب، لا اِلـهَ اِلاَّ

و مرده را از زنده برون آرى و به هر که خواهى بى حساب روزى دهى معبودى جز تو نیست

اَنْتَ، سُبْحانَکَ اللّـهُمَّ وَبِحَمْدِکَ، مَنْ ذا یَعْرِفُ قَدْرَکَ فَلا یَخافُکَ، وَمَن ذا

منزهى تو خدایا و حمد تو را گویم کیست که قدر تو را بشناسد و از تو نترسد و کیست که

یَعْلَمُ ما اَنْتَ فَلا یَهابُکَ، اَلَّفْتَ بِقُدْرَتِکَ الْفِرَقَ، وَفَلَقْتَ بِلُطْفِکَ الْفَلَقَ،

بداند تو کیستى و از تو نهراسد تو با قدرت خویش جداها را با هم جمع کردى و به لطف خویش سپیده دم را شکافتى

وَاَنـَرْتَ بِکَرَمِکَ دَیاجِىَ الْغَسَقِ، وَاَنْهَرْتَ الْمِیاهَ مِنَ الصُّمِّ الصَّیاخیدِ

و بکرم خود تاریکیهاى شدید شب را روشن کردى و روان کردى آبهاى شیرین و شور را از دل

عَذْباً وَاُجاجاً، وَاَنْزَلْتَ مِنَ الْمُعْصِراتِ ماءً ثَجّاجاً، وَجَعَلْتَ الشَّمْسَ

سنگهاى سخت و محکم و فرو ریختى از ابرهاى فشرده آبى ریزان و فراوان، و قرار دادى خورشید

وَالْقَمَرَ لِلْبَرِیَّةِ سِراجاً وَهّاجاً، مِنْ غَیْرِ اَنْ تُمارِسَ فیمَا ابْتَدَاْتَ بِهِ لُغُوباً

و ماه رابراى مردمان چراغى فروزان بدون آن که در آنچه بدان آغاز کردى (آفرینش) دچار خستگى و تعب گردى

وَلا عِلاجاً، فَیا مَنْ تَوَحَّدَ بِالْعِزِّ وَالْبَقآءِ، وَقَهَرَ عِبادَهُ بِالْمَوْتِ وَالْفَناءِ،

یا به چاره جویى محتاج شوى اى آن که در عزت و بقا یگانه است و بندگانش را بوسیله مرگ و نابودى مقهور خویش کرده

صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ الاَْتْقِیآءِ،وَاسْمَعْ نِدآئى،وَاسْتَجِبْ دُعآئى، وَحَقِّقْ

درود فرست بر محمّد و خاندان پرهیزکارش و فریاد مرا بشنو و دعایم را اجابت کن و به

بِفَضْلِکَ اَمَلى وَرَجآئى، یا خَیْرَ مَنْ دُعِىَ لِکَشْفِ الضُّرِّ، وَ الْمَاْمُولِ لِکُلِّ

فضل خویش آرزو و امید مرا تثبیت کن اى بهترین کسى که خوانده شدى براى برطرف ساختن گرفتارى و آرزو شده اى براى هر

عُسْر وَیُسْر، بِکَ اَنْزَلْتُ حاجَتى، فَلا تَرُدَّنى مِنْ سَنِىِّ مَواهِبِکَ خآئِباً، یا

سختى و آسانى فرود آوردم بار حاجتم را بدرگاهت پس مرا از عطایاى عالى خود ناامید باز مگردان اى

کَریمُ یا کَریمُ یا کَریمُ،بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ،وَصَلَّى اللهُ عَلى خَیْرِ

کریم اى کریم اى کریم به رحمت خود اى مهربانترین مهربانان و درود خدا بر بهترین

خَلْقِهِ مُحَمَّد وَآلِهِ اَجْمَعینَ *

آفریدگانش محمّد و آل او همگى

آنگاه به سجده برود و بگوید:

اِلهى قَلْبى مَحْجُوبٌ، وَنَفْسى مَعْیُوبٌ، وَعَقْلى مَغْلُوبٌ، وَهَوآئى (هَواىَ) غالِبٌ، وَطاعَتى

خدایا دلم در پرده است و نفسم معیوب و عقلم مغلوب است و هواى نفس بر من چیره است و طاعتم

قَلیلٌ، وَمَعْصِیَتى کَثیرٌ(2)، وَلِسانى مُقِرٌّ بِالذُّنُوبِ،فَکَیْفَ حیلَتى یا سَتّارَ

اندک و گناهانم بسیار است و زبانم به گناهان اقرار دارد پس چاره ام چیست اى پرده پوش

الْعُیُوبِ،وَیا عَلاّمَ الْغُیُوبِ،وَیا کاشِفَ الْکُرُوبِ، اِغْفِرْ ذُنُوبى کُلَّها بِحُرْمَةِ

عیبها و اى داناى نادیدنیها و اى برطرف کننده اندوهها بیامرز همه گناهانم را به حرمت

مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد،یا غَفّارُ یاغَفّارُ یا غَفّارُ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.

محمّد و آل محمّد اى آمرزش پیشه اى بسیار آمرزنده اى بسیار آمرزنده اى بسیار آمرزنده به رحمتت اى مهربانترین مهربانان.

 


1. بحارالانوار، جلد 84، صفحه 339، حدیث 19 و جلد 91، صفحه 243، حدیث 11 .

2. در بحارالانوار «طاعتى قلیلة و معصیتى کثیرة» آمده است.

12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma
آبی
سبز تیره
سبز روشن
قهوه ای