روز نیمه رجب:
فهرست موضوعات
جستجو 

روز مبارکى که در آن چند عمل وارد شده است:

1ـ غسل کردن.(1)

2ـ زیارت امام حسین(علیه السلام) ; در روایتى از محمّد بن ابى نصر نقل شده است که از امام رضا(علیه السلام) سؤال کردم: «در چه ماهى زیارت امام حسین(علیه السلام) بهتر است؟» فرمود: «در نیمه رجب و نیمه شعبان».(2)

3ـ بجا آوردن نماز جناب سلمان (همان گونه که در اعمال روز اوّل ماه رجب، صفحه 641 گذشت).(3)

4ـ چهار رکعت نماز بگزارد (هر دو رکعت به یک سلام) و پس از سلام دستهاى خود را بگشاید و بگوید:

اَللّهُمَّ یا مُذِلَّ کُلِّ جَبّار، وَ یا مُعِزَّ الْمُؤْمِنینَ، اَنْتَ کَهْفى حینَ تُعْیینِى

خدایا اى خوارکننده هر ستمکار سرکش و اى عزت بخش مؤمنان تویى پناهگاه من در آن هنگام که از

الْمَذاهِبُ، وَاَنْتَ بارِئُ خَلْقى رَحْمَةً بى، وَ قَدْ کُنْتَ عَنْ خَلْقى غَنِیّاً،

راهها وامانده شوم و تویى که از روى مهرى که به من داشتى به خلقت من دست زدى در صورتى که از خلقتم بى نیاز بودى

وَلَوْلا رَحْمَتُکَ لَکُنْتُ مِنَ الْهالِکینَ، وَ اَنْتَ مُؤَیِّدى بِالنَّصْرِ عَلى اَعْدآئى،

و اگر مهر تو نبود بطور مسلم من در زمره نابودان بودم و تویى که مرا بوسیله یارى دادن بر دشمنانم کمک دهى

وَ لَوْ لا نَصْرُکَ اِیّاىَ لَکُنْتُ مِنَ الْمَفْضُوحینَ، یا مُرْسِلَ الرَّحْمَةِ مِنْ

و اگر یارى تو نبود بطور حتم من از رسوایان بودم اى فرستنده رحمت از

مَعادِنِها، وَ مُنْشِئَ الْبَرَکَةِ مِنْ مَواضِعِها، یا مَنْ خَصَّ نَفْسَهُ بِالشُّمُوخِ

معدنهاى آن و اى پدید آرنده برکت از جاهاى آن اى که مخصوص داشت خود را

وَالرَّفْعَةِ، فَاَوْلِیآؤُهُ بِعِزِّهِ یَتَعَزَّزُونَ، وَ یا مَنْ وَضَعَتْ لَهُ الْمُلُوکُ نیرَ الْمَذَلَّةِ

به بلندى مقام و رفعت و از این رو دوستانش به عزت او عزیز گردند و اى که پادشاهان طوق مذلت

عَلى اَعْناقِهِمْ، فَهُمْ مِنْ سَطَواتِهِ خآئِفُونَ، اَسئَلُکَ بِکَیْنُونِیَّتِکَ الَّتِى

را براى او بر گردن نهاده اند و از سطوتهاى او ترسانند از تو خواهم به حق بود کردنت که آن را

اشْتَقَقْتَها مِنْ کِبْرِیآئِکَ، وَ اَسئَلُکَ بِکِبْرِیآئِکَ الَّتِى اشْتَقَقْتَها مِنْ عِزَّتِکَ،

از کبریاى خود جدایش کردى و از تو خواهم به حق کبریایت که آن را از عزتت برگرفتى و

وَاَسئَلُکَ بِعِزَّتِکَ الَّتِى اسْتَوَیْتَ بِها عَلى عَرْشِکَ،فَخَلَقْتَ بِها جَمیعَ خَلْقِکَ

از تو خواهم به حق عزتت که بوسیله آن بر عرش مستولى گشتى و بدان سبب همه خلق خود را آفریدى

فَهُمْ لَکَ مُذْعِنُونَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَ اَهْلِ بَیْتِهِ.

و همه به خداییت اعتراف دارند که درود فرستى بر محمّد و خاندانش.

امام صادق(علیه السلام) از امیر مؤمنان على(علیه السلام) نقل کرده است که: هر غمزده و اندوهگینى این دعا را بخواند، خداوند متعال اندوه و غم او را برطرف مى سازد.(4)

5ـ عمل امّ داوود: از مهمترین اعمال روز نیمه رجب، عمل «امّ داوود» است که به گفته علاّمه مجلسى: «شیخ صدوق»، «شیخ طوسى» و «سیّد بن طاووس»(ره) به سندهاى معتبر آن را نقل کرده اند. این عمل براى برآمدن حاجات و رفع اندوه و غم، حلّ مشکلات و دفع ظلم ستمگران بسیار مؤثّر است. (و به گفته «علاّمه مجلسى»، در «زاد المعاد»، بارها تجربه شده است.)

اجمال این روایت و سبب نامگذارى آن به «امّ داوود» چنین است:

جناب فاطمه، مادر داوود بن حسن (نوه پسرى امام حسن مجتبى(علیه السلام)) دایه امام صادق(علیه السلام) بود، که فاطمه، امام صادق(علیه السلام) را با شیر داوود، شیر داده بود، هنگامى که «محمّد بن عبداللّه بن حسن» در مدینه قیام کرد، «منصور دوانیقى» لشکرى را براى نبرد با آنان فرستاد که آنها را شکست دادند و محمّد و برادرش ابراهیم را کشتند، و عبداللّه بن حسن و جمعى از سادات را دستگیر نموده و به زندان عراق منتقل کردند، در میان آن گروه «داوود» نیز حضور داشت. مادر داوود مى گوید: چون مدّتى از حبس فرزندم گذشت و از او خبرى به من نرسید، بسیار پریشان شدم و پیوسته تضرّع و دعا مى کردم و از صلحا و نیکان و برادران دینى براى نجات فرزندم طلب دعا مى نمودم، ولى نتیجه اى نمى گرفتم و گاهى خبر کشته شدن داوود به من مى رسید و گاه مى گفتند که وى زنده است. روز به روز اندوه و مصیبت من بیشتر مى شد و از دیدار او ناامیدتر مى شدم. تا آن که شنیدم، امام صادق(علیه السلام) بیمار شده است. به عیادت آن حضرت رفتم، وقتى خواستم برخیزم، امام فرمود:

از داوود چه خبر دارى؟ من وقتى که نام «داوود» را شنیدم، گریستم و گفتم: فدایت شوم، داوود در عراق زندانى است، من که از دیدار او ناامیدم! از شما التماس دعا دارم، او را دعا کنید، او برادر رضاعى شماست!

امام(علیه السلام) فرمود: چرا از دعاى «استفتاح» و دعاى «اجابت» و «نجاح»(6) غافلى! این دعا، دعایى است که درهاى اجابت الهى را مى گشاید و فرشتگان از آن استقبال مى کنند و دعا کننده را به اجابت دعایش، بشارت مى دهند و کسى که این دعا را بخواند، پاداش او بهشت است.

پرسیدم: این دعا و عمل به آن چگونه است؟

امام(علیه السلام) فرمود: ماه رجب نزدیک شده است و این ماه، ماهى ارزشمند است و دعاها در آن به اجابت مى رسد، در سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه رجب، روزه بگیر! امام(علیه السلام) در ادامه نحوه اعمال را بیان کرد و فرمود: این دعا، بسیار شریف و پرارزش است که مشتمل بر اسم اعظم خداست و هر کس آن را بخواند، حاجت او برآورده مى شود.

امّ داوود مى گوید: آن حضرت، دعا را براى من نوشت، من آن را به خانه بردم و انجام دادم تا آن که در شب شانزدهم، پس از افطار و عبادت به خواب رفتم; رسول خدا(صلى الله علیه وآله) را در خواب دیدم، آن حضرت، علاوه بر بشارت بهشت و آمرزش گناهان، خبر آزادى و بازگشت فرزندم را به من داد; چند روزى نگذشت که پسرم آزاد شد و با عزّت و احترام نزدم بازگشت و جریان آزادى خود و امورى را که سبب آن شد، براى من تعریف کرد.(7)

 

کیفیّت عمل امّ داوود:

چگونگى این عمل، مطابق روایت شیخ در «مصباح المتهجّد»(8) به این نحو است که: روزهاى سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه رجب را روزه مى گیرى، در روز پانزدهم، نزدیک ظهر غسل مى کنى و چون ظهر شد، نماز ظهر و عصر را بجا مى آورى، در حالى که رکوع و سجود را نیکو انجام مى دهى. خوب است این عمل در مکان خلوتى باشد که چیزى تو را مشغول نسازد و انسانى با تو سخن نگوید; وقتى که نمازت به پایان رسید; رو به قبله مى نشینى و این سوره ها را مى خوانى:

1ـ سوره حمد، صد مرتبه.

2ـ سوره اخلاص، (قل هو اللّه احد)، صد مرتبه.

3ـ آیة الکرسى، ده مرتبه.

4ـ سوره هاى انعام، اسراء، کهف، لقمان، یس، صافّات، حم سجده (فصّلت)، حمعسق (شورى)، دخان، فتح، واقعه، مُلک، ن و القلم و سوره انشقاق تا آخر قرآن، پس از پایان سوره هاى قرآنى، در همان حال که رو به قبله نشسته اى، این دعا را بخوان:

صَدَقَ اللهُ الْعَظیمُ، اَلَّذى لا اِلـهَ اِلاّ هُوَ الْحَىُّ الْقَیُّومُ، ذُو الْجَلالِ

درست فرمود خداى بزرگى که معبودى جز او نیست زنده و پاینده و صاحب جلالت

وَالاِْکْرامِ، اَلرَّحْمنُ الرَّحیمُ، اَلْحَلیمُ الْکَریمُ، اَلَّذى لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَىْءٌ،

و بزرگوارى است بخشاینده و مهربان بردبار و کریم است آن که مانندش چیزى نیست

وَهُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ، اَلْبَصیرُ الْخَبیرُ، شَهِدَ اللهُ اَنَّهُ لا اِلـهَ اِلاَّ هُوَ،

و او شنوا و دانا و بینا و آگاه است، گواه است خدا که معبودى جز او نیست

وَالْمَلائِکَةُ وَاُولُوا الْعِلْمِ، قآئِماً بِالْقِسْطِ لا اِلـهَ اِلاَّ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ،

و فرشتگان و دانشوران گواهى داده اند که خدایى جز او نیست که عدالت بدو پایدار است و او عزیز و حکیم است

وَبَلَّغَتْ رُسُلُهُ الْکِرامُ، وَاَنـَا عَلى ذلِکَ مِنَ الشّاهِدینَ، اَللّـهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ

و پیمبران بزرگوارش نیز آن را به مردم رساندند و من بر این مطلب گواهى دهم خدایا از آن توست ستایش

وَلَکَ الْمَجْدُ، وَلَکَ الْعِزُّ وَلَکَ الْفَخْرُ، وَلَکَ الْقَهْرُ وَلَکَ النِّعْمَةُ، وَلَکَ الْعَظَمَةُ

و از آن توست مجد و براى تو است عزت و خاص توست افتخار و شایسته تو است قهر و مخصوص توست نعمت وازآن توست عظمت

وَلَکَ الرَّحْمَةُ، وَلَکَ الْمَهابَةُ وَلَکَ السُّلْطانُ، وَلَکَ الْبَهآءُ وَلَکَ الاِْمْتِنانُ،

و مخصوص توست رحمت و براى توست شکوه و خاص توست سلطنت و از آن توست درخشندگى و مخصوص توست نعمت بخشى

وَلَکَ التَّسْبیحُ وَلَکَ التَّقْدیسُ، وَلَکَ التَّهْلیلُ وَلَکَ التَّکْبیرُ، وَلَکَ ما یُرى

و براى توست پاکى و از آن توست پاکیزگى و براى توست یکتایى و مخصوص توست بزرگى و ملک توست آنچه دیده شود

وَلَکَ ما لا یُرى، وَلَکَ ما فَوْقَ السَّمواتِ الْعُلى، وَ لَکَ ما تَحْتَ الثَّرى،

و آنچه دیده نشود و از توست آنچه بالاى آسمانهاى بلند است و از توست آنچه زیر زمین است

وَلَکَ الاَْرَضُونَ السُّفْلى، وَلَکَ الاْخِرَةُ وَالاُْولى، وَلَکَ ما تَرْضى بِهِ مِنَ

و از توست زمینهاى زیرین و از آن توست دنیا و آخرت و مخصوص توست آن و

الثَّنآءِ وَالْحَمْدِ وَالشُّکرِ وَ النَّعْمآءِ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى جَبْرَئیلَ اَمینِکَ عَلى

حمد و ثنا و شکرى که تو بپسندى و آنچه نعمت است نیز از توست خدایا درود فرست بر جبرئیل امین بر

وَحْیِکَ، وَالْقَوِىِّ عَلى اَمْرِکَ، وَالْمُطاعِ فى سَمواتِکَ، وَمَحالِّ کَراماتِکَ،

وحى تو و نیرومند در کار تو و آن کس که در آسمانها و جایگاههاى کرامتهایت

اَلْمُتَحَمِّلِ لِکَلِماتِکَ، اَلنّاصِرِ لاَِنْبِیآئِکَ، اَلْمُدَمِّرِ لاَِعْدآئِکَ، اَللّـهُمَّ صَلِّ

فرمانش برند آن کس که سخنان تو را برساند یاور پیمبرانت و سرنگون کننده دشمنانت خدایا درود فرست

عَلى میکائیلَ مَلَکِ رَحْمَتِکَ، وَالْمَخْلُوقِ لِرَأْفَتِکَ، وَالْمُسْتَغْفِرِ الْمُعینِ

بر میکائیل فرشته رحمتت و آفریده شده براى بردن مهرت و آمرزش خواه و کمک کار

لاَِهْلِ طاعَتِکَ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى اِسْرافیلَ حامِلِ عَرْشِکَ، وَصاحِبِ

فرمانبرانت خدایا درود فرست بر اسرافیل حمل کننده عرشت و صاحب

الصُّورِ الْمُنْتَظِرِ لاَِمْرِکَ، اَلْوَجِلِ الْمُشْفِقِ مِنْ خیفَتِکَ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى

صور آن که چشم به راه دستور توست و نگران و بیمناک است از ترس تو خدایا درود فرست بر

حَمَلَةِ الْعَرْشِ الطّاهِرینَ، وَعَلَى السَّفَرَةِ الْکِرامِ الْبَرَرَةِ الطَّیِّبینَ، وَعَلى

حاملین پاکیزه عرش و بر سفیران گرامى و آن نیکان پاک و بر

مَلائِکَتِکَ الْکِرامِ الْکاتِبینَ، وَ عَلى مَلائِکَةِ الْجِنانِ، وَخَزَنَةِ النّیرانِ،

فرشتگان بزرگوار نویسنده و بر فرشتگان بهشت و نگهبانان دوزخ

وَمَلَکِ الْمَوْتِ وَالاَْعْوانِ، یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى اَبینا

و فرشته مرگ و کمک کارانش اى صاحب جلالت و بزرگوارى خدایا درود فرست بر پدر ما

آدَمَ بَدیعِ فِطْرَتِکَ، اَلَّذى کَرَّمْتَهُ بِسُجُودِ مَلائِکَتِکَ، وَاَبَحْتَهُ جَنَّتَکَ، اَللّـهُمَّ

آدم پدیده خلقت که گرامیش داشتى به سجده کردن فرشتگانت و مباح کردى بر او بهشتت را خدایا

صَلِّ عَلى اُمِّنا حَوّآءَ الْمُطَهَّرَةِ مِنَ الرِّجْسِ، اَلْمُصَفّاتِ مِنَ الدَّنَسِ،

درود فرست بر مادر ما حوا که از پلیدى پاک و از چرکى و آلودگى مصفا گشت

اَلْمُفَضَّلَةِ مِنَ الاِْنْسِ، اَلْمُتَرَدِّدَةِ بَیْنَ مَحالِّ الْقُدْسِ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى

و از میان آدمیان برترى داشت و در میان جایگاههاى قدسیان رفت و آمد کرده خدایا درود فرست بر

هابیلَ وَ شَیْث وَ اِدْریسَ وَ نُوح، وَ هُود وَ صالِح، وَاِبْراهیمَ وَاِسْماعیلَ،

هابیل و شیث و ادریس و نوح و هود و صالح و ابراهیم و اسماعیل

وَاِسْحقَ وَیَعْقُوبَ، وَیُوسُفَ وَالاَْسْباطِ، وَلُوط وَشُعَیْب، وَاَیُّوبَ

و اسحاق و یعقوب و یوسف و اسباط (یعقوب) و لوط و شعیب و ایوب

وَمُوسى، وَهارُونَ وَیُوشَعَ، وَمیشا وَالْخِضْرِ، وَذِى الْقَرْنَیْنِ وَیُونُسَ،

و موسى و هارون و یوشع و میشا و خضر و ذى القرنین و یونس

وَاِلْیاسَ وَالْیَسَعَ، وَ ذِى الْکِفْلِ وَ طالُوتَ، وَ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ، وَ زَکَرِیّا

و الیاس و الیسع و ذا الکفل و طالوت و داوود و سلیمان و زکریا

وَشَعْیا، وَ یَحْیى وَ تُورَخَ، وَ مَتّى وَ اِرْمِیا، وَ حَیْقُوقَ وَ دانِیالَ، وَ عُزَیْر

و شعیا و یحیى و تورخ و متى و ارمیا و حیقوق و دانیال و عزیر

وَعیسى، وَ شَمْعُونَ وَ جِرْجیسَ، وَ الْحَوارِیّینَ وَ الاَْتْباعِ، وَ خالِد

و عیسى و شمعون و جرجیس و حواریین عیسى و پیروانشان و خالد و

وَحَنْظَلَةَ وَ لُقْمانَ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَ ارْحَمْ مُحَمَّداً

حنظله و لقمان خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد و رحمت فرست بر محمّد

وَآلَ مُحَمَّد، وَ بارِکْ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، کَما صَلَّیْتَ وَ رَحِمْتَ

وآل محمّد و برکت فرست بر محمّد و آل محمّد چنانچه درود فرستادى و رحمت

وَبارَکْتَ عَلى اِبْراهیمَ وَ آلِ اِبْراهیمَ، اِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلَى

و برکت فرستادى بر ابراهیم و آل ابراهیم که براستى تویى ستوده و بزرگوار خدایا درود فرست بر

الاَْوْصِیآءِ، وَ السُّعَدآءِ وَ الشُّهَدآءِ وَ اَئِمَّةِ الْهُدى، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلَى الاَْبْدالِ

اوصیا و اهل سعادت و شهیدان و امامان راهنما خدایا درود فرست بر ابدال (دسته اى از صلحا)

وَ الاَْوْتادِ، وَ السُّیّاحِ وَ الْعُبّادِ، وَ الْمُخْلِصینَ وَ الزُّهّادِ، وَ اَهْلِ الجِدِّ

و اوتاد و سیاحان و پرستش کنندگان و مخلصان و پارسایان و اهل جدیت

وَالاِْجْتِهادِ، وَ اخْصُصْ مُحَمَّداً وَ اَهْلَ بَیْتِهِ بِاَفْضَلِ صَلَواتِکَ، وَ اَجْزَلِ

و کوشش و مخصوص گردان محمّد و خاندانش را به بهترین درودهایت و فراوانترین

کَراماتِکَ، وَ بَلِّغْ رُوحَهُ وَ جَسَدَهُ مِنّى تَحِیَّةً وَ سَلاماً، وَ زِدْهُ فَضْلاً وَ شَرَفاً

کرامتهایت و به روح و جسدش از جانب من تحیّت و سلامى برسان و فضل و شرافت

وَ کَرَماً، حَتّى تُبَلِّغَهُ اَعْلى دَرَجاتِ اَهْلِ الشَّرَفِ مِنَ النَّبِیّینَ وَالْمُرْسَلینَ،

و بزرگواریش را فزون کن به حدى که او را به اعلى درجه اهل شرافت از پیمبران و رسولان

وَ الاَْفاضِلِ الْمُقَرَّبینَ، اَللّهُمَّ وَ صَلِّ عَلى مَنْ سَمَّیْتُ وَ مَنْ لَمْ اُسَمِّ مِنْ

و فاضلان مقربت برسانى خدایا درود فرست بر هرکس که من نام بردم و هرکه از

مَلائِکَتِکَ، وَ اَنْبِیآئِکَ وَ رُسُلِکَ وَ اَهْلِ طاعَتِکَ، وَ اَوْصِلْ صَلَواتى اِلَیْهِمْ

فرشتگان و پیمبران و رسولان و فرمانبردارانت را که من نام نبردم و درودهاى مرا بر ایشان و

وَاِلى اَرْواحِهِمْ، وَاجْعَلْهُمْ اِخْوانى فیکَ وَاَعْوانى عَلى دُعآئِکَ،اَللّـهُمَّ اِنّى

بر ارواحشان برسان و آنان را برادران من در دین و کمک کارانم در دعاى به درگاهت قرار ده خدایا من

اَسْتَشْفِعُ بِکَ اِلَیْکَ، وَ بِکَرَمِکَ اِلى کَرَمِکَ، وَ بِجُودِکَ اِلى جُودِکَ،

شفیع گردانم تو را پیش خودت و کرمت را پیش کرمت و جودت را پیش جودت

وَبِرَحْمَتِکَ اِلى رَحْمَتِکَ، وَ بِاَهْلِ طاعَتِکَ اِلَیْکَ، وَ اَسئَلُکَ اللّهُمَّ بِکُلِّ ما

و رحمتت را پیش رحمتت و اهل طاعتت را پیش درگاهت و از تو خواهم خدایا به هرچه

سَئَلَکَ بِهِ اَحَدٌ مِنْهُمْ، مِنْ مَسْئَلَة شَریفَة غَیْرِ مَرْدُودَة، وَبِما دَعَوْکَ بِهِ مِنْ

یکى از آنها بوسیله آن تو را خواسته از سؤالهاى شریفى که برنگشته و به آنچه تو را خوانده اند

دَعْوَة مُجابَة غَیْرِ مُخَیَّبَة، یا اَللهُ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ، یا حَلیمُ یا کَریمُ، یا

از دعاى پذیرفته شده اى که به نومیدى نکشیده اى خدا اى بخشاینده اى مهربان اى بردبار اى کریم اى

عَظیمُ یا جَلیلُ، یا مُنیلُ یا جَمیلُ، یا کَفیلُ یا وَکیلُ، یا مُقیلُ یا مُجیرُ، یا

بزرگ اى با جلالت اى بخشنده اى زیبا اى سرپرست اى وکیل اى نادیده گیر اى پناه ده اى

خَبیرُ یا مُنیرُ، یا مُبیرُ یا مَنیعُ، یا مُدیلُ یا مُحیلُ، یا کَبیرُ یا قَدیرُ، یا

آگاه اى روشنى ده اى نابود کن اى والامقام اى چرخاننده اى جابه جا کننده اى بزرگ اى توانا اى

بَصیرُ یا شَکُورُ، یا بَرُّ یا طُهْرُ، یا طاهِرُ یا قاهِرُ، یا ظاهِرُ یا باطِنُ، یا

بینا اى شکرپذیر اى نیکوکار اى پاک اى پاکیزه اى قاهر اى پیدا اى پنهان اى

ساتِرُ یا مُحیطُ، یا مُقْتَدِرُ یا حَفیظُ، یا مُتَجَبِّرُ یا قَریبُ، یا وَدُودُ یا

پرده پوش اى احاطه دار اى با اقتدار اى نگهبان اى داراى بزرگى اى نزدیک اى محبوب همه اى

حَمیدُ، یا مَجیدُ یا مُبْدِئُ، یا مُعیدُ یا شَهیدُ، یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ، یا مُنْعِمُ

ستوده اى بزرگوار اى پدیدآرنده اى بازگرداننده اى گواه اى احسان بخش اى نیکوبخش اى نعمت بخش

یا مُفْضِلُ، یا قابِضُ یا باسِطُ، یا هادى یا مُرْسِلُ، یا مُرْشِدُ یا مُسَدِّدُ، یا

اى زیاده بخش اى گیرنده اى گشایش ده اى راهنما اى فرستنده اى رهنمون اى محکم کننده اى

مُعْطى یا مانِعُ، یا دافِعُ یا رافِعُ، یا باقى یا واقى، یا خَلاّقُ یا وَهّابُ، یا

دهنده اى منع کننده اى جلوگیرنده اى بلند کننده اى باقى اى نگهدار اى آفریننده اى بخشش پیشه اى

تَوّابُ یا فَتّاحُ، یا نَفّاحُ یا مُرْتاحُ، یا مَنْ بِیَدِهِ کُلُّ مِفْتاح، یا نَفّاعُ یا رَؤُفُ

توبه پذیر اى گشاینده اى زیاده بخش اى رحمت بخش اى که بدست اوست هر کلید اى سودرسان اى مهربان

یا عَطُوفُ، یا کافى یا شافى، یا مُعافى یا مُکافى، یا وَفِىُّ یا مُهَیْمِنُ، یا

اى باعطوفت اى کفایت کننده اى درمان بخش اى بهبودى بخش اى پاداش دهنده اى با وفا اى نگهبان خلق اى

عَزیزُ یا جَبّارُ یا مُتَکَبِّرُ، یا سَلامُ یا مُؤْمِنُ، یا اَحَدُ یا صَمَدُ، یا نُورُ یا

با عزت اى جبار اى بزرگوار اى سلامت بخش اى ایمنى بخش اى یکتا اى بى نیاز اى نور اى

مُدَبِّرُ، یا فَرْدُ یا وِتْرُ، یا قُدُّوسُ یا ناصِرُ، یا مُونِسُ یا باعِثُ، یا وارِثُ یا

مدبر کارها اى یگانه اى تنها اى پاکیزه اى یاور اى همدم اى برانگیزنده اى ارث برنده اى

عالِمُ، یا حاکِمُ یا بادى، یا مُتَعالى یا مُصَوِّرُ، یا مُسَلِّمُ یا مُتَحَبِّبُ، یا قآئِمُ

دانا اى حکم کننده اى آغاز کننده اى برتر اى صورت بخش اى سلامت بخش اى دوستىورز اى قائم به کار خلق

یا دآئِمُ، یا عَلیمُ یا حَکیمُ، یا جَوادُ یا بارِىءُ، یا بآرُّ یا سآرُّ، یا عَدْلُ یا

اى جاویدان اى دانا اى فرزانه اى بخشنده اى آفریننده اى نیکوکار اى شادى بخش اى دادگستر اى

فاصِلُ، یا دَیّانُ یا حَنّانُ، یا مَنّانُ یا سَمیعُ، یا بَدیعُ یا خَفیرُ، یا مُغَیِّرُ یا

جداکننده اى جزا ده اى نعمت بخش اى عطابخش اى شنوا اى پدیدآرنده اى پناه ده اى تغییر دهنده اى

ناشِرُ، یا غافِرُ یا قَدیمُ، یا مُسَهِّلُ یا مُیَسِّرُ، یا مُمیتُ یا مُحْیى، یا نافِعُ یا

نشر دهنده اى آمرزنده اى قدیم اى آسان کننده اى هموارکننده اى میراننده اى زنده کننده اى سود ده اى

رازِقُ، یا مُقْتَدِرُ یا مُسَبِّبُ، یا مُغیثُ یا مُغْنى یا مُقْنى، یا خالِقُ یا راصِدُ،

روزى ده اى با اقتدار اى سبب ساز اى فریادرس اى بى نیاز کننده اى دارایى دهنده اى آفریننده اى نگهبان

یا واحِدُ یا حاضِرُ، یا جابِرُ یا حافِظُ، یا شَدیدُ یا غِیاثُ، یا عآئِدُ یا

اى یگانه اى حاضر اى جبران کننده اى نگهدار اى استوار اى فریادرس اى ثروت ده اى

قابِضُ، یا مَنْ عَلافَاسْتَعْلى، فَکانَ بِالْمَنْظَرِ الاَْعْلى، یا مَنْ قَرُبَ فَدَنا،

گیرنده اى که والایى و برترى و به دیدگاه اعلایى اى که نزدیکى و بسیار هم نزدیک

وَبَعُدَ فَنَاى، وَ عَلِمَ السِّرَّ وَ اَخْفى، یا مَنْ اِلَیْهِ التَّدْبیرُ وَ لَهُ الْمَقادیرُ، وَ یا

و دور است و بسیار هم دور داناى سرّ و نهان اى که تدبیر امور با اوست و اندازه ها از اوست و اى

مَنِ الْعَسیرُ عَلَیْهِ ]سَهْلٌ[ یَسیرٌ، یا مَنْ هُوَ عَلى ما یَشآءُ قَدیرٌ، یا مُرْسِلَ

که دشوار براى او سهل و آسان است اى که بر هرچه بخواهد تواناست اى فرستنده

الرِّیاحِ، یا فالِقَ الاِْصْباحِ، یا باعِثَ الاَْرْواحِ، یا ذَا الْجُودِ وَالسَّماحِ، یا

بادها اى شکافنده سپیده صبح اى برانگیزاننده ارواح اى صاحب جود و سخاوت اى

رآدَّ ما قَدْ فاتَ، یا ناشِرَ الاَْمْواتِ، یا جامِعَ الشَّتاتِ، یا رازِقَ مَنْ

برگرداننده آنچه از دست رفته اى زنده کننده مردگان اى گردآورنده پراکنده ها اى روزى ده

یَشآءُ]بِغَیْرِ حِساب[، وَ یا فاعِلَ ما یَشآءُ کَیْفَ یَشآءُ، وَ یا ذَاالْجَلالِ

بى حساب بهر که خواهى و اى انجام دهنده هرچه بخواهى بهر طور که خواهى و اى صاحب جلالت

وَالاِْکْرامِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ، یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا حَىُّ یا مُحْیِىَ الْمَوْتى،

و بزرگوارى اى زنده اى پاینده اى زنده در آن هنگام که زنده اى نبود اى زنده کن مردگان

یا حَىُّ لا اِلـهَ اِلاَّ اَنْتَ، بَدیعُ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ، یا اِلهى وَ سَیِّدى صَلِّ

اى زنده که معبودى جز تو نیست پدیدآرنده آسمانهاو زمین اى معبود من و آقاى من درود فرست

عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَ ارْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد، وَبارِکْ عَلى

بر محمّد و آل محمّد و رحمت فرست بر محمّد و آل محمّد و برکت ده بر

مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، کَما صَلَّیْتَ وَ بارَکْتَ وَ رَحِمْتَ عَلى اِبْراهیمَ وَآلِ

محمّد و آل محمّد چنانچه درود فرستادى و برکت دادى و رحمت فرستادى بر ابراهیم و آل

اِبْراهیمَ، اِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ، وَارْحَمْ ذُلّى وَ فاقَتى وَ فَقْرى، وَ انْفِرادى

ابراهیم که براستى تویى ستوده و بزرگوار و رحم کن به خوارى من و بیچارگیم و نداریم و تک

وَوَحْدَتى، وَخُضُوعى بَیْنَ یَدَیْکَ، وَ اعْتِمادى عَلَیْکَ، وَ تَضَرُّعى اِلَیْکَ،

و تنهاییم و فروتنیم در برابرت و اعتمادى که بر تو دارم و زاریم به درگاهت

اَدْعُوکَ دُعآءَ الْخاضِعِ الذَّلیلِ، اَلْخاشِعِ الْخآئِفِ، اَلْمُشْفِقِ الْبآئِسِ،

تو را خوانم خواندن شخص فروتن خوار خاشع ترسان هراسان پریشان

اَلْمَهینِ الْحَقیرِ، اَلْجائِعِ الْفَقیرِ، اَلْعآئِذِ الْمُسْتَجیرِ، اَلْمُقِرِّ بِذَنْبِهِ، اَلْمُسْتَغْفِرِ

بى مقدار کوچک گرسنه فقیر پناهنده پناه خواه معترف به گناه آمرزش خواه

مِنْهُ، اَلْمُسْتَکینِ لِرَبِّهِ، دُعآءَ مَنْ اَسْلَمَتْهُ ثِقَتُهُ(9)، وَرَفَضَتْهُ اَحِبَتُّهُ،

از گناه درمانده و زارى کننده به درگاه پروردگار و خواندن شخصى که یاران مورد اعتمادش او را واگذارده و دوستانش او را رها کرده

وَ عَظُمَتْ فَجیعَتُهُ، دُعآءَ حَرِق حَزین، ضَعیف مَهین، بآئِس مُسْتَکین

و درد جانسوزش بزرگ گشته خواندن شخص دلسوخته غمگین ناتوان بى مقدار پریشان درمانده اى

بِکَ مُسْتَجیر، اَللّـهُمَّ وَاَسئَلُکَ بِاَنَّکَ مَلیکٌ، وَ اَنَّکَ ما تَشآءُ مِنْ اَمْر یَکُونُ،

که به تو پناه آورده خدایا از تو خواهم چون تویى فرمانروا و تو چنانى که هرکارى را بخواهى مى شود

وَاَنَّکَ عَلى ما تَشآءُ قَدیرٌ، وَاَسئَلُکَ بِحُرْمَةِ هذَا الشَّهْرِ الْحَرامِ، وَ الْبَیْتِ

و تویى که بر هر چه بخواهى توانایى و از تو خواهم به حرمت این ماه محترم و خانه

الْحَرامِ، وَ الْبَلَدِ الْحَرامِ، وَ الرُّکْنِ وَ الْمَقامِ، وَ الْمَشاعِرِ الْعِظامِ، وَ بِحَقِّ

محترم (کعبه) و شهر محترم (مکه) و رکن و مقام و مشعرهاى بزرگ (جاهاى مناسک حج) و به حق

نَبِیِّکَ مُحَمَّد عَلَیْهِ وَ آلِهِ السَّلامُ، یا مَنْ وَهَبَ لاِدَمَ شَیْثاً، وَ لاِِبْراهیمَ

پیامبرت محمّد علیه و آله السلام اى که شیث را به آدم بخشیدى و اسماعیل و

اِسْماعیلَ وَ اِسْحاقَ، وَ یا مَنْ رَدَّ یُوسُفَ عَلى یَعْقُوبَ، وَ یا مَنْ کَشَفَ

اسحاق را به ابراهیم دادى و اى که یوسف را به یعقوب برگرداندى و اى که پس از

بَعْدَ الْبَلاءِ ضُرَّ اَیُّوبَ، یا رآدَّ مُوسى عَلى اُمِّهِ، وَ زآئِدَ الْخِضْرِ فى عِلْمِهِ،

مبتلا شدن ایوب ناراحتیش را برطرف کردى اى که موسى را به مادرش برگرداندى و دانش خضر را افزون کردى

وَ یا مَنْ وَهَبَ لِداوُدَ سُلَیْمانَ، وَ لِزَکَرِیّا یَحْیى، وَ لِمَرْیَمَ عیسى، یا حافِظَ

اى که دادى به داود و سلیمان را و به زکریا یحیى را و به مریم عیسى را اى نگهدار

بِنْتِ شُعَیْب، وَ یا کافِلَ وَلَدِ اُمِّ مُوسى، اَسئَلُکَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ

دختر شعیب اى کفالت کننده فرزند مادر موسى از تو خواهم که درود فرستى بر محمّد و آل

مُحَمَّد، وَاَنْ تَغْفِرَ لِى ذُنُوبى کُلَّها، وَ تُجیرَنى مِنْ عَذابِکَ، وَ تُوجِبَ لى

محمّد وگناهانم را بیامرزى و از عذاب خود مرا در پناه گیرى و مرا مستوجب

رِضْوانَکَ، وَ اَمانَکَ وَ اِحْسانَکَ، وَ غُفْرانَکَ وَ جِنانَکَ، وَ اَسئَلُکَ اَنْ تَفُکَّ

خشنودى و ایمنى و احسان و آمرزش و بهشتت قرار دهى و از تو خواهم که باز کنى برایم

عَنّى کُلَّ حَلْقَة بَیْنى وَ بَیْنَ مَنْ یُؤْذینى، وَ تَفْتَحَ لى کُلَّ باب، وَ تُلَیِّنَ لى

هر حلقه اى که میان من و میان آزار کننده من است و بگشایى به رویم هر درى را و نرم کنى برایم

کُلَّ صَعْب، وَ تُسَهِّلَ لى کُلَّ عَسَیر، وَ تُخْرِسَ عَنّى کُلَّ ناطِق بِشَرٍّ،

هر دشوارى را و آسان کنى برایم هر مشکلى را و لال کنى از من زبان هر بدگو را

وَتَکُفَّ عَنّى کُلَّ باغ، وَتَکْبِتَ عَنّى کُلَّ عَدُوٍّ لى وَحاسِد، وَتَمْنَعَ مِنّى کُلَّ

و بازدارى از من هر زورگو را و خوار کنى دشمنان و حسودان مرا و بازدارى از من

ظالِم، وَتَکْفِیَنى کُلَّ عآئِق یَحُولُ بَیْنى وَ بَیْنَ حاجَتى، وَ یُحاوِلُ اَنْ یُفَرِّقَ

هر ستمگرى را و کفایت کنى از من هر مانعى را که میان من و حاجتم حائل شود و بخواهد که

بَیْنى وَبَیْنَ طاعَتِکَ، وَیُثَبِّطَنى عَنْ عِبادَتِکَ،یا مَنْ اَلْجَمَ الْجِنَّ الْمُتَمَرِّدینَ،

میان من و اطاعت تو را جدایى اندازد و از پرستش تو بازم دارد اى که مهار کردى جنیان نافرمان را

وَ قَهَرَ عُتاةَ الشَّیاطینِ، وَاَذَلَّ رِقابَ الْمُتَجَبِّرینَ، وَ رَدَّ کَیْدَ الْمُتَسَلِّطینَ

و مقهور ساختى شیاطین سرکش را و گردنِ گردن کشان را به خوارى کشاندى و نقشه هاى شوم مسلّط شدگان

عَنِ الْمُسْتَضْعَفینَ، اَسئَلُکَ بِقُدْرَتِکَ عَلى ما تَشآءُ، وَتَسْهیلِکَ لِما

را از ناتوانها بازگرداندى از تو خواهم به حق تواناییت بر هرچه خواهى و آسان کردنت هر چه

تَشآءُ کَیْفَ تَشآءُ، اَنْ تَجْعَلَ قَضآءَ حاجَتى فیما تَشآءُ.

را بهر نحو که خواهى که قرار دهى برآوردن حاجتم را در هر چه خواهى.

آنگاه بر زمین سجده کن و دو طرف صورت را روى خاک (روى مهر) بگذار و بگو:

اَللّـهُمَّ لَکَ سَجَدْتُ، وَبِکَ امَنْتُ، فَارْحَمْ ذُلّى وَفاقَتى، وَاجْتِهادى وَتَضَرُّعى، وَمَسْکَنَتى وَفَـقْرى اِلَیْکَ یا رَبِّ.

خدایا براى تو سجده مى کنم و به تو ایمان دارم پس رحم کن به خوارى من و نداریم و سعى و کوششم و زارى و بیچارگى ام و نیازم به درگاهت اى پروردگار.

و کوشش کن که اشکى از چشمانت سرازیر شود، هرچند اندک باشد که این علامت استجابت دعاست.(10)

 


1. مصباح المتهجّد، صفحه 807
2. همان مدرک و اقبال، صفحه 657.
3. اقبال، صفحه 657.
4. اقبال، صفحه 657.
5. زاد المعاد، صفحه 21.
6. «استفتاح» به معناى طلب نصرت و فتح و یارى است و «نجاح» نیز به معناى ظفر و پیروزى است. (بحارالانوار، جلد 81، صفحه 376).
7. زاد المعاد، صفحه 21 - 24 (با تلخیص و تصرّف) و اقبال، صفحه 658.
8. مصباح المتهجّد، صفحه 807.
9. مصباح المتهجّد : نَفْسُهُ.
10. مصباح المتهجّد، صفحه 814.
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma
آبی
سبز تیره
سبز روشن
قهوه ای