روز بیست و هفتم ماه
فهرست موضوعات
جستجو 

بیست و هفتم رجب، روز مبعث است که روز بسیار شریف و با ارزشى است.

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) هنگامى به رسالت مبعوث شد که مردم در جهالت و گمراهى به سر مى بردند; آثار توحید از میان رفته و فروغ انسانیّت خاموش گشته بود; عقاید مردم دستخوش خرافات و تحریفات گشته و اهداف والاى انبیاى پیشین، به فراموشى سپرده شده بود و بت پرستى، جنایت، زنده به گور کردن دختران، ظلم و بیدادگرى، غارت و خونریزى، پایمال کردن حقوق ضعیفان و فحشا و منکرات، بر سراسر جزیرة العرب حکومت مى کرد.

مردم سایر کشورها نیز، هر کدام به نوعى گرفتار چندگانه پرستى بودند و محبّت و عدالت از میانشان رخت بربسته و فضایل و ارزش هاى انسانى به افول گراییده بود.

خداوند متعال، در چنین عصرى، حضرت محمّد(صلى الله علیه وآله) را براى هدایت بشر، به رسالت برگزید تا مردم را از بت پرستى و شرک، به توحید و خدا پرستى دعوت کند و آنان را از تاریکى گناه، و ظلمت هاى جهل، رهانیده و به سرچشمه ایمان و دانش، و پاکى و تقوا رهنمون گردد.

«مبعث» تحوّلى شگرف در زندگى جامعه بشرى و رستاخیزى عظیم در روح انسانها به وجود آورد و جا دارد که روز بعثت رسول خدا(صلى الله علیه وآله)را روز «توحید» و «احیاى ارزشهاى انسانى» بنامیم.

گرامى داشتِ این روز و تجلیل از رسول گرامى اسلام و تشکیل مجالس و محافلِ جشن و سرور، در حقیقت تجلیل از اهداف بلند آن معلّم بشریّت و اعلام وفادارى به توحید، نبوّت و همه ارزشهاى والایى است که از سوى نبىّ مکرّم اسلام(صلى الله علیه وآله)به جامعه بشرى عرضه شده است.

در روایتى از امام صادق(علیه السلام) روز مبعث به عنوان شریفترین اعیاد یاد شده است.(1) در هر حال بزرگان براى این روز، اعمالى ذکر کرده اند:

اوّل: غسل کردن در این روز مستحب است.(2)

دوم: روزه; این روز در میان روزهاى سال یکى از چهار روزى است که روزه گرفتن آن فضیلت بسیار دارد و پاداش فراوانى براى آن نقل شده است.

در روایتى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «هر کس در روز بیست و هفتم رجب روزه بگیرد، خداوند براى او پاداش روزه هفتاد سال را مى نویسد».(3)

سوم: زیاد صلوات فرستادن.

در روایتى از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که: «در این روز روزه مى گیرى و بر محمّد و آلش زیاد صلوات مى فرستى».(4)

چهارم: زیارت رسول خدا و امیر مؤمنان(علیهما السلام) است.(5)

پنجم: دوازده رکعت نماز است.

از «ریّان بن صلت» نقل شده است که هنگامى که امام محمّد تقى(علیه السلام) در بغداد بود، روز نیمه رجب و روز بیست و هفتم رجب را روزه مى گرفت و همه ملازمان و یاران آن حضرت نیز روزه گرفتند; آنگاه به ما فرمودند، دوازده رکعت نماز بجا آوریم (هر دو رکعت به یک سلام) که در هر رکعت، «حمد» و «سوره اى» بخوانیم و هنگامى که نمازها به پایان رسید، هر یک از سوره هاى حمد، توحید و معوّذتین (فلق و ناس) را چهار مرتبه بخوانیم; آنگاه چهار مرتبه گفته شود:

لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ واللهُ اَکْبَرُ، وَسُبْحانَ اللهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ، وَ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللهِ الْعَلِىِّ الْعَظِیمِ; و چهار مرتبه: اَللهُ اَللهُ رَبِّى لا اُشْرِکُ بِهِ شَیْئاً و چهـار مرتبـه: لا اُشْرِکُ بِرَبّى اَحَـداً.(6)

ششم: دوازده رکعت نماز دیگر:

«شیخ طوسى»، از حسین بن روح(رحمه الله) روایت کرده است که: در این روز دوازده رکعت نماز بجا مى آورى و در هر رکعت حمد و هر سوره اى که خواستى مى خوانى و پس از هر دو رکعت و سلام نماز، مى خوانى:

اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذى لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً، وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فى الْمُلْکِ، وَ لَمْ

ستایش خاص خدایى است که فرزندى براى خود نگرفته و شریکى در فرمانروایى ندارد و

یَکُنْ لَهُ وَلِىٌّ مِنَ الذُّلِّ، وَکَبِّرْهُ تَکْبیراً، یا عُدَّتى فى مُدَّتى، یا صاحِبى فى

یاورى از خوار شدن ندارد (چون خوارى ندارد) و به کمال بزرگى او را یاد کن اى توشه من در دوران عمرم اى رفیق من در

شِدَّتى، یا وَلیّى فى نِعْمَتى،یا غِیاثى فى رَغْبَتى،یا نَجاحى فى حاجَتى،

سختیم اى سرپرست من در نعمتم اى فریادرس من در آنچه خواهم اى بر آرنده حاجتم

یاحافِظى فى غَیْبَتى،یاکافِىَّ (کافِىَ) فى وَحْدَتى،یااُنْسى فى وَحْشَتى،

اى نگهبان من در غیابم اى کفایت کننده ام در گوشه تنهایى اى همدمم در وحشتم

اَنْتَ السّاتِرُ عَوْرَتى فَلَکَ الْحَمْدُ، وَ اَنْتَ الْمُقیلُ عَثْرَتى فَلَکَ الْحَمْدُ،

تویى پرده پوش عیبهاى من پس ستایش تو راست و تویى نادیده گیرنده لغزشم پس ستایش تو را است

وَاَنْتَ الْمُنْعِشُ صَرْعَتى فَلَکَ الْحَمْدُ،صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد،وَاسْتُرْ

و تویى برخیزاننده من هنگام افتادنم پس ستایش تو راست درود فرست بر محمّد و آل محمّد و بپوشان

عَوْرَتى، وَ آمِنْ رَوْعَتى، وَ اَقِلْنى عَثْرَتى، وَ اصْفَحْ عَنْ جُرْمى، وَتَجاوَزْ

عیبم را و ایمنى بخش هراسم را و نادیده گیر لغزشم را و چشم بپوش از جرمم و بگذر

عَنْ سَیِّئاتى فى اَصْحابِ الْجَنَّةِ، وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذى کانُوا یُوعَدُونَ.

از گناهانم در زمره بهشتیان بدان وعده راستى که بدانها داده شده.

وقتى که نماز و دعا، پایان یافت، هر یک از سوره هاى حمد، اخلاص، معوّذتین، کافرون، انّاانزلناه و آیة الکرسى را هفت مرتبه مى خوانى. سپس هفت بار مى گویى: لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ واللهُ اَکْبَرُ، وَسُبْحانَ اللهِ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللهِ و آنگاه هفت مرتبه مى گویى: اَللهُ اَللهُ رَبِّى لا اُشْرِکُ بِهِ شَیْئاً; پس از آن، هرچه از خدا مى خواهى طلب نما.(7)

هفتم: دعایى است که وقتى امام موسى بن جعفر(علیهما السلام) را در روز 27 رجب سال 179 هجرى از مدینه به سوى بغداد حرکت دادند، آن را خواند:

یا مَنْ اَمَرَ بِالْعَفْوِ وَالتَّجاوُزِ، وَضَمَّنَ نَفْسَهُ الْعَفْوَ وَالتَّجاوُزَ، یا مَنْ عَفى

اى که دستور داده به عفو و گذشت و خود او هم عفو و گذشت (از گنهکاران را) ضمانت کرده اى که عفو کرده

وَتَجاوَزَ، اُعْفُ عَنّى وَتَجاوَزْ یا کَریمُ، اَللّـهُمَّ وَقَدْ اَکْدَى الطَّلَبُ، وَاَعْیَتِ

و گذشت فرمودى مرا مورد عفو و گذشت خویش قرار ده اى کریم خدایا جستجو به جایى نرسید و راه چاره

الْحیلَةُ وَالْمَذْهَبُ، وَدَرَسَتِ الاْمالُ، وَانْقَطَعَ الرَّجآءُ اِلاَّ مِنْکَ، وَحْدَکَ لا

و رفتن بسته شد و آرزوها کهنه گشت و امید بریده شد جز از تو که یکتایى

شَریکَ لَکَ، اَللّـهُمَّ اِنّى اَجِدُ سُبُلَ الْمَطالِبِ اِلَیْکَ مُشْرَعَةً، وَمناهِلَ

و شریکى ندارى خدایا من بخوبى مى یابم که راههاى جستجو بسوى تو گشوده است و آبشخورهاى

الرَّجآءِ لَدَیْکَ مُتْرَعَةً، واَبْوابَ الدُّعآءِ لِمَنْ دَعاکَ مُفتَّحَةً، وَالاِْسْتِعانَةَ

امید در نزد تو پر از آب است و درهاى دعا براى کسى که تو را بخواند باز است و یاریت

لِمَنِ اسْتَعانَ بِکَ مُباحَةً، وَاَعْلَمُ اَنَّکَ لِداعیکَ بِمَوْضِعِ اِجابَة، وَلِلصّارِخِ

براى آن کس که از تو یارى خواهد آماده و مباح است و بخوبى مى دانم که تو آماده اجابت دعاى خوانندگانت هستى و مهیاى فریادرسى

اِلَیْکَ بِمَرْصَدِ اِغاثَة، وَاَنَّ فِى اللَّهْفِ اِلى جُودِکَ، وَالضِّمانِ بِعِدَتِکَ عِوَضاً

فریادخواهان از درگاهت مى باشى و این را هم مى دانم که در پناهنده شدن به جود تو و اعتماد به وعده تو عوض کاملى

مِنْ مَنْعِ الْباخِلینَ، وَمَنْدُوحَةً عَمّا فى اَیْدِى الْمُسْتَاْثِرینَ، وَاَنَّکَ لا

از منع بخیلان و بى نیازى وسیعى است از آنچه در دست توانگران و ثروتمندان است و مى دانم که تو

تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِکَ اِلاَّ اَنْ تَحْجُبَهُمُ الاَْعْمالُ دُونَکَ، وَقَدْ عَلِمْتُ اَنَّ

از خلق خویش در حجاب نشوى مگر آن که اعمال ایشان میان تو و ایشان حجاب قرا دهد و این را هم دانسته ام که

اَفْضَلَ زادِ الرّاحِلِ اِلَیْکَ عَزْمُ اِرادَة یَخْتارُکَ بِها، وَقَدْ ناجاکَ بِعَزْمِ الاِْرادَةِ

بهترین توشه کسى که به سوى تو کوچ کند یک تصمیم جدى و نیرومندى است که تو را بدان اختیار کند و با چنین تصمیمى

قَلْبى، وَاَسْئَلُکَ بِکُلِّ دَعْوَة دَعاکَ بِها راج بَلَّغْتَهُ اَمَلَهُ، اَوْصارِخٌ اِلَیْکَ

دل من با تو به راز و نیاز پرداخته از تو خواهم به حق هر دعایى که تو را دعا کرده بدان شخص امیدوارى که به آرزویش رسانده اى یا فریادخواهى که به

اَغَثْتَ صَرْخَتَهُ، اَوْ مَلْهُوفٌ مَکْرُوبٌ فَرَّجْتَ کَرْبَهُ، اَوْ مُذْنِبٌ خاطِئٌ

درگاه تو فریادخواهى کرده و به دادش رسیده یا دلسوخته گرفتارى که تو گرفتاریش را بر طرف کرده یا گنهکار خطاپیشه اى

غَفَرْتَ لَهُ، اَوْ مُعافىً اَتْمَمْتَ نِعْمَتَکَ عَلَیْهِ، اَوْ فَقیرٌ اَهْدَیْتَ غِناکَ اِلَیْهِ،

که تو او را آمرزیده اى یا تندرستى که نعمتت را بر او تمام کرده اى یا ندارى که از توانگرى خود به او داده اى

وَلِتِلْکَ الدَّعْوَةِ عَلَیْکَ حَقٌّ، وَعِنْدَکَ مَنْزِلَةٌ، اِلاَّ صَلَّیْتَ عَلى مُحَمَّد وَآلِ

و چنین دعایى به درگاهت حقى پیدا کردهو در پیش تو منزلت و مقامى یافته که درود فرستى بر محمّد و آل

مُحَمَّد، وَقَضَیْتَ حَوائِجى حَوائِجَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، وَ هـذا رَجَبٌ

محمّد و برآورى حاجاتم را حاجات دنیا و آخرت و این ماه رجب

الْمُرَجَّبُ الْمُکَرَّمُ، اَلَّذى اَکْرَمْتَنا بِهِ، اَوَّلُ اَشْهُرِ الْحُرُمِ، اَکْرَمْتَنا بِهِ مِنْ بَیْنِ

المرجب و ماه گرامى است آن ماهى که نخستین ماه محترم است و ما را بدان گرامى داشته اى از میان سایر

الاُْمَمِ، یا ذَاالْجُودِ وَالْکَرَمِ، فَنَسْئَلُکَ بِهِ وَبِاسْمِکَ الاَْعْظَمِ الاَْعْظَمِ

امتها اى صاحب جود و کرم پس به حق این ماه از تو خواهم و به حق نام اعظم تو ...آن

الاَْعْظَمِ، اَلاَْجَلِّ الاَْکْرَمِ، اَلَّذى َخَلَقْتَهُ فَاسْتَقَرَّ فى ظِلِّکَ، فَلا یَخْرُجُ مِنْکَ

نام برتر و گرامى ترى که آن را آفریدى پس در زیر سایه رحمتت مستقر گردید و از تو به

اِلى غَیْرِکَ، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَاَهْلِ بَیْتِهِ الطّاهِرینَ، وَتَجْعَلَنا مِنَ

دیگرى نرسد که درود فرستى برمحمّد و خاندان پاکش و قرار دهى ما را از کسانى که

الْعامِلینَ فیهِ بِطاعَتِکَ، وَالاْمِلینَ فیهِ بِشَفاعَتِکَ، اَللّـهُمَّ وَاهْدِنا اِلى سَوآءِ

در این ماه به طاعتت عمل کنیم و آنان که در این ماه آرزوى شفاعت را دارند خدایا ما را به راه راست هدایت فرما

السَّبیلِ، وَاجْعَلْ مَقیلَنا عِنْدَکَ خَیْرَ مَقیل فى ظِلٍّ ظَلیل، فَاِنَّکَ حَسْبُنا

و جایگاه ما را در پیش خود بهترین جایگاه در زیر سایه همیشگى ات قرار ده که براستى تو ما را بسى

وَنِعْمَ الوَکیلُ، وَالسَّلامُ عَلى عِبادِهِ الْمُصْطَفَیْنَ، وَ صَلاتُهُ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ،

و نیکو وکیلى هستى و سلام بر بندگان برگزیده اش و درود او بر ایشان

اَللّـهُمَّ وَ بارِکْ لَنا فى یَوْمِنا هذَا الَّذى فَضَّلْتَهُ، وَ بِکَرامَتِکَ جَلَّلْتَهُ،

همگى و نیز خدایا مبارک گردان براى ما در این روزى که آن را برترى دادى و به کرامت خویش آن

وَ بِالْمَنْزِلِ الْعَظیمِ الاَْعْلى اَنْزَلْتَهُ، صَلِّ عَلى مَنْ فیهِ اِلى عِبادِکَ اَرْسَلْتَهُ،

را بزرگ کردى و به جایگاه بزرگ والاترى آن را جاى دادى درود فرست بر آن کس که او را در این ماه به سوى بندگانت

وَبِالْمَحَلِّ الْکَریمِ اَحْلَلْتَهُ،اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ صَلاةً دآئِمَةً تَکُونُ لَکَ شُکْراً،

فرستادى و او را به مقام بزرگى درآوردى خدایا درود فرست بر او درودى همیشگى که

وَ لَنا ذُخراً، وَاجْعَلْ لَنا مِنْ اَمْرِنا یُسْراً، وَ اخْتِمْ لَنا بِالسَّعادَةِ اِلى مُنْتَهى

براى تو سپاسگزارى باشد و براى ما ذخیره اى و قرار ده براى ما در کارمان آسانى و تا پایان عمرمان با خوشبختى

آجالِنا، وَ قَدْ قَبِلْتَ الْیَسیرَ مِنْ اَعْمالِنا، وَ بَلَّغْنا بِرَحْمَتِکَ اَفْضَلَ آمالِنا،

ما را مقرون دار و تو اى خدا براستى چنانى که اعمال اندک ما را پذیرفتى و به رحمت خویش ما را به

اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْء قَدیرٌ، وَ صَلَّى اللهُ عَلى مُحَمَّد وَ آلِهِ وَسَلَّمَ.(8)

بهترین آرزوهایمان برسان همانا تو بر هر چیز توانایى و درود و تحیت خدا بر محمّد و آلش باد.

 

 


1. اقبال، صفحه 673.
2. مصباح المتهجّد، صفحه 814.
3. اقبال، صفحه 673. (به همین مضمون چند روایت دیگر را نیز نقل کرده اند).
4. همان مدرک، صفحه 674 و زاد المعاد، صفحه 40.
5. زاد المعاد، صفحه 40.
6. مصباح المتهجّد، صفحه 814، و زاد المعاد، صفحه 40.
7. مصباح المتهجّد، صفحه 816 و اقبال، صفحه 676. (در زادالمعاد، صفحه 40، مى گوید: این نماز، به سند معتبر از حضرت صاحب الأمر(علیه السلام) نقل شده است).
8. اقبال، صفحه 677 و مصباح المتهجّد، صفحه 814 و زاد المعاد، صفحه 41 (با اندکى تفاوت).

 

12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma
آبی
سبز تیره
سبز روشن
قهوه ای