شب نهم (شب عرفه)
فهرست موضوعات
جستجو 

شب عرفه از شب هاى مبارک و بافضیلت است که عبادت و توبه و راز و نیاز با حضرت حقّ در آن بسیار پرارزش است.

در روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل شده است که فرمود: شب عرفه شبى است که دعاها در آن مستجاب است، و کسى که آن شب را به عبادت بپردازد، پاداش سالها عبادت را دارد و این شب، شبِ مناجات و توبه است.(1)

براى این شب، اعمالى نقل شده است:

1ـ این دعا را که از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل شده است بخواند، و در پاداش آن فرموده هر کس آن را در شب عرفه یا شب هاى جمعه بخواند، خداوند او را بیامرزد:

اَللّهُمَّ یا شاهِدَ کُلِّ نَجْوى، وَمَوْضِعَ کُلِّ شَکْوى، وَعالِمَ کُلِّ خَفِیَّة،

خدایا اى آگاه هر رازو مرجع هر شکایت و داناى هر پنهان

وَمُنْتَهى کُلِّ حاجَة، یا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ عَلَى الْعِبادِ، یا کَریمَ الْعَفْوِ، یا حَسَنَ

و منتهاى هر حاجت اى آغازنده نعمت ها بر بندگان اى بزرگوار گذشت اى نیکو

التَّجاوُزِ، یا جَوادُ، یا مَنْ لا یُوارى مِنْهُ لَیْلٌ داج، وَلا بَحْرٌ عَجّاجٌ، وَلا

درگذر اى بخشنده اى که نه شب تار چیزى را از تو پنهان کند و نه دریاى مواج و نه

سَمآءٌ ذاتُ اَبْراج، وَلا ظُلَمٌ ذاتُ ارْتِیاج، یا مَنِ الظُّلْمَةُ عِنْدَهُ ضِیآءٌ،

آسمان برج دار و نه تاریکیهاى پیچیده درهم اى کسى که تاریکى در پیش او روشن است

اَسْئَلُکَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْکَریمِ، اَلَّذى تَجَلَّیْتَ بِهِ لِلْجَبَلِ فَجَعَلْتَهُ دَکّاً، وَخَرَّ

از تو خواهم به حق نور ذات بزرگوارت همان که بدان وسیله بر کوه تجلى فرمودى و آن را متلاشى کردى

مُوسى صَعِقاً، وَبِاسْمِکَ الَّذى رَفَعْتَ بِهِ السَّمواتِ بِلا عَمَد، وَسَطَحْتَ بِهِ

و موسى مدهوش بر زمین افتاد و به همان نامت که آسمانها را بدون ستون برافراشتى و

الاَْرْضَ عَلى وَجْهِ ماء جَمَد، وَبِاسْمِکَ الْمَخْزُونِ الْمَکْنُونِ الْمَکْتُوبِ

زمین را بر روى آبى منجمد شده پهن کردى و بدان نامت که پیش تو در گنجینه و در پرده و نوشته

الطّاهِرِ، اَلَّذى اِذا دُعیتَ بِهِ اَجَبْتَ، وَاِذا سُئِلْتَ بِهِ اَعْطَیْتَ، وَبِاسْمِکَ

و پاکیزه است همانکه هرگاه بدان نام بخوانندت اجابت کنى و هرگاه بدان از تو خواهند عطافرمایى

السُّبُوحِ الْقُدُّوسِ الْبُرْهانِ، اَلَّذى هُوَ نُورٌ عَلى کُلِّ نُور، وَنُورٌ مِنْ نُور،

و به حق نام منزه و مقدس و برهان تو که آن نور است بر هر نورى و نور است از نورى

یُضیىُ مِنْهُ کُلُّ نُور، اِذا بَلَغَ الاَْرْضَ انْشَقَّتْ، وَاِذا بَلَغَ السَّمواتِ فُتِحَتْ،

که روشنى گیرد از آن هر نور چون به زمین رسد شکافته شود و چون به آسمانها رسد گشوده شوند

وَاِذا بَلَغَ الْعَرْشَ اهْتَزَّ، وَبِاسْمِکَ الَّذى تَرْتَعِدُ مِنْهُ فَرآئِصُ مَلائِکَتِکَ،

و چون به عرش رسد بلرزد و به حق آن نامت که بلرزد از آن اندام فرشتگانت

وَاَسْئَلُکَ بِحَقِّ جَبْرَئیلَ وَمیکائیلَ وَاِسْرافیلَ، وَبِحَقِّ مُحَمَّد الْمُصْطَفى

و از تو خواهم به حق جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و به حق محمّد مصطفى

صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَعَلى جَمیعِ الاَْنْبِیآءِ وَجَمیعِ الْمَلائِکَةِ، وَبِالاِْسْمِ

که درود خدا بر او و آلش و بر جمیع پیمبران و همه فرشتگان و به حق آن نامى

الَّذى مَشى بِهِ الْخِضْرُ عَلى قُلَلِ الْمآءِ، کَما مَشى بِهِ عَلى جَدَدِ الاَْرْضِ،

که حضرت خضر بوسیله آن بر روى امواج آب دریا راه مى رفت چنانچه بر روى زمین هموار راه مى رفت

وَبِاسْمِکَ الَّذى فَلَقْتَ بِهِ الْبَحْرَ لِمُوسى، وَاَغْرَقْتَ فِرْعَوْنَ وَقَوْمَهُ،

و به حق آن نامت که شکافتى بدان دریا را براى موسى و غرق کردى فرعون و قوم او را

وَاَنْجَیْتَ بِهِ مُوسَى بْنَ عِمْرانَ وَمَنْ مَعَهُ، وَبِاسْمِکَ الَّذى دَعاکَ بِهِ مُوسَى

و نجات دادى بدان موسى بن عمران و همراهانش را و به حق آن نامت که موسى

بْنُ عِمْرانَ مِنْ جانِبِ الطُّورِ الاَْیْمَنِ، فَاسْتَجَبْتَ لَهُ وَاَلْقَیْتَ عَلَیْهِ مَحَبَّةً

بن عمران بوسیله آن تو را خواند از جانب راست کوه طور و اجابتش کردى و محبّت خود را بر دلش انداختى

مِنْکَ، وَبِاسْمِکَ الَّذى بِهِ اَحْیى عیسَى بْنُ مَرْیَمَ الْمَوْتى، وَتَکَلَّمَ فِى الْمَهْدِ

و به حق آن نامت که عیسى بن مریم بوسیله اش مردگان را زنده کرد و در گهواره در زمان کودکى سخن گفت

صَبِیّاً، وَاَبْرَءَ الاَْکْمَهَ وَالاَْبْرَصَ بِاِذْنِکَ، وَبِاسْمِکَ الَّذى دَعاکَ بِهِ حَمَلَةُ

و کور مادرزاد و مبتلاى به مرض برص را به اذن تو شفا دادو بدان نامت که خواند بوسیله آن تو را حاملین

عَرْشِکَ، وَجَبْرَئیلُ وَمیکآئیلُ وَاِسْرافیلُ، وَحَبیبُکَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللهُ

عرشت و جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و حبیبت محمّد صلى الله

عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَمَلائِکَتُکَ الْمُقَرَّبُونَ، وَاَنْبِیآؤُکَ الْمُرْسَلُونَ، وَعِبادُکَ

علیه و آله و فرشتگان مقرّب و پیمبران مرسلت و بندگان

الصّالِحُونَ مِنْ اَهْلِ السَّمواتِ وَالاَْرَضینَ، وَبِاسْمِکَ الَّذى دَعاکَ بِهِ

شایسته ات از اهل آسمانها و زمینها و بدان نامت که یونس تو را بدان نام خواند

ذُوالنُّونِ، اِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ اَنْ لَنْ تَقْدِرَ عَلَیْهِ،فَنادى فِى الظُّلُماتِ،اَنْ

در آن هنگام که خشمناک برفت و گمان داشت که بر او سخت نگیرى پس ندا کرد در میان تاریکیها که

لا اِلـهَ اِلاَّ اَنْتَ، سُبْحانَک اِنّى کُنْتُ مِنَ الظّالِمینَ، فَاسْتَجَبْتَ لَهُ وَنَجَّیْتَهُ

معبودى جز تو نیست منزهى تو و براستى من از ستمکاران هستم پس تو اجابتش کردى و از اندوه نجاتش دادى

مِنَ الْغَمِّ، وَکَذلِکَ تُنْجِى الْمُؤْمِنینَ، وَبِاسْمِکَ الْعَظیمِ الَّذى دَعاکَ بِهِ داوُدُ،

و این چنین نجات دهى مؤمنان را و بدان نام عظیمت که داود

وَخَرَّ لَکَ ساجِداً، فَغَفَرْتَ لَهُ ذَنْبَهُ، وَبِاسْمِکَ الَّذى دَعَتْکَ بِهِ اسِیَةُ امْرَأَةُ

بدان نام تو را خواند و برایت به سجده افتاد پس گناهش آمرزیدى و بدان نامت که آسیه همسر

فِرْعَوْنَ، اِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لى عِنْدَکَ بَیْتاً فِى الْجَنَّةِ، وَ نَجِّنى مِنْ فِرعَوْنَ

فرعون بدان نام تو را خواند و گفت: پروردگارا براى من نزد خود در بهشت خانه اى بنا کن و نجاتم ده از فرعون و

وَعَمَلِهِ، وَ نَجِّنى مِنَ الْقَوْمِ الظّالِمینَ، فَاسْتَجَبْتَ لَها دُعائَها، وَ بِاسْمِکَ

کردارش و نجاتم ده از دست مردم ستمکار پس دعایش را اجابت کردى و بدان نامت

الَّذى دَعاکَ بِهِ اَیُّوبُ، اِذْ حَلَّ بِهِ الْبَلاءُ، فَعافَیْتَهُ وَ اتَیْتَهُ اَهْلَهُ، وَمِثْلَهُمْ

که ایوب تو را بدان خواند در آن هنگام که بلا بر او نازل شد پس او را تندرست کرده و کسانش را به او دادى و نظایرشان را

مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِکَ وَذِکْرى لِلْعابِدینَ، وَبِاسْمِکَ الَّذى دَعاکَ بِهِ

نیز از رحمت خویش و پندى براى پرستش کنندگان و بدان نامت که

یَعْقُوبُ، فَرَدَدْتَ عَلَیْهِ بَصَرَهُ، وَقُرَّةَ عَیْنِهِ یُوسُفَ، وَجَمَعْتَ شَمْلَهُ،

یعقوب تو را بدان نام خواند پس بیناییش را و نور دیده اش یوسف را به او بازگرداندىو پریشانیش را برطرف کردى

وَبِاسْمِکَ الَّذى دَعاکَ بِهِ سُلَیْمانُ، فَوَهَبْتَ لَهُ مُلْکاً لا یَنْبَغى لاَِحَد مِنْ

و بدان نامت که سلیمان بدان تو را خواند پس بدو سلطنتى دادى که شایسته نبود براى هیچ کس

بَعْدِهِ، اِنَّکَ اَنْتَ الْوَهّابُ، وَبِاسْمِکَ الَّذى سَخَّرْتَ بِهِ الْبُراقَ لِمُحَمَّد صَلَّى

پس از او و براستى تو پربخششى و بدان نامت که براق را براى محمّد صلى

اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَسَلَّمَ، اِذْ قالَ تَعالى: سُبْحانَ الَّذى اَسْرى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ

الله علیه و آله مسخر کردى آن جا که فرمودى: «منزه است خدایى که راه برد بنده اش را شبانه از

الْمَسْجِدِ الْحَرامِ اِلَى الْمَسْجِدِ الاَْقْصى. وَقَوْلُهُ: سُبْحانَ الَّذى سَخَّرَ لَنا

مسجدالحرام تا مسجد اقصى» و گفتار دیگرت: «منزه است خدایى که مسخر کرد براى ما

هذا وَما کُنّا لَهُ مُقْرِنینَ، وَاِنّا اِلى رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ. وَبِاسْمِکَ الَّذى تَنَزَّلَ بِهِ

این را وگرنه ما نیروى تسخیرش را نداشتیم و ما بسوى پروردگارمان باز مى گردیم» و بدان نامت که نازل مى شد بوسیله آن

جَبْرَئیلُ عَلى مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَبِاسْمِکَ الَّذى دَعاکَ بِهِ آدَمُ،

جبرئیل بر محمّد صلى الله علیه و آله و بدان نامت که خواند بدان نام تو را آدم

فَغَفَرْتَ لَهُ ذَنْبَهُ، وَاَسْکَنْتَهُ جَنَّتَکَ، وَاَسْئَلُکَ بِحَقِّ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَبِحَقِّ

پس گناهش آمرزیدى و در بهشتت جایش دادى و از تو خواهم به حق قرآن عظیم و به حق

مُحَمَّد خاتَمِ النَّبِیّینَ، وَبِحَقِّ اِبْراهیمَ، وَبِحَقِّ فَصْلِکَ یَوْمَ الْقَضآءِ، وَبِحَقِّ

محمّد خاتم پیمبرانو به حق ابراهیم و به حق جدا کردنت حق و باطل را در روز داورى و به حق

الْمَوازینِ اِذا نُصِبَتْ، وَالصُّحُفِ اِذا نُشِرَتْ، وَبِحَقِّ الْقَلَمِ وَما جَرى،

میزانها هنگامى که نصب گردد و نامه ها آنگاه که گشوده شود و به حق قلم و آنچه بنویسد

وَاللَّوْحِ وَما اَحْصى، وَبِحَقِّ الاِْسْمِ الَّذى کَتَبْتَهُ عَلى سُرادِقِ الْعَرْشِ قَبْلَ

و لوح و آنچه بشمارد و به حق آن نامت که نوشتى آن را بر سراپرده هاى عرش پیش از آن که

خَلْقِکَ الْخَلْقَ وَالدُّنْیا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ بِاَلْفَىْ عام، وَاَشْهَدُ اَنْ لا اِلـهَ اِلاَّ

خلق را بیافرینى و دنیا و خورشید و ماه را خلق فرمایى و گواهى دهم که معبودى جز

اللهُ، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، وَاَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، وَاَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ

خداى یگانه نیست که شریکى ندارد و این که محمّد بنده و رسول او است و از تو خواهم بدان نام

الْمَخْزُونِ فى خَزآئِنِکَ، اَلَّذِى اسْتَاْثَرْتَ بِهِ فى عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ، لَمْ

محفوظ در خزینه هایت که مخصوص خود ساختى آن را در علم غیب در نزد خویشتن و

یَظْهَرْ عَلَیْهِ اَحَدٌ مِنْ خَلْقِکَ، لا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ، وَلا نَبِىٌّ مُرْسَلٌ، وَلا عَبْدٌ

آگاه نشد بر آن هیچ کس از خلق تو نه فرشته مقربى و نه پیامبر مرسلى و نه بنده

مُصْطَفىً، وَاَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى شَقَقْتَ بِهِ الْبِحارَ، وَقامَتْ بِهِ الْجِبالُ،

برگزیده اى و از تو خواهم بدان نامت که شکافتى بدان دریاها را و برپا شد بدان کوهها

وَاخْتَلَفَ بِهِ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَبِحَقِّ السَّبْعِ الْمَثانى، وَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ،

و در رفت و آمد شد بدان شب و روز و به حق سوره مبارکه حمد و قرآن عظیم و

وَبِحَقِّ الْکِرامِ الْکاتِبینَ، وَبِحَقِّ طه وَ یس، وَکهیعص، وَحمعسق، وَبِحَقِّ

به حق نویسندگان ارجمندت و به حق طه و یس و کهیعص و حمعسق و به حق

تَوْراةِ مُوسى، وَاِنْجیلِ عیسى، وَزَبُورِ داوُدَ، وَفُرْقانِ مُحَمَّد صَلَّى اللهُ

تورات موسى و انجیل عیسى و زبور داود و قرآن محمّد که درود تو

عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَعَلى جَمیعِ الرُّسُلِ، وَبِاهِیّاً شَراهِیّاً، اَللّـهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِحَقِّ

بر او و آلش و بر جمیع رسولان باد و به حق آهى و شراهى (که دو نام اعظم یا نام دو تن از بزرگان دین است) خدایا از تو خواهم به حق

تِلْکَ الْمُناجاتِ، اَلَّتى بَیْنَکَ وَبَیْنَ مُوسَى بْنِ عِمْرانَ فَوْقَ جَبَلِ طُورِ

آن مناجاتى که میان تو و موسى بن عمران در بالاى کوه طور

سَیْنآءَ، وَاَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى عَلَّمْتَهُ مَلَکَ الْمَوْتِ لِقَبْضِ الاَْرْواحِ،

سینا گذشت و از تو خواهم به آن نامت که آن را براى گرفتن جانها به ملک الموت یاد دادى

وَاَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى کُتِبَ عَلى وَرَقِ الزَّیْتُونِ، فَخَضَعَتِ النّیرانُ لِتِلْکَ

و از تو خواهم بدان نامت که نوشته شد به برگ زیتون و آتشها در مقابل آن نام فروتن گشت

الْوَرَقَةِ، فَقُلْتَ: یا نارُ کُونى بَرْداً وَسَلاماً. وَاَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى کَتَبْتَهُ

و فرمودى «اى آتش سرد و سلامت باش» و از تو خواهم بدان نامت که نوشتى آن را بر

عَلى سُرادِقِ الْمَجْدِ وَالْکَرامَةِ، یا مَنْ لا یُحْفیهِ سآئِلٌ، وَلا یَنْقُصُهُ نآئِلٌ،

سراپرده هاى مجد و کرامت اى که درمانده اش نکند سائلى و نکاهدش دادن جایزه اى،

یا مَنْ بِهِ یُسْتَغاثُ وَاِلَیْهِ یُلْجَأُ، اَسْئَلُکَ بِمَعاقِدِ الْعِزِّ مِنْ عَرْشِکَ، وَمُنْتَهَى

اى که به او استغاثه شود و به او پناه برند از تو خواهم به حق آنچه موجب عزت عرشت گشته

الرَّحْمَةِ مِنْ کِتابِکَ، وَبِاسْمِکَ الاَْعْظَمِ، وَجَدِّکَ الاَْعْلى، وَکَلِماتِکَ

و به آخرین حد نهایى رحمت از کتاب تو و به اسم اعظمت و مقام والاترت و کلمات

التّآمّاتِ الْعُلى، اَللّـهُمَّ رَبَّ الرِّیاحِ وَما ذَرَتْ، وَالسَّمآءِ وَما اَظَلَّتْ،

کامله و والایت خدایااى پروردگار بادها و آنچه پراکنده کنند و پروردگار آسمان و آنچه را سایه کنند

وَالاَْرْضِ وَما اَقَلَّتْ، وَالشَّیاطینِ وَما اَضَلَّتْ، وَالْبِحارِ وَما جَرَتْ،

و پروردگار زمین و آنچه برخود دارد و پروردگار شیاطین و آنچه را گمراه کنند و دریاها و آنچه را همراه برند

وَبِحَقِّ کُلِّ حَقٍّ هُوَ عَلَیْکَ حَـقٌّ، وَبِحَـقِّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ،

و به حق هر حقى که بر توست و به حق فرشتگان مقربت

وَالرَّوْحانِیّینَ وَالْکَرُوبِیّینَ، وَالْمُسَبِّحینَ لَکَ بِاللَّیْلِ وَالنَّهارِ لا یَفْتُرُونَ،

و روحانیان و کروبیان و آنان که تسبیحت کنند به شب و روز بى آن که سستى کنند

وَبِحَقِّ اِبْراهیمَ خَلیلِکَ، وَبِحَقِّ کُلِّ وَلِىٍّ یُنادیکَ بَیْنَ الصَّفا وَالْمَرْوَةِ،

و به حق ابراهیم خلیل توو به حق هر ولى و دوستى که تو را در میان صفا و مروه صدا زند

وَتَسْتَجیبُ لَهُ دُعآئَهُ، یا مُجیبُ اَسْئَلُکَ بِحَقِّ هذِهِ الاَْسْماءِ، وَبِهذِهِ

و دعایش را به اجابت رسانى اى اجابت کننده از تو خواهم به حق این نامها و به این

الدَّعَواتِ، اَنْ تَغْفِرَ لَنا ما قَدَّمْنا وَما اَخَّرْنا، وَما اَسْرَرْنا وَما اَعْلَنّا، وَما

دعاها که بیامرزى آنچه ازگناهان که از پیش داشته و از این پس داریم و آنچه پنهان کرده و آنچه را آشکار کردیم و آنچه را

اَبْدَیْنا وَما اَخْفَیْنا، وَما اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنّا، اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْء قَدیرٌ،

ظاهر کرده و آنچه را مخفى کردیم و آنچه را تو بدان آگاهترى از ما که براستى تو بر هر چیز توانایى

بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ، یا حافِظَ کُلِّ غَریب، یا مُونِسَ کُلِّ وَحید،

به رحمتت اى مهربانترین مهربانان اى نگهدار هر غریب اى همدم هر تنها

یا قُوَّةَ کُلِّ ضَعیف، یا ناصِرَ کُلِّ مَظْلُوم، یا رازِقَ کُلِّ مَحْرُوم، یا مُونِسَ

اى نیروى هر ناتوان اى یاور هر ستمدیده اى روزى ده هر محروم اى مونس

کُلِّ مُسْتَوْحِش، یا صاحِبَ کُلِّ مُسافِر، یا عِمادَ کُلِّ حاضِر، یا غافِرَ کُلِّ

هر وحشت زده اى همراه هر مسافر اى تکیه گاه هر حاضر در وطن اى آمرزنده هر

ذَنْب وَخَطیئَة، یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ، یا صَریخَ الْمُسْتَصْرِخینَ، یا

گناه و خطا اى فریادرس فریادخواهان اى دادرس دادخواهان اى

کاشِفَ کَرْبِ الْمَکْرُوبینَ، یا فارِجَ هَمِّ الْمَهْمُومیـنَ، یـا بَـدیـعَ

برطرف کننده محنت محنت زدگان اى غمزداى غمزدگان اى پدید آرنده

السَّمواتِ وَالاَْرَضینَ، یا مُنْتَهى غایَةِ الطّالِبینَ، یا مُجیبَ دَعْوَةِ

آسمانها و زمینها اى منتهاى مقصود جویندگان اى اجابت کننده دعاى

الْمُضْطَرّینَ، یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ، یا رَبَّ الْعالَمینَ، یا دَیّانَ یَوْمِ الدّینِ، یا

درماندگان اى مهربانترین مهربانان اى پروردگار جهانیان اى جزا دهنده روز جزا اى

اَجْوَدَ الاَْجْوَدینَ، یا اَکْرَمَ الاَْکْرَمینَ، یا اَسْمَعَ السّامِعینَ، یا اَبْصَرَ

بخشنده ترین بخشندگان اى با کرمترین کریمان اى شنواترین شنوایان اى بیناترین

النّاظِرینَ، یا اَقْدَرَ الْقادِرینَ، اِغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تُغَیِّرُ النِّعَمَ، وَاغْفِرْ لِىَ

بینایان اى قادرترین قدرتمندان بیامرز از من آن گناهانى را که نعمتها را تغییر دهد و بیامرز از من

الذُّنُوبَ الَّتى تُورِثُ النَّدَمَ، وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تُورِثُ السَّقَمَ، وَاغْفِرْ

گناهانى را که پشیمانى به بار آورد و بیامرز از من گناهانى را که موجب بیماریها گردد و بیامرز

لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَهْتِکُ الْعِصَمَ، وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَرُدُّ الدُّعآءَ،

از من گناهانى را که پرده ها بدرد و بیامرز از من گناهانى را که دعا را باز گرداند

وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَحْبِسُ قَطْرَ السَّمآءِ، وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى

و بیامرز از من گناهانى را که باران را از آسمان جلوگیرى کند و بیامرز از من گناهانى را که

تُعَجِّلُ الْفَنآءَ، وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَجْلِبُ الشَّقآءَ، وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ

شتاب در نابودى کند و بیامرز از من گناهانى راکه بدبختى آرد و بیامرز از من گناهانى

الَّتى تُظْلِمُ الْهَوآءَ، وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتى تَکْشِفُ الْغِطآءَ، وَاغْفِرْ لِىَ

که هوا را تاریک کند و بیامرز از من گناهانى را که پرده را بالا زند و بیامرز از من

الذُّنُوبَ الَّتى لا یَغْفِرُها غَیْرُکَ یا اَللهُ، وَاحْمِلْ عَنّى کُلَّ تَبِعَة لاَِحَد مِنْ

گناهانى را که جز تو کسى آنها را نیامرزد اى خدا و بردار از دوش من هر حقى که از یکى از

خَلْقِکَ، وَاجْعَلْ لى مِنْ اَمْرى فَرَجاً وَمَخْرَجاً وَیُسْراً، وَاَنْزِلْ یَقینَکَ فى

خلق تو بر گردن من است و قرار ده براى من در کارم گشایش و آسانى و وسیله بیرون آمدنى و فرود آر یقینت را در

صَدْرى، وَرَجآءَکَ فى قَلْبى، حَتّى لا اَرْجُوَ غَیْرَکَ، اَللّـهُمَّ احْفَظْنى

سینه ام و امیدت رادر دلم تا امیدى به کسى جز تو نداشته باشم خدایا مرا حفظ کن

وَعافِنى فى مَقامى، وَاصْحَبْنى فى لَیْلى وَنَهارى، وَمِنْ بَیْنِ یَدَىَّ

و عافیتم ده در جایگاهم و همراه من باش در شب و روزم و از پیش رو

وَخَلْفى، وَعَـنْ یَمینى وَعَنْ شِمالى، وَمِنْ فَوْقى وَمِنْ تَحْتى، وَیَسِّرْ لِىَ

و پشت سرم و از راست و چپم و از بالاى سر و زیر پایم و راه را بر من هموار کن

السَّبیلَ، وَاَحْسِنْ لِىَ التَّیْسیرَ، وَلا تَخْذُلْنى فِى الْعَسیرِ، وَاهْدِنى یا خَیْرَ

و آسانى خوشى برایم پیش آور و در دشواریها خوارم مکن و راهنماییم کن اى بهترین

دَلیل، وَلا تَکِلْنى اِلى نَفْسى فِى الاُْمُورِ، وَلَقِّنى کُلَّ سُرُور، وَاقْلِبْنى اِلى

راهنما و در کارها مرا به خودم وامگذار و هر سرور و خوشحالى را به دلم انداز و بازگردان مرا بسوى

اَهْلى بِالْفَلاحِ وَالنَّجاحِ، مَحْبُوراً فِى الْعاجِلِ وَالاْجِلِ، اِنَّکَ عَلى کُلِّ

خانواده ام به رستگارى و کامیابى و آراسته به شادکامى در دنیا و آخرت که براستى توبر هر چیز

شَىْء قَدیرٌ، وَارْزُقْنى مِنْ فَضْلِکَ، وَاَوْسِعْ عَلَىَّ مِنْ طَیِّباتِ رِزْقِکَ،

توانایى و از فضل خویش روزیم کن و فراخ گردان بر من از روزیهاى پاکیزه ات

وَاسْتَعْمِلْنى فى طاعَتِکَ، وَاَجِرْنى مِنْ عَذابِکَ وَنارِکَ، وَاقْلِبْنى اِذا

و وادارم کن به انجام طاعتت و پناهم ده از عذاب و آتش دوزخت و بگردانم به رحمت خود هنگامى

تَوَفَّیْتَنى اِلى جَنَّتِکَ بِرَحْمَتِکَ، اَللّـهُمَّ اِنّى اَعُوذُ بِکَ مِنْ زَوالِ نِعْمَتِکَ،

که مرا از این جهان بیرون برى بسوى بهشتت خدایا به تو پناه برم از زوال نعمتت

وَمِنْ تَحْویلِ عافِیَتِکَ، وَمِنْ حُلُولِ نَقِمَتِکَ، وَمِنْ نُزُولِ عَذابِکَ، وَاَعُوذُ

و از تغییر یافتن عافیتت و از آمدن عقوبتت و از نازل شدن عذابت و به تو پناه برم

بِکَ مِنْ جَهْدِ الْبَلاءِ، وَدَرَکِ الشَّقآءِ، وَمِنْ سُوءِ الْقَضآءِ، وَشَماتَةِ الاَْعْدآءِ،

از سختى بلا و گرفتارى و رسیدن بدبختى و از تقدیر بدو شماتت دشمنان

وَمِنْ شَرِّ ما یَنْزِلُ مِنَ السَّمآءِ، وَمِنْ شَرِّ ما فِى الْکِتابِ الْمُنْزَلِ، اَللّـهُمَّ لا

و از شرّ آنچه از آسمان فرود آید و از شرّ آنچه درکتاب منزل خود (قرآن) بیان فرموده اى خدایا

تَجْعَلْنى مِنَ الاَْشْرارِ، وَلا مِنْ اَصْحابِ النّارِ، وَلا تَحْرِمْنى صُحْبَةَ

مرا از اشرار و از اهل دوزخ قرارم مده و از مصاحبت نیکان محرومم مفرما

الاَْخْیارِ، وَاَحْیِنى حَیاةً طَیِّبَةً، وَتَوَفَّنى وَفاةً طَیِّبَةً تُلْحِقُنى بِالاَْبْرارِ،

و به زندگى پاکیزه زنده ام بدار و به مرگ پاکیزه اى بمیرانم که به نیکان ملحقم دارى

وَارْزُقْنى مُرافَقَةَ الاَْنْبِیآءِ فى مَقْعَدِ صِدْق عِنْدَ مَلیک مُقْتَدِر، اَللّـهُمَّ لَکَ

و رفاقت پیمبران را روزیم گردانى در جایگاه پسندیده نزد پادشاهى نیرومند خدایا از آن

الْحَمْدُ عَلى حُسْنِ بَلائِکَ وَصُنْعِکَ، وَلَکَ الْحَمْدُ عَلَى الاِْسْلامِ، وَ ]اتِّباعِ[

توست ستایش بر خوش آزمایشى و خوش رفتاریت و تو راست ستایش بر نعمت دین اسلام و پیروى

السُّنَةِ، یا رَبِّ کَما هَدَیْتَهُمْ لِدینِکَ، وَعَلَّمْتَهُمْ کِتابَکَ، فَاهْدِنا وَعَلِّمْنا،

طریقه (پیمبران) پروردگارا چنانچه آن پیمبران را به دین خود راهنمایى کردى و کتاب خود را به آنان یاد دادى ما را نیز هدایت کرده و یادمان ده

وَلَکَ الْحَمْدُ عَلى حُسْنِ بَلائِکَ وَصُنْعِکَ عِنْدى خآصَّةً، کَما خَلَقْتَنى

و تو راست ستایش بر خصوص آزمایش و رفتار نیکت درباره شخص من که مرا آفریدى

فَاَحْسَنْتَ خَلْقى، وَعَلَّمْتَنى فَاَحْسَنْتَ تَعْلیمى، وَهَدَیْتَنى فَاَحْسَنْتَ

و خلقتم را نیکو کردى و یادم دادى و نیکو یاد دادى و هدایتم کردى و نیکو

هِدایَتى، فَلَکَ الْحَمْدُ عَلى اِنْعامِکَ عَلَىَّ قَدیماً وَحَدیثاً، فَکَمْ مِنْ کَرْب یا

هدایت کردى پس تو راست ستایش بر نعمت بخشیت نسبت به من از زمان قدیم و جدید پس چه بسیار محنتى که اى

سَیِّدى قَدْ فَرَّجْتَهُ، وَکَمْ مِنْ غَمٍّ یا سَیِّدى قَدْ نَفَّسْتَهُ، وَکَمْ مِنْ هَمٍّ یا

آقاى من تو آن را گشودى و چه بسیار اندوهى که اى

سَیِّدى قَدْ کَشَفْتَهُ، وَکَمْ مِنْ بَلاء یا سَیِّدى قَدْ صَرَفْتَهُ، وَکَمْ مِنْ عَیْب یا

آقاى من تو آن را زدودى و چه بسیار غم و غصه اى که اى آقاى من تو آن را برطرف کردى و چه بسیار بلا و گرفتارى اى آقاى من که تو آن را باز گرداندى و چه بسیار عیبى اى

سَیِّدى قَدْ سَتَرْتَهُ، فَلَکَ الْحَمْدُ عَلى کُلِّ حال فى کُلِّ مَثْوىً وَزَمان،

آقاى من که تو آن را پوشاندى پس تو راست ستایش بر هر حال و در هر جا و هر زمان

وَمُنْقَلَب وَمُقام، وَعَلى هذِهِ الْحالِ وَکُلِّ حال، اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ اَفْضَلِ

و هر منزل و هر مقام و بر این حال و هر حال خدایا قرار ده مرا از بهترین

عِبادِکَ نَصیباً فى هذَا الْیَوْمِ ]فِى هذِهِ اللَّیْلَةِ[ مِنْ خَیْر تَقْسِمُهُ، اَوْ ضُرٍّ

بندگانت در بهره مندى این روز از هر خیرى که قسمت کنى یا گرفتارى

تَکْشِفُهُ، اَوْ سُوء تَصْرِفُهُ، اَوْ بَلاء تَدْفَعُهُ، اَوْ خَیْر تَسُوقُهُ، اَوْ رَحْمَة

که برطرف کنى یا بدى که بازش گردانى یا بلایى که دفعش کنى یا خیرى که بفرستى یا رحمتى

تَنْشُرُها، اَوْ عافِیَة تُلْبِسُها، فَاِنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْء قَدیرٌ، وَبِیَدِکَ خَزآئِنُ

که بگسترانى یا جامه تندرستى که بپوشانى که براستى تو بر هر چیز توانایى و خزینه هاى آسمانها

السَّمواتِ وَالاَْرْضِ، وَاَنْتَ الْواحِدُ الْکَریمُ الْمُعْطِى الَّذى لا یُرَدُّ سآئِلُهُ،

و زمین بدست توست و تویى خداى یگانه بزرگوار عطابخشى که خواهنده اش دست خالى بازنگردد

وَلا یُخَیَّبُ آمِلُهُ، وَلا یَنْقُصُ نآئِلُهُ، وَلا یَنْفَدُ ما عِنْدَهُ، بَلْ یَزْدادُ کَثْرَةً

و آرزومندش ناامید نشود و عطاهایش نقصان نپذیرد و خزینه اش پایان ندارد بلکه همواره به زیادى

وَطیباً، وَعَطآءً وَجُوداً، وَارْزُقْنى مِنْ خَزآئِنِکَ الَّتى لا تَفْنى، وَمِنْ

و پاکیزگى و عطا و جودش بیفزاید و روزیم کن از خزینه هایت که فنا نپذیرد و از رحمت

رَحْمَتِکَ الْواسِعَةِ، اِنَّ عَطآئَکَ لَمْ یَکُنْ مَحْظُوراً، وَاَنْتَ عَلى کُلِّ شَىْء

وسیعت که براستى عطاى تو از کسى منع نشده و تو بر هر چیز

قَدیرٌ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.(2)

توانایى به رحمتت اى مهربانترین مهربانان.

2ـ مستحب است این تسبیحات را بخواند که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: هرکس در شب عرفه این تسبیحات ده گانه را هزار مرتبه بخواند، هر حاجتى از خداوند بخواهد، جز خواسته اى که گناه باشد، برآورده مى شود:

سُبْحانَ مَنْ فِى السَّماءِ عَرْشُهُ، سُبْحانَ الَّذِی فِى الاَْرْضِ سَطْوَتُهُ،

منزّه است خدایى که در آسمان است عرش او منزه است خدایى که در زمین است فرمان و حکمش

سُبْحانَ الَّذِی فِى الْبَحْرِ سَبیلُهُ، سُبْحانَ الَّذِی فِى النّارِ سُلْطانُهُ، سُبْحانَ

منزّه است خدایى که در دریا راه دارد منزّه است

الَّذِی فِى الْجَنَّةِ رَحْمَتُهُ، سُبْحانَ الَّذِی فِى الْقُبُورِ قَضاؤُهُ، سُبْحانَ الَّذِی

خدایى که در آتش دوزخ سلطنتش موجود است منزّه است خدایى که در بهشت رحمت اوست منزّه است خدایى که در گورها قضا و فرمانش جارى است منزّه است خدایى که

فِى الْهَواءِ اَمْرُهُ، سُبْحانَ الَّذِی رَفَعَ السَّماءَ، سُبْحانَ الَّذِی وَضَعَ الاَْرْضَ،

در هوا امر اوست منزّه است خدایى که آسمان را بالا برد منزّه است خدایى که زمین را گسترد

سُبْحانَ مَنْ لا مَنْجا مِنْهُ إلاّ إِلَیْهِ.(3)

منزّه است خدایى که ملجأ و پناهى از او نیست جز به سوى خودش.

3ـ زیارت امام حسین(علیه السلام). در روایتى امام باقر(علیه السلام) فرمود: هر کس در شب عرفه امام حسین(علیه السلام) را زیارت کند و تا روز عید در آن جا بماند، خداوند او را از گرفتارى و مشکلات آن سال محفوظ بدارد.(4)

4ـ دعایى را که در اعمال شب جمعه و روز عرفه نیز وارد شده است بخواند که در اعمال شب جمعه (صفحه 966) خواهد آمد و ابتداى آن چنین است: أللّهُمّ مَن تَعَبَّأَ وَ تَهَیَّأَ وَ أَعَدَّ.(5)

 


1. همان مدرک.
2. اقبال، صفحه 325.
3. همان مدرک، صفحه 329.
4. اقبال، صفحه 330.
5. مصباح المتهجّد، صفحه 269.

 

12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma
آبی
سبز تیره
سبز روشن
قهوه ای