سیاستهاى او آمیخته با گناه است
فهرست موضوعات
جستجو 
بعضى از ناآگاهان و بى خبران در عصر امیرمؤمنان على(علیه السلام) بودند که وقتى آن امام بزرگوار را با معاویه مقایسه مى کردند، مى گفتند معاویه سیاستمدارتر است. سخنى که در قرون بعد از بعضى شنیده شده و امروز غافلانى هستند که آن را تکرار مى کنند. اما در گفتار بالا پاسخ منطقى دندان شکنى به این گونه افراد مى دهد و مى فرماید: «به خدا سوگند معاویه از من سیاستمدارتر و زیرک تر نیست; ولى او نیرنگ مى زند و مرتکب انواع گناه مى شود (سیاستش بى قید و شرط است و هر کار خلافى را براى پیشبرد اهداف سیاسى مجاز مى شمرد)»; (وَ اللّهِ مَا مُعَاوِیَةُ بِأَدْهَى(1) مِنِّی، وَ لکِنَّهُ یَغْدِرُ وَ یَفْجُرُ).

«یَغْدِرُ» از «غدر» به معناى نیرنگ و پیمان شکنى گرفته شده و «یَفْجُرُ» از «فجور» به معناى گناه است و در واقع این فجور نتیجه این عذر است، زیرا «غدر» راه آن را هموار مى سازد.

سپس در ادامه این سخن مى افزاید: «اگر غدر و خیانت ناپسند نبود من سیاستمدارترین مردم بودم»; (وَ لَوْ لاَ کَرَاهِیَةُ الْغَدْرِ لَکُنْتُ مِنْ أَدْهَى النَّاسِ).

در واقع امام(علیه السلام) اشاره به این نکته مهم مى کند که سیاست بر دو گونه است: سیاست بى قید و شرط و آمیخته با انواع گناه و در یک کلمه سیاست شیطانى، و سیاست و تدبیر آمیخته با تقوا و پرهیزکارى و در یک کلمه سیاست رحمانى راه این دو با هم متفاوت است و نتیجه هاى آن مختلف.

گونه اوّل هیچ حدّ و مرز اخلاقى و دینى و انسانى و وجدانى را به رسمیت نمى شناسد و هر اصل و قانون و ضابطه و فضیلتى مزاحم آن شود، بى رحمانه آن را از سر راه بر مى دارد، همان گونه که در شرق و غرب عالم سیاست امروز دیده مى شود.

اما قسم دوم سیاستى است که در چهارچوبه ارزشهاى الهى و وجدانى و انسانى قرار دارد; هرگز متوسّل به گناه و ظلم و ستم، مخصوصاً بر افراد بى گناه و بى دفاع، نمى شود; عذر و خیانت و فجور و پیمان شکنى را مجاز نمى داند، زیاده خواهى و زیاده طلبى را نمى پسندد و خطوط قرمزى براى خود قائل است که از آن فراتر نمى رود.

لذا امام(علیه السلام) در ادامه این سخن اشاره به کسانى که عذر و نیرنگ و فجور را وسیله پیشرفت سیاستهاى خود مى دانند کرده، مى فرماید: «ولى هر گونه عذر و پیمان شکنى منتهى به فجور و گناه مى شود و هر گناهى سر از کفر در مى آورد (همان گونه که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود:) هر غدّار و پیمان شکنى روز قیامت پرچم خاصى دارد که به وسیله آن شناخته مى شود (و در صحنه محشر رسوا مى شود)»; (وَ لکِنْ کُلُّ غُدَرَة فُجَرَةٌ، وَ کُلُّ فُجَرَة کُفَرَةٌ. «وَ لِکُلِّ غَادِر لِوَاءٌ یُعْرَفُ بِهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ»).

جمله «وَ لِکُلِّ غَادِر لِوَاءٌ...» حدیث معروفى است که از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در بسیارى از کتب نقل شده است. از جمله شوکانى در نیل الاوطار و بخارى در صحیح خود آن را آورده اند و شوکانى تصریح مى کند که این حدیث مورد اتفاق است.(2)

آن گاه در پایان این سخن براى اینکه کسى تصور نکند امام(علیه السلام) با این صفاى دل ممکن است فریب سیاست بازان غدّار و جبّار را بخورد، مى فرماید: «ولى به خدا سوگند من (با اینکه اهل این گونه سیاستها نیستم; ولى) با کید و مکر دشمن اغفال نمى شوم و در برابر شداید و سختیها زانو نمى زنم»; (وَ اللّهِ مَا أُسْتَغْفَلُ بِالْمَکِیدَةِ، وَ لاَ أُسْتَغْمَزُ(3)بِالشَّدِیدَةِ).

این سخن در واقع پاسخى است به آنها که مى گویند در برابر افراد فاجر و بى دین تنها کسانى مانند آنها مى توانند بایستند و افراد دیندار و درستکار، در چنگال آنها گرفتار خواهند شد. امام(علیه السلام) در پاسخ این سخن مى فرماید: ممکن است انسان اهل نیرنگ و فجور نباشد; ولى راه و رسم اهل نیرنگ و فجور را بشناسد تا هرگز در دام آنها گرفتار نشود.
1. «أدهى» از ریشه «دهى» بر وزن «وحى» به معناى شدّت هوشیارى و زیرکى مى آید و گاه به معناى مصیبت و حادثه بزرگ و در جمله بالا همان معناى اوّل اراده شده است.
2. نیل الاوطار، جلد 8، صفحه 79 و صحیح بخارى، جلد 8، صفحه 62 (کتاب الحیل).
3. «استغمز» از ریشه «غمز» بر وزن «رمز» به معناى ناتوان ساختن گرفته شده است و به معناى فشردن و بدگویى کردن نیز آمده و در اینجا همان معناى اوّل اراده شده است.
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma
آبی
سبز تیره
سبز روشن
قهوه ای