3. آیا همه صحابه عادل بودند؟
فهرست موضوعات
جستجو 
درباره صحابه پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) دو عقیده مختلف وجود دارد; گروهى معتقدند همه آنها بدون استثنا افراد صالح و صادق و عادلى بودند و همه در هاله اى از قداست قرار دارند، بنابراین احادیث آنها از پیامبر اکرم مطلقاً مورد قبول است و کمترین ایرادى به آنها نمى توان گرفت و اگر کار خلافى از آنها ببینیم مانند تصرّفات نادرست خلیفه سوم در بیت المال و آتش افروزى طلحه و زبیر براى جنگ جمل و شورش معاویه بر ضد امام مسلمین على(علیه السلام) و امثال آن باید به توجیه گرى بپردازیم و بگوییم: حدّاکثر این است که آنها مجتهد بودند و در اجتهاد خود خطا کردند. گروه دیگرى معتقدند: گرچه در میان صحابه افراد صادق و با تقوا فراوان بودند ولى افراد منافق یا ناصالح وجود داشتند که پیامبر اسلام از آنها بیزارى مى جست و قرآن مجید هم بارها از آنها نکوهش کرده حتى گاهى عدّه اى را لعن نموده است.

طرفداران تنزیه مطلق دلیل قانع کننده اى بر گفتار خود ندارند و سخنان آنها برخلاف صریح بسیارى از آیات قرآن و مخالف تاریخ اسلام است.

درست است که قرآن مجید در بعضى از آیات مهاجران و انصار را ستوده و «رضى الله عنهم و رضوا عنه» درباره آنها فرموده، ولى هنگامى که اینگونه آیات را در برابر آیات دیگر که نکوهش شدید از بعضى از صحابه مى کند و آنها را آلت دست شیطان مى شمرد (سوره آل عمران، آیه 155) یا بعضى را بالخصوص به عنوان فاسق معرفى مى کند (سوره حجرات، آیه 6) یا مى گوید بعضى از آنها در تقسیم زکات یا غنائم به پیامبر اعتراض کردند و آن حضرت را منحرف از مسیر عدالت دانستند (سوره توبه، آیه 58) یا بعضى از آنها به بهانه هاى واهى ازجهاد فرار مى کردند (احزاب، آیه 12 و 13) یا گروهى رسماً منافق بودند (آیات سوره توبه و آیات نخستین سوره بقره و سوره منافقین) آرى! هنگامى که این آیات را در کنار هم مى گذاریم یقین پیدا مى کنیم که آنها چند گروه بودند: اوّل پاکان صالحان که در آیه 100 سوره توبه به آنها اشاره شده، دوم مؤمنان خطاکار که در آیه 102 توبه از آنها یاد شده، سوم افراد آلوده و گنهکار که در آیه 6 حجرات ذکرى از آنها به میان آمده، چهارم منافقان تبهکار که مخصوصاً در آیه 101 توبه و آیات فراوان دیگر از آنها نکوهش شده و به این ترتیب این حقیقت بر ما روشن مى شود که داستان تنزیه همه صحابه افسانه اى بیش نیست که گویا جمعى از هواخواهان خلفاى نخستین براى قطع زبان اعتراض بر اعمال آنها، این نغمه را سر دادند و مخصوصاً حاکمان بنى امیّه (معاویه و جمعى از اطرافیان او که ظاهراً جمعى از صحابه بودند) بیش از همه با آن همه جنایاتى که داشتند خود را از این طریق تبرئه کردند.

ولى خوشبختانه محققان اهل سنّت نیز امروز به این حقیقت پى برده و در کتابهاى بسیارى به نقد نظریه تنزیه، پرداخته اند.(1)

کلام امام امیرالمؤمنین على(علیه السلام) در خطبه بالا نشان مى دهد که اوّلا این اعتقاد (عقیده تنزیه صحابه) در عصر آن حضرت در میان گروهى وجود داشت و مى گفتند: «فلان کس از صحابه پیامبر است و سخن او حجّت است» و ثانیاً امام آن را نفى مى کند و مى گوید: «گروهى از منافقان در میان صحابه نفوذ کرده بودند و خود را در صف آنها قرار داده بودند».
1. از جمله کسانى را که از علماى اهل سنّت به نقد این نظریه پرداخته اند «احمد حسین یعقوب» در کتاب نظریة عدالة الصحابة و «شیخ محمود ابوریّة» در کتاب شیخ المضیره، ابوهریره مى توان نام برد.
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma
آبی
سبز تیره
سبز روشن
قهوه ای