دنیا بهترین واعظ
فهرست موضوعات
جستجو 
از آنجا که بسیارى از دنیاپرستان براى تبرئه خویشتن گناه خود را به گردن فریبندگى دنیا مى افکنند و زرق و برق دنیا و مواهب مادّى را عامل خطاهاى خویش مى شمرند.

امام(علیه السلام) در این بخش از خطبه در واقع به پاسخ آنها مى پردازد و مى فرماید: «به حق مى گویم: دنیا تو را فریب نداده، این تو هستى که به آن فریفته و مغرور شده اى (و خود را فریب داده اى)»; (وَ حَقّاً أَقُولُ! مَا الدُّنْیَا غَرَّتْکَ، وَ لکِنْ بِهَا اغْتَرَرْتَ).

سپس به بیان دلیل براى این سخن پرداخته، مى فرماید: «دنیا پندهاى فراوانى دارد که پرده از روى واقعیت خود براى تو برداشته و تو را به عدل و انصاف دعوت کرده است»; (وَ لَقَدْ کَاشَفَتْکَ الْعِظَاتِ(1)، وَ آذَنَتْکَ(2) عَلَى سَوَاء).

اشاره به اینکه دنیا نه تنها فریبنده نیست، بلکه حوادثى در آن رخ مى دهد که بیدارکننده است و امام(علیه السلام) در جمله هاى بعد به شرح آن مى پردازد و مى فرماید: «دنیا با هشدارهایى که از طریق نزول بلا و آفات در جسمت و کاستن از قوا و نیرویت به تو مى دهد راستگوتر و وفادارتر از آن است که به تو دروغ گوید و یا فریبت دهد، چه بسیار نصیحت کنندگانى درباره دنیا که نزد تو متهم اند و چه بسیار راستگویانى در مورد اخبار دنیا که از سوى تو تکذیب مى شوند»; (وَ لَهِیَ بِمَا تَعِدُکَ مِنْ نُزُولِ الْبَلاَءِ بِجِسْمِکَ، وَ النَّقْصِ فِی قُوَّتِکَ، أَصْدَقُ وَ أَوْفَى مِنْ أَنْ تَکْذِبَکَ، أَوْ تَغُرَّکَ. وَ لَرُبَّ نَاصِح لَهَا عِنْدَکَ مُتَّهَمٌ، وَ صَادِق مِنْ خَبَرِهَا مُکَذَّبٌ).

اشاره به اینکه هم دنیا ماهیّت خودش را با انواع بلاها و مشکلات و حوادث دردناک و دگرگونى قدرتها به تو نشان داده و توصیف او به فریبندگى نادرست است و هم اولیاء الله و صالحانى که درباره بىوفایى و ناپایدارى دنیا به تو خبر داده اند راست گفته اند، هر چند این سخنان مطابق هواى نفس تو نبوده; نه زبان حال دنیا را پذیرفته اى و نه زبان قال اولیاى الهى را، و همه را متهم به کذب کرده اى، بنابراین این تو هستى که خودت را فریب مى دهى.

این احتمال نیز در تفسیر جمله هاى اخیر وجود دارد که نصیحت کننده همان حوادث ناگوار و خبرهاى صادق همان نشانه هاى بى وفایى دنیاست که انسان با چشم خود این نصیحت کنندگان و خبرهاى صادق را مى بیند و مى شنود; ولى چون مطابق میل او نیست همه را تکذیب مى کند و مى گوید: یک حادثه اتفاقى بود و گذشت و دیگر تکرار نخواهد شد.

سپس با توضیح بیشتر این حقیقت را آشکارتر و براى همگان مفهوم تر مى سازد و مى فرماید: «اگر حال دنیا را در لابه لاى مناطق ویران شده، و خانه هاى خالى از سکنه، جستجو کنى به یقین آن را یادآورى کننده اى نیکو و واعظى گویا مى یابى، همچون دوستى مهربان که از رسیدن اندوه به تو به شدّت ناراحت مى شود»; (وَ لَئِنْ تَعَرَّفْتَهَا فِی الدِّیَارِ الْخَاوِیَةِ(3)، وَ الرُّبُوعِ(4) الْخَالِیَةِ، لَتَجِدَنَّهَا مِنْ حُسْنِ تَذْکِیرِکَ، وَ بَلاَغِ مَوْعِظَتِکَ، بِمَحَلَّةِ الشَّفِیقِ عَلَیْکَ، وَ الشَّحِیحِ(5) بِکَ!).

سرانجام در آخرین جمله مى فرماید: «دنیا چه سراى خوبى است براى کسى که آن را خانه همیشگى خود نداند و چه محلّ نیکویى است براى کسى که آن را وطن خود برنگزیند (آرى!) سعادتمندان به وسیله دنیا در قیامت، آنها هستند که امروز از آن مى گریزند»; (وَ لَنِعْمَ دَارُ مَنْ لَمْ یَرْضَ بِهَا دَاراً، وَ مَحَلُّ مَنْ لَمْ یُوَطِّنْهَا مَحَلاًّ! وَ إِنَّ السُّعَدَاءَ بِالدُّنْیَا غَداً هُمُ الْهَارِبُونَ مِنْهَا الْیَوْمَ).

اشاره به اینکه افراد با ایمان و بیدار مى توانند از همین دنیاى پرشور و شرّ و مملوّ از فریب و نیرنگ، وسیله اى براى سعادت جاویدان خود بسازند و آن را نردبانى براى صعود به مقامات عالیه قرار دهند، به این ترتیب که نگاه آنها به دنیا برخلاف دنیاپرستان، نگاه به یک پل یا گذرگاه باشد; آنها که از رزق و برقش مى گریزند و از مواهب آن براى قرب به خدا سود مى جویند و از اینجا به خوبى فرق دنیاى ممدوح و مذموم روشن مى شود همان گونه که در بحث نکته ها خواهد آمد.
1. «عظات» جمع «عظه» به معناى موعظه و پند و نصیحت است و در اینجا کنایه از حوادث تلخ دنیاست که سبب بیدارى و هوشیارى مى شود.
2. «آذنت» از ریشه «ایذان» به معناى اعلام کردن توأم با تهدید و گاه به معناى اعلام جنگ است. سپس به معناى اعلام مطلق نیز آمده و اذان نماز را از این جهت اذان مى گویند که اعلام ورود وقت نماز مى کند.
3. «خاویه» اسم فاعل است از ریشه «خَوى» به معناى خالى بودن و گاه به معناى ویران شدن گرفته شده است.
4. «ربوع» جمع «ربع» بر وزن «رفع» به معناى خانه است و گاه به معناى منطقه یا گروهى از مردم نیز آمده و در اینجا منظور همان معناى اوّل است.
5. «شحیح» از ریشه «شحّ» بر وزن «مخ» به معناى بخل توأم با حرص است که به صورت عادت درآید و لذا واژه «شحیح» گاه به افراد دلسوزى که هرگز مایل نیستند گرد و غبار نگرانى بر دامن دوستشان نشیند و نسبت به آن بخل مىورزند اطلاق مى شود و در عبارت بالا همین معنا اراده شده است.
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma
آبی
سبز تیره
سبز روشن
قهوه ای