28 یاد خدا بودن
فهرست موضوعات
جستجو 

قال علىّ(علیه السلام): «کلُّ قَول لَیْسَ لِلّهِ فیهِ ذِکْرٌ فَلَغْوٌ، و کُلُّ صَمْت لَیْسَ فیه فِکْرٌ فَسَهْوٌ، وکلُّ نَظَر لَیْسَ فیه اعْتِبارٌ فَلَهْوٌ».(1)

حضرت على(علیه السلام) مى فرماید: «هر سخنى که ذکر خدا در آن نباشد بیهوده است، و هر سکوتى که در آن فکر کردن نباشد سهوست، و هر نظرى که در آن عبرت نباشد لهوست».

امام على(علیه السلام) ترسیم مهمّى از یک انسان مؤمن و آگاه کرده که مطابق آن انسان داراى سه حالت است: یا متکلّم است یا ساکت و یا نظر به چیزهایى در خارج مى کند; مؤمن در این سه حالت باید سه برنامه داشته باشد، اگر سخن مى گوید، سخنى از خدا بگوید و ذکرى از خدا در او باشد; اگر سکوت مى کند، سکوتش آمیخته با تفکر باشد; و اگر نگاه مى کند، نگاهش عبرت باشد. سخنى که خالى از ذکر باشد لغوست و سکوتى که خالى از فکر باشد سهوست و نظرى که خالى از عبرت باشد لهوست. اگر بتوانیم این برنامه را در زندگى رعایت کنیم، زندگى ما عوض مى شود، یعنى اگر سخن مى گوییم یاد خدا باشد چرا که اگر انگیزه الهى در آن

باشد; درس، کار و خرید و فروش ذکر خدا مى شود، و سکوتهایى که مى کنیم، درباره اولیاء الله، معاد و یا مسائلى که انگیزه الهى دارد فکر کنیم در این صورت فکرمان هم خدایى مى شود. نگاهمان هم اگر داراى انگیزه الهى باشد ذکر الله است.

مهم این است که این قلب نمیرد و زنده باشد; زنده ماندن قلب هم به ذکر، فکر و عبرت میسّر مى گردد.

در کتاب «سفینة البحار» مادّه «وعظ» از «امالى صدوق» نقل مى کند که: «روى أنّهُ کتَب هارونُ الرّشیدُ إلى أبى الحسَنِ موسى بن جعفر(علیه السلام): عِظْنِى و أَوْجِزْ، فکتَب إلیه: ما مِنْ شَیْء تَراهُ عَیْنُکَ إلاّ وفیه مَوْعِظَة; هارون الرشید براى موسى بن جعفر(علیه السلام)نامه نوشت که مرا موعظه کن. امام(علیه السلام)در جواب نوشت: آنچه چشمت مى بیند موعظه است» یعنى تمام اتفاقاتى که در اطراف تو رخ مى دهد دیدن آن براى تو موعظه است.

در دعاى روز چهارم ماه مبارک رمضان مى خوانیم: «اللّهُمَّ ... وَاَذِقْنى فیهِ حَلاوَةَ ذِکْرِکَ; خدایا شیرینى ذکر و یاد خویش را به من بچشان».

از آنجا که عوامل غفلت در زندگى مادّى بسیار فراوان است و نیروها و وسوسه هاى شیاطین از هر طرف به سوى انسان حملهور مى شود، براى مبارزه با آن راهى جز ذکر کثیر نیست و ذکر زیاد یعنى توجّه به خدا با تمام وجود .

«(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللهَ ذِکْراً کَثِیراً * وَسَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَأَصِیلا ); اى کسانى که ایمان آورده اید! خدا را بسیار یاد کنید و صبح و شام او را تسبیح گویید».(2)

باید در همه حال به یاد خدا بود. به هنگام عبادت، صحنه هاى گناه، به هنگام نعمت و به هنگام بلا و مصیبت. در حدیثى که در «صحیح ترمذى» و «مسند احمد» از ابوسعید خدرى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده است چنین مى خوانیم: از آن حضرت پرسیدند: «أىُّ العِبادِ أفْضَلُ درجةً عِنْدَالله یومَ القِیامَةِ; کدام یک از بندگان در روز قیامت مقامشان از همه برتر است؟» فرمود: «الذاکِرون اللهَ کثیراً; آنها که خدارا بسیار یاد مى کنند». ابو سعید مى گوید: عرض کردم: «یا رسول الله و مِنَ الغازى فی سَبیلِ الله؟; آیا چنین کسانى حتى از جنگجویان راه خدا مقام بالاترى دارند؟» فرمود: «لو ضَرَبَ بسَیفِهِ فی الکُفّارِ وَالمُشْرِکینَ حتّى یَنْکَسِرَ وَیَخْتَضِبَ دَماً، لکانَ الذّاکِرونَ اللهَ أفْضَلَ درَجةً مِنه; اگر با شمشیرش آنقدر بر پیکر کفّار و مشرکین بزند که شمشیرش بشکند و با خون رنگین شود، آنها که بسیار یاد خدا مى کنند از او برترند».(3)

چرا که جهاد خالصانه نیز بدون ذکر کثیر خداوند ممکن نیست.

رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: «کُلّ أحَد یَموتُ عطشاناً إلاّ ذاکِر الله; هر کسى هنگام مرگ تشنه جان مى دهد مگر کسى که ذاکر خدا باشد».(4)

امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: «یَموتُ الُمؤمِنُ، بِکُلِّ مِیْتَة، یَمُوتُ غَرَقاً، وَیَمُوتُ بِالهَدْمِ، ویُبْتَلى بِالسَّبْعِ، وَیَمُوتُ بِالصّاعِقَةِ، ولا یُصِیب ذاکِرَالله; شخص مؤمن ممکن است با هر مرگى بمیرد، غرق شود و یا دچار حیوان درنده شود و یا صاعقه او را فرا بگیرد، امّا شخص ذاکر هرگز با این گونه مرگها نمى میرد».(5)

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: زمانى که حضرت موسى بن عمران با خداوند مناجات مى کرد عرض کرد: «یا رَبّ أبَعیدٌ أنتَ مِنّى فأُنادِیکَ أم قَریبٌ فأُناجِیکَ؟; آیا از من دورى تا با صداى بلند تو را بخوانم یا نزدیک هستى تا اینکه با تو نجوى کنم؟»

«فأوحى الله جلّ جلاله: أنا جَلِیسُ مَنْ ذَکَرَنى; خداوند مى فرماید: من همنشین کسى هستم که مرا یاد مى کند».(6)

یاد خدا براى روح انسان غذاست و تنها با یاد خداست که دلها آرام مى گیرد: «(أَلاَ بِذِکْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ)».(7)

ونتیجه آرامش و اطمینان قلب همان است که در سوره فجر آمده است: «(یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِى إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً * فَادْخُلِى فِى عِبَادِى * وَادْخُلِى جَنَّتِی)».(8)

براى ذکر خداوند حدّى نیست.

امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: «مَا مِنْ شَیْء إلاّ وَلَهُ حَدٌّ یَنتَهی إلَیْهِ إلاّ الذِّکْرُ فَلَیْسَ لَهُ حَدٌّ یَنْتَهی إلَیْهِ; براى هر چیزى حدّى است که منتهى به آن مى شود جز ذکر خدا که براى آن حدّى نیست» سپس افزود: خداوند فرایضى را واجب کرده و هرکه آن را بجا آورد، همان حد و انتهاى آن است; ماه رمضان را هر کس روزه بگیرد حدش انجام گردیده و حج نیز همینطور، جز ذکر خدا که خداوند به کم آن راضى نیست و براى آن حدّى قائل نشده، سپس به عنوان شاهد این آیه را خواند که (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللهَ ذِکْراً کَثِیراً).(9)

و امام(علیه السلام) در توضیح این روایت مى فرماید: پدرم امام باقر(علیه السلام) فراوان ذکر
خدا مى کرد، با او راه مى رفتیم ذکر خدا مى گفت، به هنگام غذا خوردن به ذکر
خدا مشغول بود، هنگامى که با مردم سخن مى گفت از ذکر خدا غافل نمى شد و
ما را به ذکر خدا فرمان مى داد، در پایان فرمود: خانه اى که قرآن در آن تلاوت
شود و ذکر خدا در آن گفته شود، برکتش زیاد خواهد شد و فرشتگان در آن حضور مى یابند و شیطان ها از آن فرار مى کنند; براى اهل آسمان مى درخشد همانگونه که ستاره براى اهل زمین درخشان است، امّا خانه اى که در آن تلاوت قرآن و ذکر خدا نیست، برکاتش کم و فرشتگان از آن فرار مى کنند; و شیطان ها در آن حضور دائم دارند.(10)


1. بحارالانوار، ج 74، ص 406.
2. احزاب، آیه 41 و 42 .
3. تفسیر نمونه، ج 17، ص 351.
4. بحارالانوار، ج 81، ص 240; میزان الحکمه، ج 3، ص 413.
5. همان مدرک، ج 93، ص 162; میزان الحکمه، ج 3، ص 414.
6. همان مدرک، ج 93، ص 153 ; میزان الحکمه، ج 3، ص 415.
7. رعد، آیه 28.
8. فجر، آیه 27-30.
9. احزاب، آیه 41.
10. اصول کافى، ج 2، کتاب الدعاء «باب ذکر الله عزوجل».

 

 

12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma
آبی
سبز تیره
سبز روشن
قهوه ای