9 تباه کردن عمل
فهرست موضوعات
جستجو 

پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى فرمایند: «مَنْ ظَلَمَ أجیراً أَجْرَهُ أَحْبَطَ اللهُ عَمَلَهُ وَحَرَّمَ عَلَیْهِ ریحَ الْجَنَّةِ وَإنَّ ریحَها لَیُوجَدُ مِنْ مَسیرَة خَمْسَمِأَةِ عام; هر کس به کارگرى در مورد دستمزدش ستم روا دارد، خداوند عمل او را تباه مى کند و بوى بهشت را که از فاصله پانصد سال راه استشمام مى شود به او حرام مى گرداند».(1)

در قرآن سه عنوان داریم: 1. حبط 2. احباط 3. تکفیر.

حبط: به معناى باطل و بى خاصیّت نمودن عمل است.

احباط: ثواب اعمال پیشین بر اثر گناهان بعد از بین برود.

تکفیر: کیفر گناهان پیشین بر اثر اعمال نیک از میان برود.

از بررسى آیات و روایات استفاده مى شود که حبط کاملاً واقعیت دارد و از جمله مواردى که حبط در آن مسلّم است مسأله کفر و ارتداد است; امّا گناهان دیگر آیا باعث حبط اعمال مى شود یا نه؟ گناهانى داریم که در ردیف کفر و شرک است و موجب باطل شدن اعمال مى شود، از جمله آن گناهان که در این حدیث آمده ظلم به کارگر است و از بین بردن حق او است. در حدیث دو جمله آمده:

یکى اینکه ظلم به کارگر باعث حبط عملش مى شود و دیگر اینکه این گناه باعث مى شود که بوى بهشت را استشمام نکند چرا که بوى بهشت در فاصله پانصد سال راه به مشام مى رسد; یعنى این افراد نزدیک بهشت هم نمى شوند که این نهایت دورى از رحمت خدا را مى رساند. درباره عاق والدین هم روایت داریم که بوى بهشت به مشام کسى که عاق شده است نمى رسد.

در سفینة البحار مادّه «أجر» حدیثى از امام رضا(علیه السلام) از پدران بزرگوارش، از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل مى کند که: «إنّ الله تَعالى غافِرُ کُلِّ ذَنْب، اِلاّ مَنْ جَحَدَ مَهْراً أَوْ اِغْتَصَبَ أجیراً أجْرَهُ أو بَاعَ رَجُلاً حُرّاً; خداوند سه گناه را نمى بخشد کسى که حق اجیرش را ندهد، و کسى که مهر زنش را ندهد، و کسى که شخصى حرّ را به عبد درآورد و بفروشد».

یکى از نکاتى که از آیات و روایات به دست مى آید این است که اصل انجام دادن عمل یک مطلب و نگاهدارى آن مطلب دیگرى است که مهمتر از خود عمل است; یک عمل سالم و مفید عملى است که از آغاز بى عیب باشد و تا پایان عمر از آن مراقبت و محافظت بشود. لذا در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) وارد شده که فرموده است: «اَلاْبْقاءُ عَلَى الْعَمَلِ اَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ... ; نگهدارى عمل از خود عمل سخت تر است».(2) راوى سؤال مى کند که منظور از نگهدارى عمل چیست؟ امام مى فرماید: انسان بخشش مى کند و یا انفاق در راه خداوند مى کند و به عنوان یک انفاق پنهانى براى او ثبت مى شود، سپس در جایى آن را مطرح مى کند این انفاق پنهانى حذف مى شود و به جاى آن انفاق آشکار نوشته مى شود، دگر بار در جایى دیگر آن را مطرح مى کند باز حذف مى شود و به عنوان ریا نوشته مى شود.

عواملى که باعث نابودى اعمال مى شود فراوان است که چند نمونه آن را ذکر مى کنیم:

1. منّت گذاردن و آزار دادن; «(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا لاَ تُبْطِلُوا صَدَقَاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَالاَْذَى کَالَّذِى یُنفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلاَ یُؤْمِنُ بِاللهِ وَالْیَوْمِ الاَْخِرِ); اى کسانى که ایمان آورده اید! صدقات خود را با منّت و آزار، باطل نسازید، همانند کسى که مال خود را براى نشان دادن به مردم، انفاق مى کند; و به خدا و روز واپسین، ایمان نمى آورد».(3)

خداوند در این آیه دو عامل بطلان عمل را بیان کرده یکى منّت و آزار، و دیگرى ریا و کفر.

2. «عجب» عامل نابودى آثار اعمال است که در حدیث آمده: «العُجْبُ یَأْکُلُ الْحَسَنَاتِ کَمَا تَأْکُلُ النارُ اَلْحَطَبَ; عجب حسنات انسان را مى خورد همان گونه که آتش هیزم را از بین مى برد».(4)

3. «حسد» باعث باطل شدن اعمال مى شود، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى فرمایند: «إیّاکُمْ والحَسَد فَاِنَّ الحَسَدَ یأکُلُ الحَسَناتِ کَما تأکُلُ النّارُ الحَطَبَ; برحذر باشید از حسد چون حسد حسنات را مى خورد همچنان که آتش هیزم را مى خورد».(5)

امام على(علیه السلام) مى فرمایند: «فَاعْتَبِروا بِما کانَ مِنْ فِعْلِ اللهِ بإبْلِیسَ إذْ أحْبَطَ عَمَلَهُ الطَّوِیلَ وَجُهْدَهُ الجَهِیدَ، وکانَ قد عَبَد اللهَ سِتَّةَ آلافِ سَنَةَ; بنابراین از آنچه خداوند در مورد ابلیس انجام داده عبرت گیرد زیرا اعمال طولانى و کوشش هاى فراوان او را (بر اثر تکبر) از بین برد در حالى که او شش هزار سال خداوند را عبادت مى نمود...».(6)

خدایا ما را از شرّ حسد و حاسدان دور نگه دار.


1. مکارم الاخلاق، ص 428; و سفینة البحار، مادّه «أجر».
2. اصول کافى، ج 2، باب ریا، ح 16.
3. سوره بقره، آیه 264.
4. روح البیان، ج 8، ص 522.
5. بحارالانوار، ج 73، ص 255.
6. نهج البلاغه، خطبه 192.

 

 

 

12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma
آبی
سبز تیره
سبز روشن
قهوه ای