19عفو هنگام قدرت
فهرست موضوعات
جستجو 

حضرت على(علیه السلام) مى فرمایند: «إِذا قَدَرْتَ عَلى عَدُوِّکَ فَاجْعَلِ الْعَفْوَ عَنْهُ شُکْراً لِلْقُدْرَةِ عَلَیْهِ; هنگامى که بر دشمنت پیروز شدى عفو را شکرانه این پیروزى قرار ده».(1)

بر خلاف آنچه که دشمنان اسلام در تبلیغات خود بیان مى کنند که اسلام به وسیله نیروى نظامى و شمشیر پیشرفت کرد، ولى همان طور که از مستندات تاریخى برمى آید اسلام فقط براى از بین بردن موانع سر راه به جنگ متوسّل مى شد و بهترین سند تاریخى براى مدّعاى ما، فتح مکّه است که بدون درگیرى و خون ریزى فتح شد و بعد از پیروزى، پیامبر مردم را مجبور به گرویدن به اسلام نکرد، بلکه فرمود: سه جا نقطه امن است، اوّل کسانى که وارد مسجد الحرام شوند، دوم کسانى که وارد خانه ابوسفیان شوند و سوم کسانى که در خانه خود بمانند و اسلحه را زمین بگذارند. پیامبر(صلى الله علیه وآله) فقط بت ها را شکست اما اجبار به ترک بت پرستى هم نکرد ولى در عین حال مى بینیم که (یَدْخُلُونَ فِى دِینِ اللهِ أَفْوَاجاً)(2) مردم فوج فوج به طرف اسلام مى آمدند با اینکه زور نظامى نبود. ببینیم چه عاملى باعث شد که مردم عصر جاهلى که فاقد سواد و تمدن و مردمى خشن و متعصّب بودند، به سوى اسلام گرایش پیدا کردند. با توجه به این مقدّمه مى رویم سراغ حدیث امام(علیه السلام) که جواب در آن نهفته است. مردم انتظارشان این بود که پیامبر(صلى الله علیه وآله) وقتى به مکّه مسلّط شد دستور قتل عام را صادر کند چرا که سیره عرب در دوران جاهلیّت همین بود.

امّا با اینکه قریش و مشرکین، مسلمان هاى زیادى را به شهادت رسانده بودند، از جمله حمزه سید الشّهدا، و آن همه جنگ ها بر علیه پیامبر(صلى الله علیه وآله) به راه انداختند، ولى رسول خدا(صلى الله علیه وآله)فرمود: «إذهَبُوا فَأَنْتُمُ الطُّلقاء; بروید، همه شما آزادید» و بعد دست بر پرده کعبه کرد و فرمود: تمام خون هایى که تا حال ریخته شده زیر پاى من و فراموش شده است.

امام على(علیه السلام) هم در این جمله مى فرماید: وقتى بر دشمنت مسلّط شدى عفو از دشمن را شکرانه پیروزى خود قرار بده. (البتّه استثنا هم دارد ولى ما اصل و پایه را مى گیریم که عفو و گذشت است).

بحث عفو و گذشت از مسائل مهمّ در آیات و روایات است که به طور مختصر توضیح مى دهیم; خداوند به پیامبرش مى فرماید: «(فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِیلَ); پس، به نحو شایسته اى از آنها صرف نظر کن».(3) «صفح جمیل» به معناى عفو بزرگوارانه است نه عفوى که با بى اعتنایى و قهر کردن باشد، چرا که کینه توزى و لجاجت، ویژه روح هاى حقیر و همّت هاى پایین است، امّا آنها که نظر بلند و روح بزرگ دارند، پوزش ها را مى پذیرند، از خطاهاى دیگران چشم مى پوشند و از حقّ شخصى خویش درمى گذرند. چون در عفو لذّتى است که در انتقام نیست.

امام سجّاد(علیه السلام) در دعاى مکارم الاخلاق از خدا مى خواهد: «وَسَدِّدْنی لاِنْ اُعارِضَ مَنْ غَشَّنِی بالنُّصْحِ وأجْزِی مَنْ هَجَرَنِی بِالبِرِّ واُثیبَ مَن حَرَمَنی بِالبَذْلِ واُکافِىءُ مَنْ قَطَعَنِی بالصِّلَةِ وَاُحالِفَ مَنِ اغْتابَنِی إلى حُسْنِ الذِّکْرِ وأنْ أشکُرَ الحَسَنَةَ واُغْضِیَ عَنِ السَّیِّئَةِ; خدایا مرا ثابت قدم و استوار بدار، تا با ناخالصان دغل کار، خیرخواهانه برخورد کنم، و هر کس از من دورى گزید، من به او نیکى کنم، و به هر کس که مرا محروم کرده، بذل و عطا کنم، و با آن که با من قطع رابطه کرده، بپیوندم، و کسى را که غیبت مرا کرده است، به خوبى یاد کنم، توفیقم بده که نیکى را سپاسگزار باشم، و از بدى چشم بپوشم و درگذرم».(4)

حضرت على(علیه السلام) مى فرمایند: «عاتِبْ أَخَاکَ بِالاِْحْسانِ إلَیْهِ وَارْدُدْ شَرَّهُ بِالاِْنْعَامِ عَلَیْهِ; برادرت را در برابر کار خلافى که انجام داده است به وسیله نیکى سرزنش کن، و شر او را از طریق انعام و احسان به او برگردان».(5)

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در پاداش کسانى که عفو مى کنند مى فرمایند: «اِذا کانَ یومُ القِیامَةِ نَادى مُناد: مَنْ کانَ أجْرُهُ عَلَى اللهِ فَلْیَدخُلِ الجنَّةَ، فَیُقال: مَن ذَا الَّذِی أَجْرُهُ عَلَى اللهِ؟ فَیُقال: العَافُونَ عَنِ النّاسِ، یَدخُلونَ الجنّةَ بِغَیْرِ حِسَاب; هنگامى که روز قیامت مى شود کسى از سوى خداوند ندا مى دهد که هر کس اجر او بر خداست وارد بهشت شود، گفته مى شود: چه کسى اجرش بر خداست؟ در جواب به آنها مى گویند: کسانى که مردم را عفو کردند، آنها بدون حساب داخل بهشت مى شوند».(6)

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرموده است: «عَلَیْکُمْ بالعَفْوِ، فإنَّ العَفْوَ لایَزِیدُ العَبْدَ إلاّ عِزّاً، فَتَعافُوا یُعِزِّکُمُ اللهُ; بر شما باد به گذشت، زیرا که گذشت جز بر عزّت بنده نمى افزاید. پس یکدیگر را گذشت کنید، تا خداوند شما را عزّت بخشد».(7)

و همان حضرت فرموده است: «مَن کَثُرَ عَفُوهُ مُدَّ فى عُمرِهِ; هر کس پرگذشت باشد، عمرش دراز شود».(8)

خداوند نیز بخشنده است، در حدیثى آمده که عربى بادیه نشین نزد رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آمد و گفت: «یا رسولَ الله، مَن یُحاسِبُ الخَلْقَ یومَ القِیامَةِ؟ قالَ: اللهُ عزّوجلّ. قالَ: نَجَوْنا وَ رَبِّ الکَعْبَةِ. قالَ: وکیفَ ذلکَ یا أعْرَابیُّ؟ قالَ: لأنَّ الکریمَ إذا قَدَرَ عَفا; عرب گفت: اى رسول خدا در روز قیامت چه کسى به حساب خلایق مى رسد؟ فرمود: خداوند عزوجل. بادیه نشین گفت: به خداوندگار کعبه سوگند که نجات یافته ایم. حضرت فرمود: چگونه، اى بادیه نشین؟ عرض کرد: زیرا کریم هرگاه قدرت یابد، ببخشاید».(9)


1. نهج البلاغه، حکمت 11.
2. سوره نصر، آیه 2.
3. سوره حجر، آیه 85.
4. صحیفه سجّادیه، دعاى 20 (دعاى مکارم الاخلاق).
5. نهج البلاغه، حکمت 158.
6. تفسیر نمونه، ج 20، ذیل آیات 37-40 سوره شورى.
7. اصول کافى، ج 2، ص 108.
8. أعلام الدین، ص 315.
9. تنبیه الخواطر، ج 1، ص 9.

 

12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma
آبی
سبز تیره
سبز روشن
قهوه ای