خشم خدا و عصیان امام
فهرست موضوعات
جستجو 

امام(علیه السلام) در آغاز این نامه کوتاه و تکان دهنده مى فرماید: «اما بعد (از حمد و ثناى الهى)، کارى از تو به من گزارش داده شده که اگر انجام داده باشى پروردگارت را به خشم آورده اى و پیشوایت را عصیان کرده اى و امانت خود را به رسوایى کشیده اى (و خود را به سبب خیانت رسوا و ننگین ساخته اى)»; (أَمَّا بَعْدُ، فَقَدْ بَلَغَنِی عَنْکَ أَمْرٌ، إِنْ کُنْتَ فَعَلْتَهُ فَقَدْ أَسْخَطْتَ رَبَّکَ، وَعَصَیْتَ إِمَامَکَ، وَأَخْزَیْتَ(1) أَمَانَتَکَ).

امام(علیه السلام) در این عبارت، محتاطانه با مخاطب خود (ابن عباس یا دیگرى) برخورد مى کند و به طور قطع نمى فرماید تو این کارهاى خلاف را انجام داده اى بلکه هشدار مى دهد که اگر خبرى که به من رسیده راست باشد، تو هم در پیشگاه خدا مسئولى و هم در پیشگاه امام خود و هم در برابر مردم به رسوایى کشیده شده اى.

چه تعبیر گویایى که انسان بر اثر انجام کارى خود را در برابر خدا و امام و خلق بى اعتبار کرده باشد.

جمله «أَخْزَیْتَ أَمَانَتَکَ; امانت خود را رسوا کرده اى» ممکن است اشاره به امانت مقام; یعنى فرماندارى باشد; یعنى کار تو مایه رسوایى فرماندارى توست و یا اشاره به امانت و اعتبارى است که او نزد مردم داشته; یعنى خود را در نظر خلق بى اعتبار ساخته اى.

آن گاه امام(علیه السلام) توضیح بیشترى در این زمینه مى دهد که در واقع، تفصیل بعد از اجمال و تبیین پس از ابهام است مى فرماید: «به من خبر داده اند که تو زمین هاى آباد را ویران کرده اى و آنچه از بیت المال در زیر دست تو بوده است را به خیانت برگرفته و خورده اى»; (بَلَغَنِی أَنَّکَ جَرَّدْتَ الاَْرْضَ فَأَخَذْتَ مَا تَحْتَ قَدَمَیْکَ، وَأَکَلْتَ مَا تَحْتَ یَدَیْکَ).

جمله «جَرَّدْتَ الاَْرْضَ; زمین را برهنه ساخته اى» ممکن است اشاره به این باشد که محصولات اراضى خراجیه را بر گرفته و براى خود برداشته اى و نیز ممکن است اشاره به این باشد که بر اثر سوء تدبیرت زمین هاى زراعى را ویران ساخته اى و بعضى احتمال داده اند که «ارض» در اینجا به معناى زمین بیت المال است; یعنى موجودى بیت المال را برگرفته و آن را خالى کرده اى; ولى احتمال اوّل و دوم قوى تر به نظر مى رسد.

توجّه داشته باشید که «جَرَّدْتَ» از ریشه تجرید یعنى برهنه کردن گرفته شده و ملخ را از آن رو جراد مى گویند که زراعت و برگ درختان را مى خورد و زمین و درخت را برهنه مى سازد.

حضرت در پایان نامه مى فرماید: «بنابراین حساب خویش را براى من بفرست و بدان که حساب خداوند از حساب مردم (در قیامت) سخت تر و برتر است. والسّلام»; (فَارْفَعْ إِلَیَّ حِسَابَکَ، وَاعْلَمْ أَنَّ حِسَابَ اللهِ أَعْظَمُ مِنْ حِسَابِ النَّاسِ وَالسَّلاَمُ).

روشن است که در حساب بندگان گاهى اشتباه و خطا و زمانى مخفى کارى رخ مى دهد، در حالى که حساب الهى نه خطا و اشتباهى دارد و نه کسى مى تواند وضع خود را در برابر آن پنهان کند. همان گونه که قرآن مى فرماید: «(یا بُنَىَّ إِنَّها إِنْ تَکُ مِثْقالَ حَبَّة مِّنْ خَرْدَل فَتَکُنْ فى صَخْرَة أَوْ فِى السَّماواتِ أَوْ فِى الاَْرْضِ یَأْتِ بِهَا اللهُ); (لقمان به فرزندش مى گوید:) پسرم! اگر به اندازه سنگینى دانه خردلى (کار نیک یا بد) باشد و در دل سنگى یا در (گوشه اى از) آسمان ها و زمین قرار گیرد خداوند آن را (در قیامت براى حساب) مى آورد».(2)

منظور از حساب که امام(علیه السلام) به آن اشاره کرده، حساب درآمد بیت المال اعم از زمین هاى خراجیه و زکات و غنایم و مانند آن است که فرماندار حضرت موظّف شده هم درآمدها و هم هزینه ها را براى امام بنویسد تا روشن شود حیف و میلى در بیت المال واقع شده یا نه.


1 . «أخْزَیْتَ» از ریشه «خِزْى» بر وزن «حزب» در اصل به معناى شکست روحى (و شرمسارى) است که یا از ناحیه خود انسان است و به صورت حیاى مفرط آشکار مى شود و یا از ناحیه دیگرى است که بر انسان تحمیل مى گردد. این مادّه گاه به معناى افتادن در بلا و گاه به معناى رسوایى و شرمندگى ناشى از آن است.
2 . لقمان، آیه 16.

 

12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma
آبی
سبز تیره
سبز روشن
قهوه ای