نکته: اولو الامر کیانند؟
فهرست موضوعات
جستجو 

درباره تفسیر اولوا الامر در میان مفسّران اختلاف نظر است. مفسّران اهل سنّت غالباً مقصود از آن را زمامداران و حاکمان وقت مى دانند و عجب اینکه استثنایى هم براى آن قائل نشده اند! نتیجه این تفسیر آن است که مسلمانان وظیفه دارند از هر شکل حکومتى پیروى کنند حتى اگر حکومت مغول ها باشد.

ولى بعضى از مفسّران اخیر که روشن بینى بیشترى دارند مانند نویسندگان تفسیر «المنار» و «فى ظلال» اولوا الامر را به معناى نمایندگان مردم و علما و صاحب منصبانى مى دانند که داراى نقشى در زندگى مردم هستند ولى آن را مشروط به این مى کنند که بر خلاف مقررات اسلام نبوده باشد.

این در حالى است که بعضى دیگر اولوا الامر را به دانشمندانى که زمامدار معنوى هستند منحصر مى کنند و بعضى تنها خلفاى چهارگانه را اولوا الامر مى شمرند که لازمه آن این مى شود در ازمنه دیگر اولى الامرى وجود نخواهد داشت.

بعضى دیگر صحابه را نیز جزء اولى الامر مى شمرند که همان اشکال و ایراد به آن وارد است.

ولى مفسّران شیعه اتفاق نظر دارند که اولى الامر تنها امامان معصومند که پیشواى مردم از سوى خدا در تمام امور مادى و معنوى هستند. دلیل آن هم روشن است و آن اینکه وجوب اطاعت از اولوا الامر که در آیه شریفه آمده مطلق است. بدیهى است اطاعت مطلق از کسى که ممکن است گرفتار گناه یا خطا بشود معنا ندارد. به خصوص اینکه اولو الامر بدون فاصله عطف بر رسول شده و «اطیعوا» که پیش از آن آمده به طور یکسان پیغمبر اکرم و اولى الامر را شامل مى شود.

شایان توجّه است که بعضى از مفسّران اهل سنّت در اینجا انصاف داده و به این حقیقت اعتراف کرده اند; فخر رازى در تفسیر خود ذیل این آیه مى گوید: «کسى که خدا اطاعت او را به طور قطع و بدون چون و چرا لازم بشمرد حتماً باید معصوم باشد، زیرا اگر معصوم از خطا نباشد به هنگامى که مرتکب خطایى مى شود چنانچه پیروى از او لازم باشد با هیچ منطقى سازگار نیست. این خود نوعى تضاد در حکم الهى ایجاد مى کند، زیرا از یک سو مى گوید این کار ممنوع
است و از سوى دیگر دستور به پیروى از اولى الامر خطا کار مى دهد و مى گوید لازم است و این در واقع سبب اجتماع امر و نهى در موضوع واحد مى شود». سپس نتیجه مى گیرد که اولى الامر در آیه فوق به یقین ناظر به معصومین باشد. منتها از آنجا که فخر رازى معصوم بودن امامان اهل بیت(علیهم السلام) را نپذیرفته مى گوید: «مجموع امت اگر بر چیزى اتفاق کنند معصومند. و به این ترتیب اولى الامر مجموعه امت مى شوند».(1) نتیجه اینکه اولى الامر به معناى اجماع است!

ولى فخر رازى از این نکته غافل شده است که قرآن مى گوید مسائلى که بر شما پیچیده مى شود از طریق اطاعت اولى الامر حل کنید واضح است که مسائل مورد اتفاق و اجماع، محدود و معدود است و نمى توان مشکلات را از طریق به دست آوردن اتفاق همه امت حل کرد. به علاوه از آیه استفاده مى شود که مسلمانان باید به حکومت اولى الامر تن در دهند و حکومت مجموعه امت به اتفاق امکان پذیر نیست حتى اگر از طریق انتخابات نمایندگان آنها براى این امر برگزیده شوند کمتر ممکن است مردم در انتخاب نماینده به اتفاق آرا و بدون کمترین مخالفت اقدام کنند و به این ترتیب اطاعت از اولى الامر به عنوان حاکمان اسلامى باطل مى شود.

تنها سؤال مهمى که مى ماند این است که اولى الامر به معناى امام معصوم، در زمان پیغمبر وجود نداشته، چگونه قرآن به اطاعت آنها امر فرموده است؟

پاسخ این سؤال روشن است، زیرا مخاطبان آیه تنها کسانى نیستند که در زمان پیغمبر و عصر نزول آیه مى زیستند، بلکه آیه ناظر به همه زمان هاست، لذا اهل سنّت نیز زمامداران و حاکمان هر زمان را مشمول آن دانسته اند و حتى فخر رازى که اولوا الامر را به معناى اجماع مسلمانان مى گیرد، او هم اجماع در هر عصر و زمان را معیار قرار مى دهد.

بایسته است بدانیم در منابع اسلامى اعم از شیعه و اهل سنّت روایات متعددى وارد شده که اولوا الامر در آن به على بن ابى طالب (به عنوان یک مصداق کامل) تفسیر شده است.(2)


1 . تفسیر فخر رازى، ج 10، ص 144، چاپ مصر، سنه 1357.
2 . براى اطلاع بیشتر از این احادیث به احقاق الحق، ج 3، ص 425 و تفسیر نمونه، ج 3، ذیل آیه 59 سوره نساء مراجعه شود.

 

 

12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma
آبی
سبز تیره
سبز روشن
قهوه ای