یکى از مهمترین مسائلى که جوانان با آن    روبه رو هستند، و راه پیشگیرى افراد غیر آلوده، و درمان آلوده ها!

 

در بحث گذشته با ذکر چند نمونه زنده دیدیم که چگونه انحرافات جنسى و اعتیاد به پاره اى از آنها مى تواند جوانان را به صورت موجودى زبون، ناتوان، مأیوس عقب مانده، و بیمار درآورد، و تا سرحدّ «جنون» و «مرگ» پیش ببرد.

بدبختانه در عصر ما که بعضى آن را «عصر مسائل سکسى» نام نهاده اند، بسیارى از نویسندگان بى هدف سعى دارند انحرافات جنسى جوانان را کوچک و کم اهمیّت جلوه دهند، و گاهى براى خوشایند بعضى از منحرفان آن را یک ضرورت زندگى و از لوازم دوران جوانى معرّفى نمایند!!

دسته اى هم که مى دانیم و مى دانید دامن زدن به این مسأله را وسیله «کاسبى نامشروع» خود ساخته، و براى پیدا کردن سوژه هاى داغ جنسى و تهیه عکس هاى تحریک آمیز، زمین و زمان را زیر پا گذارده، و از هیچ دروغى هم پروا ندارند!

مثلا در یکى از مجلاتى که به نام «زنان» انتشار مى یابد اخیراً خبر به اصطلاح تکان دهنده اى که به قول نویسنده مجلّه سراسر اروپا را در بهت و حیرت فرو برده بود (و شاید دامنه آن نیز به زودى به کرات دیگر کشیده شود!) درج شده بود و آن این که اخیراً زنى در یکى از جراید اعلان کرده است که براى شوهرش معشوقه پیدا مى کند!!...

آنهاامثال این خبر را که به احتمال قوى ساخته و پرداخته خود یا همکارانشان است به عنوان یک وسیله مؤثّر تبلیغاتى براى بالا بردن تیراژ مجله خود انتخاب مى کنند، حال نشر این گونه اخبار آن هم با آن آب و تاب، چه اثرى جز ننگ و فساد مى تواند براى اجتماع داشته باشد، اصلا براى آنها مطرح نیست.

بدبختى منحصر به اینها نیست، حتى بعضى از به اصطلاح جامعه شناسان و روانشناسان و پزشکان هم از این «موج جنسى»! بر کنار نمانده و کوشش دارند آن را طبیعى و بى ضرر جلوه دهند.

عدّه اى هم که معتقد به عواقب شوم و دردناک این بى بندوبارى هستند در طرح این مسائل که به منظور پیشگیرى صورت مى گیرد طورى مسأله را طرح مى کنند که نه تنها کمکى به حل مشکل و درمان مبتلایان نمى کند بلکه راه هایى را هم که بلد نبودند به منحرفین مى آموزد و انحرافى بر انحراف آنان مى افزاید!

مجموع این عوامل است که مسأله انحراف جنسى را در میان جوانان به صورت فوق العاده پیچیده و وحشتناکى درآورده که ریشه کن نمودن آن به این آسانى ممکن نیست و نیاز به صرف وقت و بودجه و طرح هاى دقیق فراوانى دارد.

* * *

 

زیان هاى استمنا

در هر حال جوانان باید با سرپنجه عقل و فکر خودشان، این پرده هاى جهل و جنایت را که بر وى حساسترین حقایق مربوط به آنان انداخته شده پاره کنند، و به جاى فرار از درک حقیقت و پناه بردن به مطالبى که اثرى جز تخدیر و گمراه ساختن افکار آنها ندارد، بنشینند و حقایق حسى و روشنى را که «حساب دو دو تا چهار تا» را دارد بررسى نمایند و سرانجام این انحرافات مرگبار را با چشم خود ببینند.

ما نخست در این جا گواهى بعضى از پزشکان و محقّقانى را که سال ها از عمر خود را صرف مطالعه در پیرامون این گونه مسائل کرده اند نقل نموده، و سپس به تجزیه و تحلیل علل روانى و اجتماعى انحرافات جنسى پرداخته، و پس از آن راه مبارزه با این اعتیادهاى ننگین را شرح مى دهیم.

یکى از اطباى معروف در کتاب خود که درباره زیان هاى عادت ننگین «استمنا» نوشته، مشاهدات جمعى از پزشکان را به این شرح نقل مى کند:

«هوفمان» مى گوید: «جوانى را دیدم که از پانزده سالگى گرفتار این اعتیاد شوم شده بود و تا سن 23 سالگى آن را ادامه داده بود.

او چنان دچار ضعف قواى جسمانى گردید که هنگامى که مى خواست کتابى را بخواند چشمهایش سیاهى رفته سرش درد مى گرفت، حالتى شبیه سرسام به او دست داده بود، مانند افراد مست دچار سرگیجه شده بود، حدقه هاى چشم او بیش از حد معمولى گشاد و باز شده، و در قعر چشمهاى خود درد شدیدى احساس مى کرد».

مشاهدات دکتر هوچین سون (HUOTCHINSON) ثابت مى کند عموم ناراحتى هاى مربوط به دستگاه تناسلى از آثار «استمنا» و ناراحتى هاى شبکیه چشم و مشیمیه از آن سرچشمه مى گیرد (دقت کنید).

نویسنده مزبور اضافه مى کند:

«نخستین نتیجه عادت به این کار شنیع این است که قوت و شفافیت چشم ها زایل مى گردد، صورت رنگ اصلى خود را از دست مى دهد و پژمرده مى شود، در نگاه هاى مبتلایان به این کار هوش و ذکاوت اوّلى دیده نشده حالت گرفتگى در سیماى آنها ظاهر مى گردد، چشم هاى آنها با حلقه هاى کبودرنگى احاطه مى شود. بعد از آن سستى و تنبلى در اعضاى مختلف مشاهده مى شود.

نقصان حافظه، خرابى اشتها، مشکل شدن هضم، تنگى نفس، تغییر اخلاق و مزاج به طور غیر قابل توضیح، حسادت، غم و کدورت، مالیخولیا، فکر گوشه گیرى و تنهایى از نتایج شوم ابتلاى به این انحراف جنسى است.

این طبیب در جاى دیگر از کتاب خود اضافه مى کند این عمل موجب فقرالدم (کم خونى) و ضایع شدن قواى جسمى و روحى مى گردد و باعث دوران سر، صداى گوش ها، کمردرد، سختى تنفس، کم شدن حافظه، لاغرى، ضعف و سستى و خلاصه عدم اقتدار کلى در بدن مى شود، و بر اثر رابطه نزدیکى که با حواس پنجگانه دارد مخصوصاً در چشم و گوش اثر مى گذارد». (دقّت کنید).

عادت به این انحراف شوم جنسى مخصوصاً نیروى مقاومت بدن را در برابر بیمارى ها کم مى کند و به طورى که پزشک مزبور تصریح مى نماید:

«اشخاصى که به این عادت مذموم مبتلا هستند به محض گرفتارى به یکى از بیمارى هاى وخیم به آسانى نمى توانند گریبان خود را از چنگال مرگ نجات دهند».

او سپس از قول یکى از نویسندگان نقل مى کند که:

«جوانى را مى شناختم که مبتلا به این عادت شوم بود او گرفتار یکى از «بیمارى هاى تب دار» شد در روز ششم بیمارى که کاملا ضعیف شده بود باز نتوانست دست از عمل خود بردارد لذا مرگ با تمام وحشت خود بر او ظاهر گشت و او را در کام خود فرو کشید»!

و نیز نقل مى کند:

«یکى از مبتلایانى که به یک نوع از این عادت شوم، مداومت مى نمود رفته رفته ضعف شدیدى در خود احساس کرد، بدن او رو به لاغرى گذاشت ساق پا و ران هاى او به طور محسوسى ضمور (کم گوشت) شد و کمردرد او را آزار مى داد ادامه این عمل منتهى به فلج عمومى بدنى او گردید و پس از شش ماه بسترى شدن که با وضع قابل ترحمى با مرگ دست به گریبان بود در آغوش مرگ فرو رفت»!

مخصوصاً ابتلاى به این عادت شوم براى مجروحین و آنهایى که عمل جراحى در بدنشان شده فوق العاده خطرناک مى باشد.

کوتاه سخن این که به گفته همان «پزشکى» و هم از نظر «مذهبى» منفور است موجب خرابى و نابودى وجود انسان و تزلزل روح مى گردد!

* * *

استمنا قابل کنترل نیست

به هر حال زیان هاى این گونه انحراف بیش از آن است که در این مختصر شرح داده شود.

و یکى از هولناک ترین خطرات آن این است که این عادت شوم به هیچ وجه قابل کنترل نیست و با توسعه روزافزون خود، اراده را تضعیف مى کند و به صورت افراطى عجیبى گسترش یافته هر گونه محدودیت را در هم مى شکند.

درست است که هر گونه افراط در امور جنسى حتى از طریق مشروع (از طریق ازدواج) نیز ممکن است خطرات فراوانى در بر داشته باشد. ولى گذشته از تفاوت هاى اصولى که میان اشباع طبیعى این غریزه و اشباع از طرق غیر طبیعى وجود دارد (و بعداً تشریح خواهد شد) فراهم شدن شرایط اشباع مشروع و طبیعى آن در همه حال ممکن نیست در حالى که این عادت شوم نیاز به فراهم شدن شرایط خاصى ندارد و لذا به صورت خطرناکى در زندگى مبتلایان رخنه کرده و ریشه مى دواند.

با توجه به حقایق فوق و با توجه به اهمیّت فوق العاده اى که این مسأله در سرنوشت جوانان از نظر جسمى، فکرى، اخلاقى و اجتماعى و مذهبى دارد لازم است همه جوانان به دقت نکاتى را که براى «پیشگیرى» از این عادات شوم اعلام مى کنیم به کار بندند.

مبتلایان نیز باید بدانند که براى ترک این عادت هیچ موقعى دیر نیست. قبل از هر چیز «تصمیم» و سپس به کار بستن دقیق دستورهایى که در صفحات آینده این کتاب ذکر خواهد شد لازم است و با انجام این برنامه ترک این عادات مشکل نخواهد بود.

12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma
آبی
سبز تیره
سبز روشن
قهوه ای