بخش هفتم / سؤالات گوناگون
فهرست موضوعات
جستجو 

علل پیشرفت مسلمانان در گذشته و عقب ماندگى امروز چیست؟

 

سؤال: علل ترقّى و پیشرفت مسلمانان چه بوده و اکنون علل انحطاط و عقب ماندگى آنها چیست؟ چرا روزى مسلمانان بر اکثریّت مردم متمدّن روى زمین حکومت مى کردند و قافله سالار تمدّن بودند; ولى امروز دنباله رو ملل پیشرفته جهان شده اند؟!
 
پاسخ: به راستى این سؤال از پرسشهاى جالب و حسّاس است; شایسته است کتابى پیرامون آن نوشته شود. دانشمند معروف مصرى، فرید وجدى در دائرة المعارف خود در مادّه «علم» علل ده گانه اى براى پیشرفت مسلمانان یادآور شده و دانشمندان دیگرى نیز در این باره به بحث و گفتگو پرداخته اند (1) ولى در حقیقت علّت اساسى آن پیشرفت و این عقب گرد، چیزى جز پیروى و انحراف از تعالیم عالى اسلام نبوده است; مسلمانان در صدر اسلام ـ در تمام شؤون زندگى ـ از تعالیم اسلام الهام مى گرفتند ولى امروز در غالب نقاط، مسلمانان از راه صحیح اسلام منحرف گردیده و مى توان گفت که گروهى در حقیقت مسلمان جغرافیایى هستند نه مسلمان واقعى; علّت اساسى همین است و بس، ولى مع الوصف به برخى از علل ترقّى و تعالى و یا تنزّل و انحطاط آنان اشاره مى کنیم:
1ـ فداکارى همه جانبه: مسلمانان صدر اسلام به تمام معنا فداکار بودند. دین و آیین اسلام در نظر آنها از برادر، زن، مقام، ثروت و منصب گرامى تر بود; همه منافع مادّى را فداى اسلام مى کردند و صفحات تاریخ اسلام خصوصاً جنگهاى پیامبر اسلام گواه زنده این گفتار است، ولى امروز براى بیشتر افراد، دین در حاشیه زندگى قرار گرفته و دیگر آن فداکارى کمتر وجود دارد; براى گروهى اسلام تا آن جا محترم است که با مال و مقام آنها مزاحمت نداشته باشد و در صورت تزاحم، کمتر فردى است که به خاطر اسلام دست از منافع مهمّى بکشد.
از آن جا که اسلام براى آنها گران تمام شده بود و آن را به قیمت جان عزیزان خود خریده بودند ارزش آن را مى دانستند.
1ـ اتّحاد و اتّفاق: در صدر اسلام، مسلمانان متّحد و متّفق و به حکم قرآن برادر بودند و پس از وفات پیامبر با اختلافى که پیش آمد، بر اثر حسن سیاست امیر مؤمنان (علیه السلام) و فرزندان گرامى او لطمه اى به پیشرفت اسلام و ترقّى مسلمانان وارد نشد، آنان از حقوق مسلّم خود دست کشیدند که لااقل اصول اسلام محفوظ بماند; ولى امروز نفاق و اختلاف در میان مسلمانان و سران آنها به سر حدّ کمال رسیده است، چند قرن است که بازار دین سازى رواج کامل یافته، هر گروهى گروه مخالف را فاسق و خارج از دین معرّفى مى کند و در بدبختى و اضمحلال او مى کوشد; امروز اختلاف میان مسلمانان گسترش زیادى پیدا کرده و چهره واقعى اسلام به وسیله یک سلسله موهومات و افکار خرافى پوشیده شده است، آیا با این وصف ممکن است مسلمانان همان عظمت گذشته را داشته باشند؟!
3ـ آشنایى با شرایط زمان: این خود عامل مهمّى در پیشرفت آنان بود، همواره مسلمانان خود را با سلاح روز و علوم روز مجهّز مى کردند، پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در نبرد «حنین» مطّلع شد که وسیله تازه اى در یمن براى شکست قلعه ها و در هم کوبیدن دژهاى محکم اختراع شده، فوراً عدّه اى را اعزام کرد که رهسپار یمن شوند و طرز ساخت و به کار بردن آن را فراگیرند! (2)
مسلمانان صدر اسلام تا چندین قرن علوم دیگران را از قبیل فلسفه، فیزیک و شیمى، حساب و هندسه، هیئت و نجوم و... به زبان اسلامى ترجمه کردند و با افکار خود آن را تکمیل نمودند و دانشگاههاى بزرگ و کتابخانه هاى با عظمتى تأسیس کردند و از این طریق خود را از بیگانگان بى نیاز ساخته و مشعلدار علوم گردیدند. سالیان درازى مراکز اسلامى در بغداد و شام و مصر و اندلس و ایران مرکز تحصیل دانشجویان جهان بود، ولى امروز بسیارى از مسلمانان شرایط زمان و اوضاع روز را نادیده گرفته و مى خواهند با وسایل و ابزار دیرینه زنگى کنند و سیادت خود را در تمام جهان گسترش دهند، در صورتى که جهان روز به روز نوتر گشته، علوم و تمدّن لحظه به لحظه دگرگون مى گردد ولى هنوز وسیله تبلیغاتى، وسیله پخش و نشر معارف اسلام ما ضعیف است.
این سه عامل قسمتى از عوامل ترقّى مسلمانان صدر اسلام بود و عوامل دیگرى نیز در پیشرفت آنان تأثیر چشمگیرى داشته که از تشریح آنها براى پرهیز از اطاله سخن خودارى مى کنیم و این بحث را با آیه زیر که علل برترى مسلمانان را یادآور مى شود به پایان مى رسانیم; آن جا که خداوند به جامعه مسلمانان خطاب مى کند و مى فرماید: «وَ اَنْتُمُ الاَعْلَوْنَ اِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ; و شما برترید اگر ایمان داشته باشید». (3)
روى این بیان و با توجّه به مفادّ آیه یاد شده، پاسخ سؤال دیگرى نیز روشن مى گردد که آیا امیدى هست که مسلمانان عظمت دیرینه خود را بازیابند؟
پاسخ این سؤال مثبت است و با ملاحظه مطالبى که پیرامون سؤال نخستین ایراد گردید، پاسخ این سؤال روشن مى شود; زیرا با تجدید و به کار بستن عواملى که در آغاز اسلام باعث ترقّى و پیشرفت آنها گردید، بار دیگر همان پیشرفت نصیب آنها مى گردد.
اگر مسلمانان کنونى بسان مسلمانان آغاز اسلام فداکار باشند، اتّحاد و اتّفاق را جایگزین اختلاف و نفاق کنند و رهبران اسلامى شرایط و روح زمان را خوب درک کنند، باز اعتلا و عظمت آنها تجدید مى گردد; البتّه هر نوع تحوّل و تکامل باید در حدود قوانین اسلام قرار گیرد و موضوع درک «روح زمان» وسیله تحریف یا کنار گذاردن قوانین اسلام از صحنه زندگى نباشد.


1. از باب نمونه به کتاب «علل انحطاط مسلمین» نگارش شکیب ارسلان، مراجعه فرمایید.
2. سیره ابن هشام، جلد 2، بخش نبرد با طائفیان.
3. سوره آل عمران، آیه 139.

 

12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma
آبی
سبز تیره
سبز روشن
قهوه ای