کفرانِ یک نعمت بزرگ
فهرست موضوعات
جستجو 


در این آیات به گوشه دیگرى از حالات مشرکان و طرز تفکر آنها و پاسخ به اشتباهاتشان اشاره شده است. و از آنجا که آیه گذشته سود و زیان و آگاهى از علم غیب را منحصر به خدا معرفى مى کرد، و در حقیقت اشاره به توحید افعالى خدا بود، این آیات، مکمل آنها محسوب مى شود; زیرا اینها نیز اشاره به توحید افعالى خدا است.
نخست مى فرماید: «او کسى است که شما را از یک نفس آفرید و همسر او را نیز از جنس او قرار داد تا در کنار او بیاساید» (هُوَ الَّذی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْس واحِدَة وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِیَسْکُنَ إِلَیْها).
این دو در کنار هم زندگى آرام بخشى داشتند، «اما هنگامى که زوج با همسر خود آمیزش جنسى کرد، بارى سبک برداشت، و با داشتن حمل به کارهاى خود همچنان ادامه مى داد» (فَلَمّا تَغَشّاها حَمَلَتْ حَمْلاً خَفیفاً فَمَرَّتْ بِهِ)(1) به گونه اى که در آغاز کار این حمل براى او مشکلى ایجاد نمى کرد.
اما با گذشت شب و روز، «حمل او کم کم سنگین شد تا کاملاً احساس سنگینى کرد» (فَلَمّا أَثْقَلَتْ).
در این هنگام دو همسر، انتظار فرزندى را مى کشیدند و آرزو داشتند خداوند فرزند صالحى به آنها مرحمت کند، از این جهت «متوجه درگاه خدا شدند و پروردگار خویش را چنین خواندند: بارالها اگر به ما فرزند صالحى عطا کنى از شکرگزاران خواهیم بود» (دَعَوَا اللّهَ رَبَّهُما لَئِنْ آتَیْتَنا صالِحاً لَنَکُونَنَّ مِنَ الشّاکِرینَ).


* * *

«ولى هنگامى که خداوند فرزندى سالم با تناسب اندام و شایستگى کامل به آنها داد، آنها براى خدا در این نعمت بزرگ شرکائى قائل شدند، اما خداوند برتر و بالاتر از شرک آنهاست» (فَلَمّا آتاهُما صالِحاً جَعَلا لَهُ شُرَکاءَ فیما آتاهُما فَتَعالَى اللّهُ عَمّا یُشْرِکُونَ).


* * *

در سومین آیه، قرآن بار دیگر فکر و عقیده بت پرستى را با بیان روشن و کوبنده اى محکوم مى کند، و مى فرماید: «آیا اینها موجوداتى را شریک خدا قرار مى دهند که قادر بر آفرینش چیزى نیستند، بلکه خودشان مخلوق اویند» (أَ یُشْرِکُونَ ما لا یَخْلُقُ شَیْئاً وَ هُمْ یُخْلَقُونَ).


* * *

به علاوه «این معبودهاى ساختگى در هیچ یک از مشکلات قادر نیستند پرستش کنندگان خود را یارى کنند، و حتى قادر نیستند خود را نیز در برابر مشکلات یارى دهند» (وَ لا یَسْتَطیعُونَ لَهُمْ نَصْراً وَ لا أَنْفُسَهُمْ یَنْصُرُونَ).


* * *

و مى افزاید: این معبودها آن چنان هستند که «اگر شما بخواهید آنها را هدایت کنید، از شما پیروى نخواهند کرد» و حتى عقل و شعور آن را ندارند (وَ إِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدى لا یَتَّبِعُوکُمْ).
آنها که چنین هستند و نداى هادیان را نمى شنوند، چگونه مى توانند دیگران را هدایت کنند؟
بعضى از مفسران احتمال دیگرى در تفسیر این قسمت از آیه داده اند و آن این که: ضمیر «هُمْ» به بت پرستان و مشرکان بر مى گردد، یعنى گروهى از آنها بقدرى لجوج و متعصبند که هر چه آنها را دعوت به توحید کنید، تسلیم نمى شوند.(2)
این احتمال نیز هست که منظور این باشد: اگر شما از آنها تقاضاى هدایت کنید، تقاضاى شما انجام نخواهد شد، به هر حال «براى شما مساوى است، خواه آنها را، دعوت به سوى حق کنید و یا در برابرشان خاموش باشید» (سَواءٌ عَلَیْکُمْ أَ دَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنْتُمْ صامِتُونَ) در هر دو صورت، این گروه بت پرستان لجوج، دست بردار نیستند.
طبق تفسیر اول، معنى جمله این است: براى شما یکسان است، خواه از بت ها تقاضاى چیزى کنید، یا خاموش باشید، در هر دو صورت، نتیجه منفى است; زیرا بت ها اثرى در سرنوشت کسى ندارند و قادر به انجام خواسته کسى نیستند.
«فخر رازى» در تفسیر خود، در ذیل این آیه مى نویسد: مشرکان هنگامى که به مشکلى گرفتار مى شدند دست تضرع به سوى بت ها بر مى داشتند، و هنگامى که مشکلى براى آنها واقع نمى شد، ساکت و خاموش بودند، قرآن به آنها مى گوید: خواه در برابر آنها تضرع و زارى کنید و خواه خاموش بمانید هیچ تفاوتى نمى کند.
 


* * *


1 ـ «تَغَشّاها» از ماده «تَغَشِّى» به معنى پوشاندن است و این جمله در زبان عرب کنایه لطیفى از آمیزش جنسى است.
2 ـ تفسیر «قرطبى»، ذیل آیه مورد بحث ـ «بحر المحیط»، ذیل آیه مورد بحث.
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma
آبی
سبز تیره
سبز روشن
قهوه ای