3 ـ منظور از «ذى القربى» چیست؟
فهرست موضوعات
جستجو 


منظور از «ذى القربى» در این آیه نه همه خویشاوندان افراد است، و نه همه خویشاوندان پیامبر(صلى الله علیه وآله)، بلکه امامان اهل بیت(علیهم السلام) هستند. دلیل بر این موضوع روایات متواترى است که از طرق اهل بیت پیامبر(صلى الله علیه وآله)نقل شده است.(1) و در کتب اهل سنت نیز اشاراتى به آن وجود دارد.(2)
بنابراین، آنها که یک سهم از خمس را متعلق به همه خویشاوندان پیامبر مى دانند، در برابر این سؤال قرار مى گیرند: این چه امتیازى است که اسلام براى اقوام و بستگان پیامبر(صلى الله علیه وآله)قائل شده است، در حالى که مى دانیم اسلام مافوق نژاد و قوم و قبیله است؟
ولى اگر آن را مخصوص امامان اهل بیت(علیهم السلام) بدانیم، با توجه به این که آنها جانشینان پیامبر و رهبران حکومت اسلامى بوده و هستند، علت دادن این یک سهم از خمس به آنها روشن مى گردد.
به تعبیر دیگر، «سهم خدا» و «سهم پیامبر» و «سهم ذى القربى» هر سه سهم، متعلق به «رهبر حکومت اسلامى» است، او زندگى ساده خود را از آن اداره مى کند و بقیه را در مخارج گوناگونى که لازمه مقام رهبرى امت است مصرف خواهد نمود، یعنى: در نیازهاى جامعه و مردم.
بعضى از مفسران اهل سنت مانند نویسنده «المنار» چون «ذى القربى» را همه خویشاوندان دانسته است، براى پاسخ اشکال فوق، به دست و پا افتاده و براى حکومت اسلامى پیامبر(صلى الله علیه وآله) تشریفاتى قائل شده و او را موظف دانسته که قوم و قبیله خویش را به وسیله اموال، گرد خود نگاه دارد!
روشن است: چنین منطقى به هیچ وجه با منطق حکومت جهانى و انسانى و حذف امتیازات قبیلگى سازگار نیست (در این زمینه توضیح دیگرى داریم که در بحث هاى آینده خواهد آمد).


* * *

4 ـ منظور از «یتیمان»، «مسکینان» و «واماندگان در راه» تنها ایتام و مساکین و ابناء سبیل «بنى هاشم» و سادات مى باشند.
اگر چه ظاهر آیه مطلق است و قیدى در آن دیده نمى شود، اما دلیل ما بر این تقیید، روایات زیادى است که در تفسیر آیه از طرق اهل بیت(علیهم السلام) وارد شده.(3)
و مى دانیم بسیارى از احکام در متن قرآن به طور مطلق آمده ولى «شرائط و قیود» آن به وسیله «سنت» بیان شده است و این منحصر به آیه مورد بحث نیست تا جاى تعجب باشد.
به علاوه، با توجه به آن که زکات غیر بنى هاشم، بر نیازمندان بنى هاشم به طور مسلّم حرام است، باید احتیاجات آنها از طریق دیگرى تأمین گردد، و این خود، قرینه مى شود بر این که منظور از آیه فوق، خصوص نیازمندان بنى هاشم است. لذا، در احادیث مى خوانیم: امام صادق(علیه السلام) مى فرموده: «خداوند هنگامى که زکات را بر ما حرام کرد خمس را براى ما قرار داد. بنابراین، زکات بر ما حرام است و خمس حلال».(4)
 


* * *


1 ـ به کتاب «وسائل الشیعه»، جلد 6، بحث خمس مراجعه شود (جلد 15، صفحه 114، باب 14: باب کیفیة قسمة الغنائم و نحوها، حدیث 12618، چاپ آل البیت) ـ «کافى»، جلد 1، صفحات 294، 414، 539 و...، دار الکتب الاسلامیة ـ «بحار الانوار»، جلد 93، صفحه 198 و...
2 ـ به کتاب «درّ المنثور»، جلد 3، صفحات 160، 185 و 186، دار المعرفة، طبع اول، 1365 هـ ق مراجعه فرمائید.
3 ـ «وسائل الشیعه»، جلد 9، صفحات 509، 510 و 516، باب 6: باب انه یقسم ستة اقسام، حدیث 12611 و جلد 15، صفحات 113 و 114، چاپ آل البیت ـ «من لایحضره الفقیه»، جلد 2، صفحه 42، انتشارات جامعه مدرسین، 1413 هـ ق ـ «تهذیب»، جلد 4، صفحه 125 ـ «بحار الانوار»، جلد 90، صفحه 46 و جلد 93، صفحات 195، 198، 199 و 202.
4 ـ «وسائل الشیعه»، جلد 6 (جلد 9، صفحات 270 و 271، چاپ آل البیت) بحث خمس ـ تفسیر «مجمع البیان»، ذیل آیه مورد بحث.
از طرق اهل سنت نیز در این زمینه روایاتى نقل شده که به زودى به آن اشاره خواهد شد.
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma
آبی
سبز تیره
سبز روشن
قهوه ای