نکته ها:
فهرست موضوعات
جستجو 


1 ـ ظاهر آیات فوق ـ همان گونه که گفتیم ـ بحث پیرامون گرفتن اسیران جنگى است، نه مسأله گرفتن «فِدْیَه» بعد از جنگ، و به این ترتیب، بسیارى از اشکالات که در فهم تفسیر آیه براى جمعى از مفسران پیدا شده خود به خود حل خواهد شد.
و نیز ملامت و سرزنش متوجه گروهى است که قبل از پیروزى کامل به منظور هدف هاى مادى مشغول گرفتن اسیر شدند، و هیچ گونه ارتباطى با شخص پیامبر(صلى الله علیه وآله) و آن دسته از مؤمنان که هدف جهاد را تعقیب مى کردند، ندارد.
بنابراین، بحث هائى از قبیل این که: آیا پیامبر(صلى الله علیه وآله) در اینجا مرتکب گناهى شده و چگونه با مقام عصمت او سازگار است؟ همگى بى مورد است.
همچنین احادیثى که در بعضى از کتب اهل تسنن در تفسیر آیه وارد شده و مى گوید: آیه مربوط به اقدام پیامبر و مسلمانان به گرفتن فدیه در مقابل اسیران جنگى بعد از جنگ بدر و قبل از اجازه خداوند است، و این که: تنها کسى که مخالف با فدیه و طرفدار کشتن اسیران جنگى بود «عمر» یا «سعد بن معاذ» بود و پیامبر(صلى الله علیه وآله) درباره او فرمود:
اگر عذابى از طرف خدا نازل مى شد هیچ کس از ما جز «عمر» و یا «سعد بن معاذ» نجات نمى یافت!(1) همه این بحث ها بى اساس و این گونه روایات از تفسیر آیه به کلى بیگانه است.
به خصوص این که نشانه جعل در این احادیث کاملاً ظاهر است; زیرا مقام «عمر» یا «سعد بن معاذ» را حتى بالاتر از مقام پیامبر قرار داده است!


* * *

2 ـ آیات فوق (67 و 68)، هیچ گونه مخالفتى با گرفتن «فِداء» و آزاد ساختن اسیران جنگى در صورتى که مصلحت جامعه اسلامى ایجاب کند، ندارد بلکه مى گوید: نباید مجاهدین به این منظور دست به گرفتن اسیر بزنند.
بنابراین، با آیه 4 سوره «محمّد» از هر نظر موافق است. آنجا که مى فرماید: فَاِذا لَقِیْتُمُ الَّذِیْنَ کَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقابِ حَتّى اِذا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الوَثاقَ فَاِمّا مَنّاً بَعْدُ وَ اِمّا فِداءً:
«هنگامى که با کافران (و دشمنانى که حق حیات براى شما قائل نیستند) در میدان جنگ رو به رو شدید، ضربات خود را بر گردن آنان فرود آرید تا هنگامى که بر آنها غلبه کنید، در این هنگام دیگر آنها را نکشید بلکه ببندید و اسیر سازید، سپس یا آنها را بدون گرفتن «فِداء» و یا با گرفتن «فِداء» آزاد کنید».
ولى در اینجا به یک نکته باید توجه داشت و آن این که هر گاه در میان اسیران جنگى افراد خطرناکى وجود داشته باشند که آزادى آنها، موجب برافروخته شدن مجدد آتش جنگ و به خطر افتادن پیروزى گردد، مسلمانان حق دارند این گونه افراد خطرناک را نابود کنند، دلیل این موضوع در خود آیه و در تعبیر «یُثْخِنَ» و «أَثْخَنْتُمُوهُمْ» نهفته شده است.
به همین دلیل در پاره اى از روایات وارد شده پیامبر دستور داد دو نفر از اسیران جنگ «بدر» را به نام هاى «عقبة ابن ابى معیط» و «نضر بن حارث» را به قتل برسانند، و هیچ گونه فدائى از آنان نپذیرند.(2)


* * *

3 ـ در آیات بالا (67 و 68)، بار دیگر تأکیدى پیرامون مسأله آزادى اراده انسان و نفى مکتب جبر دیده مى شود; زیرا مى گوید: خداوند براى شما سراى جاویدان مى خواهد در حالى که گروهى از شما در بند منافع مادى زودگذر هستید.
 


* * *


1 ـ تفسیر «المنار»، جلد 10، صفحه 90، ذیل آیه مورد بحث ـ تفسیر «روح المعانى»، جلد 10، صفحه 32، ذیل آیه مورد بحث ـ تفسیر «فخر رازى»، جلد 15، صفحه 198، ذیل آیه مورد بحث ـ تفسیر «طبرى»، ذیل آیه مورد بحث ـ «بحار الانوار»، جلد 34، صفحه 394 و جلد 50، صفحات 82 و 83 ـ «شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید»، جلد 12، صفحات 178 و 181 و جلد 14، صفحه 175، کتابخانه آیت اللّه مرعشى نجفى، قم، 1404 هـ ق.
2 ـ «نور الثقلین»، جلد 2، صفحه 135، موسسه اسماعیلیان، طبع چهارم، 1412 هـ ق ـ «تهذیب»، جلد 6، صفحه 173، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365 هـ ش ـ «وسائل الشیعه»، جلد 15، صفحه 148، چاپ آل البیت ـ «بحار الانوار»، جلد 19، صفحات 241، 259 و 347.
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma
آبی
سبز تیره
سبز روشن
قهوه ای