2 ـ مبالغه و اغراق در تنزیه صحابه
فهرست موضوعات
جستجو 


جمعى از برادران اهل سنت از احترام و اهمیتى که قرآن براى مهاجران اولین قائل شده خواسته اند، چنین استفاده کنند که: آنها تا پایان عمر مرتکب هیچ گونه خلافى نشدند، و باید بدون چون و چرا، همه را بدون استثناء محترم بشماریم، سپس این موضوع را به همه «صحابه»، به خاطر تمجیدى که قرآن از آنها در جریان «بیعت رضوان» و غیر آن کرده، تعمیم داده اند، و عملاً صحابه را بدون در نظر گرفتن اعمالشان، انسان هاى استثنائى شمرده و اجازه هر گونه نقد و و بررسى در کارهایشان را از خود سلب کرده اند.
از جمله مفسر معروف، نویسنده «المنار» ذیل آیات مورد بحث، حمله شدیدى به شیعه کرده که: چرا آنها روى بعضى از مهاجران اولین انگشت مى گذارند و انتقاد مى کنند؟
در حالى که توجه ندارند این گونه اعتقاد درباره صحابه، چه تضادى با روح اسلام و تاریخ آن دارد!
شک نیست، «صحابه»، مخصوصاً مهاجران نخستین احترام خاصى دارند، ولى این احترام تا آن زمانى بوده است که در مسیر صحیح گام بر مى داشتند و فداکارى به خرج مى دادند.
اما از آن روز که گروهى از صحابه از مسیر واقعى اسلام منحرف شدند، مسلماً قضاوت قرآن درباره آنها چیز دیگرى خواهد بود.
فى المثل ما چگونه مى توانیم «طلحه» و «زبیر» را در برابر شکستن بیعت و مخالفت با پیشوائى که گذشته از تصریح پیامبر(صلى الله علیه وآله) از طرف عموم مسلمانان و حتى خودشان انتخاب شده بود، تبرئه کنیم؟
ما چگونه مى توانیم دامن آنها را از خون هفده هزار مسلمان که در میدان جنگ جمل به خاک ریخته شد بشوئیم؟
کسى که خون یک نفر بى گناه را به زمین بریزد، هیچ عذرى در پیشگاه خدا نخواهد داشت، هر کس که باشد، چه رسد به این عده زیاد!
اصولاً مگر مى توان هم «على(علیه السلام) و یارانش» را در میدان جنگ جمل بر حق دانست و هم «طلحه و زبیر» و بعضى دیگر از صحابه را که به آنها پیوسته بودند؟
آیا هیچ منطق و عقلى این تضاد روشن را مى پذیرد؟
آیا مى توانیم با عنوان «تنزیه صحابه» چشم روى هم بگذاریم و آنها را «تافته جدا بافته» بدانیم و سراسر تاریخ اسلام را بعد از پیامبر به دست فراموشى بسپاریم و ضابطه اسلامى: اِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللّهِ أَتْقاکُمْ: «گرامى ترین شما نزد خدا با تقواترین شماست»(1) را زیر پا بگذاریم؟!
این چه قضاوت غیر منطقى است؟
چه مانعى دارد که شخص، یا اشخاصى یک روز در صف بهشتیان و طرفداران حق باشند و روز دیگرى در صف دوزخیان و دشمنان حق قرار گیرند؟
مگر همه معصومند؟
مگر این همه دگرگونى در حالات اشخاص با چشم خود ندیده ایم؟
داستان «اصحاب رَدَّه»، یعنى مرتد شدن جمعى از مسلمانان بعد از رحلت پیغمبر(صلى الله علیه وآله) را همه، اعم از شیعه و اهل سنت، در کتاب هاى خود نقل کرده اند که خلیفه اول به جنگ با آنها برخاست و آنها را بر سر جاى خود نشاند.
آیا هیچ یک از «اصحاب رَدَّه» پیامبر(صلى الله علیه وآله) را ندیده و در صف صحابه نبودند؟!
شگفت انگیزتر این که براى نجات از این تضاد و بن بست عجیب، بعضى موضوع «اجتهاد» را دستاویز قرار داده، مى گویند:
افرادى مانند «طلحه»، «زبیر» و «معاویه»! و همکاران آنها مجتهد بودند و اشتباه کردند، اما گناهى از آنها سر نزد، بلکه اجر و پاداش در برابر همین اعمالشان از خداوند خواهند گرفت!!
راستى چه منطق رسوائى است؟
مگر قیام بر ضد جانشین پیامبر(صلى الله علیه وآله) و شکستن پیمان، و ریختن خون هزاران بى گناه آن هم به خاطر جاه طلبى، و رسیدن به مال و مقام، موضوع پیچیده و نامعلومى است که کسى از زشتى آن با خبر نباشد؟
آیا ریختن آن همه خون بى گناهان در پیشگاه خداوند اجر و پاداش دارد؟!
اگر ما بخواهیم گروهى از صحابه را، که مرتکب جنایاتى شدند، این چنین تبرئه کنیم، به طور مسلّم هیچ گنهکارى در دنیا وجود نخواهد داشت و با این منطق، همه قاتلان، جانیان و جباران را تبرئه خواهیم کرد.
این گونه دفاع هاى بى رویه از صحابه، سبب بدبینى به اصل اسلام خواهد شد.
بنابراین، چاره اى جز این نداریم که: براى همه، مخصوصاً صحابه پیامبر(صلى الله علیه وآله) احترام قائل شویم ولى تا آن روز که از مسیر حق و عدالت و برنامه هاى اسلام منحرف نشده باشند!(2)
 


* * *


1 ـ حجرات، آیه 13.
2 ـ در جلد 8، در مورد عدالت و تنزیه صحابه، ذیل آیه 100 سوره «توبه» بحث شده است.
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma
آبی
سبز تیره
سبز روشن
قهوه ای