همان گونه که در تفسیر سوره «نساء» اشاره کردیم، در زمان جاهلیت عرب، ارث از یکى از سه راه بود:
از طریق «نَسَب» (نسب در نزد آنها تنها منحصر به فرزندان پسر بود و کودکان و زنان از بردن ارث محروم بودند)!
و از طریق «تبنّى»، یعنى «پسر خواندگى».
از طریق «عهد» و «پیمان» که از آن تعبیر به «وَلاء» مى کردند.(1)
در آغاز اسلام، که هنوز قانون ارث نازل نشده بود، به همین روش عمل مى شد.
اما به زودى مسأله «اخوت اسلامى» جاى آن را گرفت، و تنها مهاجران و انصار که با یکدیگر پیمان اخوت بسته بودند، از یکدیگر ارث مى بردند.
پس از مدتى که اسلام گسترش بیشترى پیدا کرد، ارث انتقال به خویشاوندان نسبى و سببى پیدا کرد، و حکم اخوت اسلامى در زمینه ارث منسوخ گشت و قانون نهائى ارث نازل گشت، که در آیات فوق و آیه 6 سوره «احزاب» به آن اشاره شده است، آنجا که مى فرماید: (وَ أُولُوا الأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى بِبَعْض فِى کِتابِ اللّهِ).
اینها همه از نظر تاریخ مسلّم است، ولى همان گونه که گفتیم، جمله «وَ أُولُوا الأَرْحامِ» که در آیات مورد بحث آمده، اختصاص به مسأله ارث ندارد، بلکه معنى وسیعى را مى رساند که ارث جزء آن است.(2)
* * *