نکته ها:
فهرست موضوعات
جستجو 


1 ـ در این که منظور از گروهى که با جمله «اِلاَّ الَّذِیْنَ عاهَدْتُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ» استثناء شده اند، کدام گروه بوده اند، در میان مفسران گفتگوست، ولى با توجه به آیات گذشته ظاهر این است که منظور همان قبایلى است که به عهد و پیمانشان وفادار ماندند، یعنى طوایفى مانند «بنوضُمرَه» و «بنوخُزَیمَه» و مانند آنها.
در حقیقت این جمله به منزله تأکید نسبت به آیات گذشته است، که مسلمانان باید به هوش باشند که حساب این گروه ها را از پیمان شکنان جدا کنند.
اما این که مى گوید: «با آنها که نزد مسجدالحرام پیمان بستید»، ممکن است به خاطر این باشد که به هنگام صلح «حدیبیه» که مسلمانان با مشرکان قریش در سرزمین «حدیبیه» در پانزده میلى «مکّه» در سال ششم هجرت پیمان بستند، گروه هاى دیگرى از مشرکان عرب مانند طوایفى که در بالا اشاره شد، به این پیمان ملحق شدند، و با مسلمانان پیمان ترک مخاصمه بستند، ولى مشرکان قریش پیمان خود را شکستند و سپس در سال هشتم در جریان فتح «مکّه» اسلام اختیار کردند، اما گروه هاى وابسته، مسلمان نشدند و پیمان را هم نشکستند.
و از آنجا که سرزمین «مکّه» منطقه وسیعى (تا حدود 48 میل) اطراف خود را فرا مى گیرد، تمام این مناطق جزء مسجدالحرام به شمار مى آید چنان که در آیه 196 سوره «بقره» در مورد حج تمتع و احکام آن مى خوانیم: ذلِکَ لِمَنْ لَمْ یَکُنْ أَهْلُهُ حاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرامِ: «این احکام مربوط به کسى است که خانه و خانواده اش نزد مسجدالحرام نباشد».
و بر طبق تصریح روایات و فتاواى فقهاء احکام حج تمتع بر کسانى است که فاصله آنها از «مکّه» بیش از 48 میل بوده باشد.(1)
بنابراین، هیچ مانعى ندارد که صلح «حدیبیه» که در 15 میلى «مکّه» انجام شده است به عنوان «عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ» ذکر شود.
و اما این که بعضى از مفسران گفته اند: «استثناى فوق مربوط به مشرکان قریش است، یعنى قرآن مجید پیمان آنها را که در «حدیبیه» بستند محترم شمرده»، نادرست به نظر مى رسد; زیرا:
اوّلاً ـ پیمان شکنى مشرکان قریش قطعى و مسلّم بود، اگر آنها پیمان شکن نبودند چه کسى پیمان شکن بود؟
ثانیاً ـ صلح «حدیبیه» مربوط به سال ششم هجرت است، در حالى که در سال هشتم پس از فتح «مکّه» مشرکان قریش اسلام را پذیرفتند، بنابراین آیات فوق که در سال نهم هجرت نازل شده است، نمى تواند ناظر به آنها باشد.


* * *

2 ـ همان گونه که در سابق نیز گفته شد، منظور از آیات بالا این نیست که تنها تصمیم آنان بر پیمان شکنى به هنگام رسیدن به قدرت مجوز براى لغو یک جانبه پیمان است، بلکه آنها این طرز فکر خود را بارها عملاً نشان داده بودند، که هر موقع دستشان برسد ضربه کارى خود را بدون توجه به پیمان، بر پیکر مسلمانان وارد مى سازند، و این مقدار براى لغو پیمان کافى است.
 


* * *


1 ـ «من لایحضره الفقیه»، جلد 2، صفحه 312، انتشارات جامعه مدرسین قم، 1413 هـ ق ـ «تهذیب»، جلد 5، صفحات 32 و 33، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365 هـ ش ـ «وسائل الشیعه»، جلد 11، صفحات 258 و 259، چاپ آل البیت ـ «بحار الانوار»، جلد 10، صفحه 402، و جلد 96، صفحات 87، 88، 93 و 94.
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma
آبی
سبز تیره
سبز روشن
قهوه ای