تن پروران طمّاع
فهرست موضوعات
جستجو 


گفتیم: جنگ «تبوک» یک وضع استثنائى داشت، و توأم با مقدماتى کاملاً مشکل و پیچیده بود. به همین جهت عده اى از افراد ضعیف الایمان و یا منافق، از شرکت در این میدان تعلل مىورزیدند.
در آیات گذشته، خداوند گروهى از مؤمنان را سرزنش کرد که: چرا به هنگام صدور فرمان جهاد، سنگینى به خرج مى دهند؟
و فرمود: دستور جهاد به سود خود شما است و گرنه خدا مى تواند به جاى افراد بى اراده و تن پرور مردمى شجاع، با ایمان و مصمم قرار دهد، بلکه حتى بدون آن هم قادر است پیامبر(صلى الله علیه وآله) خود را حفظ کند، آن چنان که در داستان «غار ثور» و «لَیْلَةُ الْمَبِیْت» حفظ نمود.
عجب این که چند تار «عنکبوت» که بر دهانه «غار» تنیده شده بود، سبب انحراف فکر دشمنان لجوج و سرکش شد، از در «غار» بازگشتند و پیامبر خدا سالم ماند.
جائى که خداوند با چند تار عنکبوت مى تواند مسیر تاریخ بشر را دگرگون سازد، چه نیازى به کمک این و آن دارد تا بخواهند ناز کنند؟
در حقیقت همه این دستورات براى تکامل و پیشرفت خود آنها بود، نه براى رفع نیازمندى خداوند.
به دنبال این سخن، بار دیگر مؤمنان را دعوت همه جانبه به سوى جهاد مى کند و مسامحه کنندگان را مورد سرزنش قرار مى دهد.
نخست مى فرماید: «همگى به سوى میدان جهاد حرکت کنید خواه سبکبار باشید یا سنگین بار» (انْفِرُوا خِفافاً وَ ثِقالاً).
«خِفاف» جمع «خفیف» است و «ثِقال» جمع «ثقیل»، این دو کلمه مفهوم جامعى دارد که همه حالات انسان را شامل مى شود.
یعنى اعم از این که جوان باشید یا پیر، مجرد باشید یا متأهل، کم عائله باشید، یا پرعائله، غنى باشید یا فقیر، بدون گرفتارى باشید یا گرفتار، زراعت و باغ و تجارت داشته باشید یا نه، در هر صورت، در هر حال و در هر موقعیت بر شما لازم است هنگامى که فرمان جهاد صادر شد همگى این دعوت آزادى بخش را اجابت کنید، از هر کار دیگرى چشم بپوشید، سلاح به دست گرفته به سوى میدان نبرد حرکت کنید.
و این که بعضى از مفسران این دو کلمه را تنها به یکى از معانى فوق محدود ساخته اند هیچ گونه دلیلى ندارد، بلکه هر کدام از آنها یکى از مصداق هاى این مفهوم وسیع است.
پس از آن اضافه مى کند: «در راه خدا با اموال و جان ها جهاد کنید» (وَ جاهِدُوا بِأَمْوالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ فی سَبیلِ اللّهِ).
یعنى، جهادى همه جانبه و فراگیر; چرا که در برابر دشمن نیرومندى که از ابر قدرت هاى آن زمان محسوب مى شد قرار داشتند، و بدون آن پیروزى ممکن نبود.
اما براى این که باز برکسى اشتباه نشود که این فداکارى ها به سود خداوند است، مى گوید: «این به نفع شما است اگر بدانید» (ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ).
یعنى، اگر بدانید که جهاد کلید سربلندى و عزت و برطرف کننده ضعف و ذلت است.
اگر بدانید که هیچ ملتى بدون جهاد در جهان به آزادى واقعى و عدالت نخواهد رسید.
و اگر بدانید که راه رسیدن به رضاى خدا و سعادت جاویدان و انواع نعمت ها و مواهب الهى در این نهضت مقدس عمومى و فداکارى همه جانبه است! درک خواهید کرد که جهاد به نفع شما است.


* * *

سپس بحث را متوجه افراد سست، تنبل و ضعیف الایمان که براى سر باز زدن از حضور در این میدان بزرگ، به انواع بهانه ها متشبث مى شدند کرده، و خطاب به پیامبر(صلى الله علیه وآله) چنین مى گوید: «اگر غنیمتى آماده و سفرى نزدیک بود به خاطر رسیدن به متاع دنیا به زودى دعوت تو را اجابت و از تو تبعیت مى کردند» و براى نشستن بر سر چنین سفره آماده اى مى دویدند (لَوْ کانَ عَرَضاً قَریباً وَ سَفَراً قاصِداً لاَتَّبَعُوکَ).(1)
«لکن اکنون که راه بر آنها دور است سستى مىورزند و بهانه مى آورند» (وَ لکِنْ بَعُدَتْ عَلَیْهِمُ الشُّقَّةُ).(2)
عجب این که: تنها به عذر و بهانه قناعت نمى کنند، بلکه «به زودى نزد تو مى آیند و قسم یاد مى کنند که اگر ما قدرت داشتیم با شما خارج مى شدیم» (وَ سَیَحْلِفُونَ بِاللّهِ لَوِ اسْتَطَعْنا لَخَرَجْنا مَعَکُمْ).
و اگر مى بینید ما به این میدان نمى آئیم بر اثر ناتوانى، گرفتارى و عدم قدرت است.
«آنها با این اعمال و این دروغ ها در واقع خود را هلاک مى کنند» (یُهْلِکُونَ أَنْفُسَهُمْ).
«ولى خداوند مى داند آنها دروغ مى گویند» (وَ اللّهُ یَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ).
کاملاً قدرت دارند، اما چون سفره چرب و نرمى نیست و برنامه شاق و پردرد سرى در پیش است به سوگندهاى دروغ متشبث مى شوند.
این موضوع، منحصر به جنگ «تبوک» و زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) نبود، در هر جامعه اى گروهى «تنبل» یا «منافق، طمّاع و فرصت طلب» وجود دارند که همیشه منتظرند لحظات پیروزى و نتیجه گیرى فرا رسد، آنگاه خود را در صف اول جا بزنند، فریاد بکشند، گریبان چاک کنند و خود را از نخستین مجاهد، برترین مبارز و دلسوزترین افراد معرفى کنند، تا بدون زحمت از ثمرات پیروزى دیگران بهره گیرند!.
ولى همین گروه مجاهد سینه چاک و مبارز دلسوز به هنگام پیش آمدن حوادث مشکل هر کدام به سوئى فرار مى کنند و براى توجیه فرار خود عذرها و بهانه ها مى تراشند:
یکى بیمار شده.
دیگرى فرزندش در بستر بیمارى افتاده.
سومى خانواده اش گرفتار وضع حمل است.
چهارمى چشمش دید کافى ندارد.
پنجمى مشغول تهیه مقدمات است و همچنین!...
ولى بر افراد بیدار و رهبران روشن لازم است این گروه را از آغاز شناسائى کنند و اگر قابل اصلاح نیستند از صفوف خود برانند!
 


* * *


1 ـ «عَرَض» به معناى چیز عارضى است که زود زائل مى شود، دوام و بقائى ندارد و معمولاً به مواهب مادى دنیا اطلاق مى شود، و «قاصِد» به معنى سهل و آسان است; زیرا در اصل از ماده «قَصْد» است و مردم عادى قصد خود را متوجه مسائل آسان مى کنند.
2 ـ «شُقَّة» به معنى زمین هائى پرسنگلاخ و یا راه هاى دور و دراز است که عبور از آن با مشقت توأم است.
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma
آبی
سبز تیره
سبز روشن
قهوه ای