ما پیروزیم!
فهرست موضوعات
جستجو 


در آیات فوق به یکى دیگر از صفات منافقان و نشانه هاى آنها اشاره شده و بحثى را که در آیات گذشته و آینده پیرامون نشانه هاى منافقان بود، تکمیل مى کند.
نخست مى فرماید: «اگر نیکى به تو رسد آنها را ناراحت مى کند» (إِنْ تُصِبْکَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ).
خواه این خیر و نیکى پیروزى بر دشمن باشد یا غنائم جنگى، و خواه پیشرفت هاى دیگر.
این ناراحتى دلیل عداوت باطنى و فقدان ایمان آنها است، چگونه ممکن است کسى کمترین بهره از ایمان داشته باشد و از پیروزى پیامبر خدا و یا حتى یک فرد با ایمان عادى ناراحت شود؟
پس از آن مى افزاید: «ولى در مقابل، اگر مصیبتى به تو برسد و گرفتار مشکلى شوى با خوشحالى مى گویند: ما از جلو پیش بینى چنین مسائلى را مى کردیم، و تصمیم لازم را گرفتیم» (وَ إِنْ تُصِبْکَ مُصیبَةٌ یَقُولُوا قَدْ أَخَذْنا أَمْرَنا مِنْ قَبْلُ) و خود را از این پرتگاه رهائى بخشیدیم!
«و هنگامى که به خانه هاى خود باز مى گردند، از شکست یا مصیبت یا ناراحتى شما خوشحالند» (وَ یَتَوَلَّوْا وَ هُمْ فَرِحُونَ).
این منافقان کوردل، از هر فرصتى به نفع خود استفاده و لاف عقل و درایت مى زنند که: این عقل و تدبیر ما بود که موجب شد در فلان میدان شرکت نکنیم و مشکلاتى که دامن دیگران را ـ بر اثر نداشتن عقل و درایت گرفت ـ دامان ما را نگیرد، این سخن را چنان مى گویند که گوئى از خوشحالى در پوست نمى گنجند!


* * *

و در آیه بعد مى گوید: اما تو اى پیامبر! به اینها از دو راه پاسخ گوى! پاسخى دندان شکن و منطقى!
نخست «بگو: هیچ حادثه اى براى ما رخ نمى دهد مگر آنچه را که خداوند براى ما مقرّر داشته است او مولاى ما است» (قُلْ لَنْ یُصیبَنا إِلاّ ما کَتَبَ اللّهُ لَنا هُوَ مَوْلانا) سرپرست حکیم و مهربان ما است و جز خیر و صلاح ما را مقدر نمى دارد.
آرى «افراد با ایمان باید تنها بر خدا توکّل کنند» (وَ عَلَى اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ).
تنها به او عشق مىورزند، از او یارى مى طلبند، سر بر آستان او مى سایند و تکیه گاه و پناهگاهشان کسى جز او نیست.
این اشتباه بزرگى است که منافقان گرفتار آن هستند، خیال مى کنند با عقل کوچک و فکر ناتوانشان مى توانند همه مشکلات و حوادث را پیش بینى کنند و از لطف و رحمت خدا بى نیازند.
آنها نمى دانند که تمام هستیشان همچون پر کاهى است در برابر یک طوفان عظیم از حوادث، یا همانند قطره کوچک آبى در یک بیابان سوزان، در یک روز تابستان.
اگر لطف الهى یار و مددکار نباشد از انسان ضعیف کارى ساخته نیست.


* * *

سپس مى افزاید: «و تو اى پیامبر، این پاسخ را نیز به آنان بگو: آیا درباره ما جز یکى از دو نیکى را انتظار دارید»؟ (قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنا إِلاّ إِحْدَى الْحُسْنَیَیْنِ).
یا دشمنان را در هم مى کوبیم و پیروز از میدان مبارزه باز مى گردیم، و یا کشته مى شویم و شربت شهادت را با افتخار مى نوشیم، هر کدام پیش آید خوش آید که مایه افتخار است و روشنى چشم ما.
اما به عکس «ما در مورد شما یکى از دو بدبختى، تیره روزى، بلا و مصیبت را انتظار مى کشیم، یا در این جهان و جهان دیگر به مجازات الهى گرفتار مى شوید، و یا به دست ما خوار و نابود خواهید شد» (وَ نَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِکُمْ أَنْ یُصیبَکُمُ اللّهُ بِعَذاب مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَیْدینا).
«حال که چنین است شما انتظار بکشید، و ما هم با شما انتظار مى کشیم» (فَتَرَبَّصُوا إِنّا مَعَکُمْ مُتَرَبِّصُونَ) شما در انتظار خوشبختى ما باشید و ما هم در انتظار بدبختى شما نشسته ایم!
 


* * *

12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma
آبی
سبز تیره
سبز روشن
قهوه ای