خودستائى
فهرست موضوعات
جستجو 


در نخستین آیه مورد بحث، به یکى از صفات نکوهیده انسان اشاره شده که گریبانگیر بسیارى از افراد و ملت ها مى شود و آن خودستائى، خویشتن را پاک نشان دادن و فضیلت براى خود ساختن است، آیه مى گوید: «آیا ندیدى کسانى را که خودستائى مى کنند»؟ (أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ یُزَکُّونَ أَنْفُسَهُمْ).(1)
پس از آن مى فرماید: «خداوند هر که را بخواهد مى ستاید» (بَلِ اللّهُ یُزَکِّی مَنْ یَشاءُ).
و تنها او است که از روى حکمت و مشیت بالغه بدون کم و زیاد، افراد را طبق شایستگى هائى که دارند، مدح و ستایش مى کند «و هرگز به هیچ کس، سر سوزنى ستم نخواهد شد» (وَ لایُظْلَمُونَ فَتیلاً).(2)
فضیلت آن است که خداوند آن را فضیلت بداند نه آنچه خودستایان براى خود از روى خودخواهى قائل مى شوند و به خویش و دیگران ستم مى کنند.
گرچه روى سخن به قوم یهود و نصارى است که براى خود امتیازات بى دلیل و نادرستى قائل بودند، و خود را برگزیده از بین ملت ها معرفى مى کردند.
گاهى مى گفتند: لَنْ تَمَسَّنَا النّارُ اِلاّ أَیّاماً مَعْدُودَةً: «آتش دوزخ جز چند روزى ما را فرا نخواهد گرفت».(3)
و گاهى مى گفتند: نَحْنُ أَبْناءُ اللّهِ وَ أَحِبّائُهُ: «ما فرزندان و دوستان خدائیم».(4)
ولى مفهوم آن اختصاصى به قوم و جمعیتى ندارد، بلکه تمام افراد و ملت هائى را که به این صفت نکوهیده گرفتارند، شامل مى شود.
قرآن در سوره «نجم» آیه 32 خطاب به همه مسلمانان مى فرماید: فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقى: «خودستائى مکنید، خداوند پرهیزکاران را بهتر از هر کس دیگر مى شناسد».
سرچشمه این کار، همان عجب، غرور و خودبینى است که تدریجاً به صورت خودستائى جلوه کرده و در مرحله نهائى سر از تکبر و برترى جوئى در مى آورد.
این عادت غلط که با نهایت تأسف در میان بسیارى از ملل و طبقات و افراد وجود دارد، سرچشمه قسمت مهمى از نابسامانى هاى اجتماعى، جنگ ها و استعمارها و تفوق طلبى ها است.
تاریخ گذشته نشان مى دهد: بعضى از ملل دنیا بر اثر همین احساس کاذب، خود را برتر از ملل دیگر مى دانستند و به همین جهت به خود حق مى دادند آنها را بنده و برده خویش سازند.
عرب هاى جاهلى با تمام عقب افتادگى و فقر همه جانبه اى که داشتند خود را نژاد برتر! مى شمردند، و در میان قبائل آنها، هر یک خود را «قبیله برتر» مى دانست.
در عصر اخیر، مسأله تفوق طلبى نژاد آلمان و یا نژاد اسرائیل سرچشمه جنگ هاى جهانى و یا جنگ هاى منطقه اى شد.
در صدر اسلام، نیز قوم یهود و نصارى نسبت به دیگران گرفتار چنین توهمى بودند، لذا به زحمت حاضر مى شدند در برابر حقایق اسلام تسلیم گردند.


* * *

به همین جهت در آیه بعد، قرآن با شدت، این گونه توهمات و برترى طلبى ها را مى کوبد. و آن را یک نوع افترا و دروغ بستن به خدا و گناه بزرگ و آشکار معرفى مى کند، مى فرماید: «ببین این جمعیت چگونه با ساختن فضائل دروغین و نسبت دادن آنها به خدا، به پروردگار خویش دروغ مى بندند، آنها اگر گناهى جز همین گناه نداشته باشند، براى مجازات آنان کافى است» (انْظُرْ کَیْفَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْکَذِبَ وَ کَفى بِهِ إِثْماً مُبیناً).
على(علیه السلام) در خطبه معروف «همّام» درباره صفات ممتاز پرهیزکاران چنین مى گوید:
لا یَرْضَوْنَ مِنْ أَعْمالِهِمُ الْقَلِیْلَ وَ لا یَسْتَکْثِرُونَ الْکَثِیْرَ فَهُمْ لِأَنْفُسِهِمْ مُتَّهَمُونَ وَ مِنْ أَعْمالِهِمْ مُشْفِقُونَ.
اِذا زُکِّىَ أَحَدٌ مِنْهُمْ خافَ مِمّا یُقالُ لَهُ فَیَقُولُ:
أَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِى مِنْ غَیْرِى وَ رَبِّى أَعْلَمُ بِى مِنْ نَفْسِى.
اللّهُمَّ لا تُؤاخِذْنِى بِما یَقُولُونَ وَ اجْعَلْنِى أَفْضَلَ مِمّا یَظُنُّونَ وَ اغْفِر لِى ما لایَعْلَمُونَ:
«آنها هرگز از اعمال کم خود راضى نیستند و هیچ گاه اعمال زیاد خود را بزرگ نمى شمرند، آنها در همه حال خود را در برابر انجام وظایف متهم مى شمرند و از اعمال خویش بیمناکند.
هنگامى که کسى یکى از آنان را بستاید، از آنچه در حق او گفته مى شود، وحشت مى کند و چنین مى گوید:
من به حال خود از دیگران آگاه ترم، و خدا نسبت به من از من آگاه تر است.
پروردگارا! به این ستایشى که ستایشگران در حق من مى کنند، مرا مؤاخذه مکن! و مرا از آنچه گمان مى برند، نیز برتر قرار ده! و آنچه را که آنها از خطاهاى من نمى دانند، بر من ببخش»!(5)


* * *


1 ـ «یُزَکُّونَ» از ماده «تزکیه» به معنى پاک شمردن و پاک معرفى کردن است، گاهى نیز به معنى پاک نمودن، تربیت کردن و رشد دادن نیز آمده است.
در حقیقت، به معنى پاک نمودن است که اگر جنبه عملى داشته باشد، پسندیده و اگر تنها با سخن و ادعا باشد، نکوهیده است.
2 ـ «فَتِیل» در لغت به معنى رشته بسیار باریکى است که در شکاف هسته خرما به چشم مى خورد و کنایه از چیزهاى بسیار کوچک است، و اصل آن از ماده «فَتْل» به معنى تابیدن است.
3 ـ بقره، آیه 80 ـ آل عمران، آیه 24.
4 ـ مائده، آیه 18.
5 ـ «نهج البلاغه»، خطبه 193.
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma
آبی
سبز تیره
سبز روشن
قهوه ای