راه وصول به وحدت
فهرست موضوعات
جستجو 


بعد از بیان حال مؤمنان، منافقان و کفار در آیات پیشین، در این آیه به سراغ یک بحث اصولى، کلى و جامع در مورد پیدایش دین و مذهب و اهداف و مراحل مختلف آن مى رود.
نخست مى فرماید: «انسان ها (در آغاز) همه امت واحدى بودند» (کانَ النّاسُ أُمَّةً واحِدَةً).(1)
و در آن روز تضادى در میان آنها وجود نداشت، زندگى بشر و اجتماع او ساده بود، فطرت ها دست نخورده، و انگیزه هاى هوا و هوس، اختلاف و کشمکش در میان آنها ناچیز بود، خدا را طبق فرمان فطرت مى پرستیدند و وظایف ساده خود را در پیشگاه او انجام مى دادند (این مرحله اول زندگانى انسان ها بود)، که احتمالاً فاصله میان زمان آدم و نوح(علیهما السلام) را پر مى کرد.
پس از آن، زندگى انسان ها شکل اجتماعى به خود گرفت و مى باید هم چنین شود; زیرا انسان براى تکامل آفریده شده و تکامل او تنها در دل اجتماع تأمین مى گردد (و این مرحله دوم زندگى انسان ها بود).
ولى به هنگام ظهور اجتماع، اختلاف ها و تضادها به وجود آمد، چه از نظر ایمان و عقیده، و چه از نظر عمل، و تعیین حق و حقوق هر کس و هر گروه در اجتماع، و در اینجا بشر تشنه قوانین و تعلیمات انبیاء و هدایت هاى آنها گردید تا به اختلافات او در جنبه هاى مختلف پایان دهد (این مرحله سوم بود).
لذا مى فرماید: «در اینجا خداوند پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت دهند و انذار کنند» (فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ). (و این مرحله چهارم بود).
در این هنگام انسان ها با هشدارهاى انبیاء و توجه به مبدأ و معاد و جهان دیگر، که در آنجا پاداش و کیفر اعمال خویش را در مى یابند براى گرفتن احکام الهى و قوانین صحیح که بتواند به اختلافات پایان دهد، و سلامت جامعه و سلامت انسان ها را تأمین کند آمادگى پیدا کردند. به همین دلیل به دنبال آن مى فرماید: «خداوند با آنها کتاب آسمانى به حق نازل کرد تا در میان مردم در آنچه اختلاف داشتند حکومت کند» (وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النّاسِ فیمَا اخْتَلَفُوا فیهِ).
و به این ترتیب، ایمان به انبیاء، و تمسک به تعلیمات آنها و کتب آسمانى، آبى بر آتش اختلافات فرو ریخت و آن را خاموش ساخت (و این مرحله پنجم بود).
این وضع، مدتى ادامه یافت ولى کم کم وسوسه هاى شیطانى و امواج خروشان هواى نفس، کار خود را در میان گروهى کرد و با تفسیرهاى نادرست، تعلیمات انبیاء، کتب آسمانى و تطبیق آنها بر خواسته هاى دلشان، پرچم اختلاف را بار دیگر برافراشتند ولى این اختلاف، با اختلافات پیشین فرق داشت، سرچشمه اختلافات پیشین جهل و بى خبرى بود که با بعثت انبیاء و نزول کتب آسمانى بر طرف گردید.
در حالى که سرچشمه اختلافات بعد، همان ستمگرى، لجاجت و انحراف آگاهانه از راه حق و در یک کلمه «بَغْى» بود، و لذا در ادامه این آیه مى فرماید: «در آن اختلاف نکردند مگر کسانى که کتاب آسمانى را دریافت داشته بودند و بینات و نشانه هاى روشن به آنها رسیده بود، آرى آنها به خاطر انحراف از حق و ستمگرى در آن اختلاف کردند» (وَ مَا اخْتَلَفَ فیهِ إِلاَّ الَّذینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ). (و این مرحله ششم بود).
در اینجا مردم به دو گروه تقسیم شدند، مؤمنان راستین که در برابر حق تسلیم بودند، آنها براى پایان دادن به اختلافات جدید به کتب آسمانى و تعلیمات انبیاء بازگشتند و به حق رسیدند، مى فرماید: «خداوند، مؤمنان از آنها را به سوى حقیقتِ آنچه در آن اختلاف داشتند به فرمان خود هدایت فرمود» (در حالى که افراد بى ایمان، ستمگر و خودخواه همچنان در گمراهى و اختلاف باقى ماندند) (فَهَدَى اللّهُ الَّذینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ). (و این مرحله هفتم بود).
و در پایان آیه مى فرماید: «خداوند هر که را بخواهد (و لایق ببیند) به راه مستقیم هدایت مى کند» (وَ اللّهُ یَهْدی مَنْ یَشاءُ إِلى صِراط مُسْتَقیم).
اشاره به این که مشیت الهى که آمیخته با حکمت اوست گزاف و بى حساب نیست و از هر گونه تبعیض ناروا بر کنار است.
تمام کسانى که داراى نیت پاک و روح تسلیم در برابر حق اند مشمول هدایت هاى او مى شوند. اشتباهات عقیدتى آنها اصلاح مى گردد و از روشن بینى هاى مخصوصى برخوردار مى شوند، بر توفیق آنان براى یافتن راه راست، مى افزاید، آنها را از اختلافات و مشاجرات دنیا پرستان بى ایمان، بر کنار مى دارد و آرامش روح، اطمینان خاطر و سلامت جسم و جان به آنها مى بخشد.

* * *


1 ـ «أُمَّت» به معنى هر جماعتى است که نوعى رابطه و وحدت در میان آنها باشد، خواه وحدت دینى یا از نظر زمان و مکان (مفردات راغب).
درباره معنى «امّت» در آیات مناسب، بحث بیشترى آمده است.
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma
آبی
سبز تیره
سبز روشن
قهوه ای