یکى از انصار (مسلمانان مدینه) به نام «حارث بن سوید» دستش به خون بى گناهى به نام «محذر بن زیاد» آلوده گشت، از ترس مجازات، از اسلام برگشت و به «مکّه» فرار کرد (و یازده نفر از پیروان او که مسلمان شده بودند نیز مرتد شدند) پس از ورود به «مکّه» از کار خود سخت پشیمان گشت، و در اندیشه فرو رفت که در برابر این جریان چه کند؟
بالاخره فکرش به اینجا رسید که یک نفر را به سوى خویشان خود به «مدینه» بفرستد تا از پیغمبر(صلى الله علیه وآله) سؤال کنند:
آیا براى او راه بازگشتى وجود دارد یا نه؟
آیات فوق نازل شد، و قبولى توبه او را با شرایط خاصى اعلام داشت، «حارث بن سوید» خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسید و مجدداً اسلام آورد و تا آخرین نفس به اسلام وفادار ماند (ولى یازده نفر دیگر از پیروان او که از اسلام برگشته بودند به حال خود باقى ماندند).(1)
در تفسیر «درّ المنثور» و بعضى تفاسیر دیگر، شأن نزول هاى دیگرى براى آیات فوق نقل شده که تفاوت هاى زیادى با آنچه نقل کردیم ندارد.(2)
* * *