تفسیر نمونه / جلد بیست و چهارم
فهرست موضوعات
جستجو 

سوره هاى

ممتحنه ـ صف ـ جمعه ـ منافقون ـ تغابن ـ طلاق ـ تحریم ـ ملک ـ قلم ـ حاقه


سوره ممتحنه

این سوره، در «مدینه» نازل شده و داراى 13 آیه است

 

دو چهره متضاد

اخیراً کتابى در «هند» تحت عنوان فوق (دو چهره متضاد) انتشار یافته که نسخه اى از آن را براى ما فرستاده اند، نویسنده کتاب آقاى «ابوالحسن ندوى» کوشش کرده است دو چهره مختلف از اسلام را در دو گروه «اهل سنت» و «شیعه» نشان دهد، عقائد شیعه را در مقابل عقائد اهل سنت، عقائد اهل سنت را در مقابل عقائد شیعه منعکس کند، و به این ترتیب یکى را «اسلام اصیل» و دیگرى را «اسلام انحرافى» معرفى نماید، و در این ایام که ما بیش از همیشه احتیاج به وحدت داریم، به آتش نفاق و اختلاف دامن زند.
و متأسفانه ـ طبق معمول ـ همه جا براى معرفى «شیعه»، روى شایعات، اخبار شاذ و ضعیف، و مدارک سست تکیه کرده است.
ترجمه بخشى از آن را که مربوط به قرآن و تفسیر است ذیلاً مى خوانید:
او مى گوید: «شیعه ها به قرآن کریم کمتر اعتنا دارند! و این به خاطر آراء و عقائد آنها درباره قرآن (عدم اصالت آن) است!! آنها اهمیتى به قرآن نمى دهند، و در عمل رابطه اى با آن ندارند، همین قرآن عظیمى که امت محمّد(صلى الله علیه وآله) در شرق، غرب، شمال و جنوب آن را مى خوانند، و حفاظ آن از صدها هزار مى گذرد... و در ماه رمضان یک بار یا دو بار ختم مى کنند و معروف این است که در میان شیعه حافظ قرآن مطلقاً یافت نمى شود! و این به خاطر شک در صحت و اصالت قرآن کریم است! و من خودم این مطلب را در سفرم به ایران در سال 1973 (1393 هجرى قمرى) یافتم، و لذا در کتابخانه هاى شیعه اثنى عشرى آثار زیادى براى خدمت قرآن و موضوعات مربوط به آن دیده نمى شود... در حالى که کتابخانه هاى مناطق اسلامى دیگر مملوّ از تألیفات مربوط به قرآن مجید است».
این اتهامات عجیب و غریب را ملاحظه کردید اکنون، به توضیحات زیر توجه فرمائید:
در اینجا چند نکته بسیار قابل توجه است:
1 ـ همین نویسنده (آرى همین نویسنده) در کتاب دیگرى که به نام: اسمعى یا ایران: «اى ایران بشنو!» بعد از مسافرتى که با هیئتى در چهارده سال قبل، به کشور ما کرده و نتیجه آن را در آن کتاب منتشر ساخته، فصل قابل ملاحظه اى درباره احترام و اهمیت مسلمانان ایران نسبت به قرآن و آنچه مربوط به قرآن مجید است بیان کرده که ترجمه قسمتى از آن را ذیلاً مى خوانید:
«برادران ایرانى ما بدون شک، قرآن را دوست مى دارند، و به آن احترام مى گذارند، و توجه زیادى به آن دارند که اثرش در نوشتن قرآن ها به بهترین خط و نقش از قدیم ترین ایام نمایان است!
آنها این قرآن هاى نفیس و زیبا را در «کتابخانه ها» و «موزه ها»ى خود نگهدارى مى کنند، و به آن افتخار و مباهات دارند.
مخصوصاً قرآن کریم چاپ دقیق و زیبائى در ایران شده که به هیچ وجه کمتر از کشورهاى دیگر نیست. بسیارى از علماى گذشته ایران و محدثان، به تفسیر قرآن پرداخته اند، و کتاب هاى مهمى از آنها به یادگار مانده که تعدادى از آنها در «هند» و غیر آن مشهود شده است، ولى من فکر مى کنم باز هم توجهى بیشتر و عمیق تر لازم است...».
این شهادت مربوط به چهارده سال قبل است و کتاب «دو چهره متضاد» مربوط به دو سال قبل! آیا این نویسنده فراموش کرده که قبلاً چنین مطلبى را خودش نشر داده که به چنین تناقض گوئى عجیبى دست زده؟!
حقیقت این است مدتى باور نمى کردم این «دو چهره متضاد!» مربوط به یک نفر بوده باشد، با دقت و وسواس نام نویسنده را در پشت هر دو کتاب نگاه مى کردم، ولى معلوم بود که هر دو از یک نفر است.
آیا در این مدت کوتاه، دگرگونى و عقب گرد سریعى درایران رخ داده؟ در حالى که همه کس مى داند: بعد از انقلاب جمهورى اسلامى، «قرآن» در سطحى گسترده انتشار یافته، فرستنده مخصوصى به نام «صداى قرآن» به کار افتاده، و مدارس متعددى به نام تحفیظ یا تجوید قرآن آغاز به کار نموده، و قرآن آمیختگى زیادى با دروس مدارس فرهنگى پیدا کرده.
«مسابقات» زیادى در زمینه تلاوت و تجوید قرآن انجام شده، و در بسیارى از آنها که جنبه جهانى داشته قاریان ایرانى یا درجه اول یا جزء ردیف هاى اول بوده اند.
شروع تمام جلسات رسمى دولتى و غیر دولتى با تلاوت آیات قرآن است (کارى که در هیچ کشور اسلامى به این وسعت وجود ندارد).
و با این حال که قرآن در سرتاسر زندگى مردم این کشور به طور رسمى حضور یافته، چطور کسى جرأت مى کند با این صراحت مردم این مرز و بوم را بى اعتنا و بیگانه از قرآن معرفى کند.
آیا ما حق نداریم: چنین تصور کنیم، این چرخش صد و هشتاد درجه اى و این حمله هاى ناروا و کاملاً دور از حقیقت، به تحریک دشمنان مشترک اسلام و مخالفان انقلاب اسلامى، صورت گرفته، و همان گونه که همه مى دانیم بودجه هائى که در اختیار این کارها گذارده مى شود از ناحیه دولت هائى است که متهم بر همکارى با دشمنان اسلام و انقلابند؟
اگر این سخن از یک فرد عادى صادر شده بود، ممکن بود حمل بر بى اطلاعى و ناآگاهى شود، ولى این سخن را کسى مى گوید که: معروف است هزاران طلبه زیر نظر او اداره مى شوند؟ خودش به ایران آمده، و به اعتراف خودش اهتمام شیعیان ایرانى را به قرآن لمس کرده است، این به هیچ وجه قابل توجیه و بخشش نیست.
و از اینجا مى توان پاسخى براى تمام کتاب هائى که بر ضد شیعه (مخصوصاً در مورد قرآن کریم) نوشته مى شود یافت، بالاخص کتاب هاى بسیار زهرآگینى که اخیراً و بعد از «انقلاب اسلامى» با «کثرت»، «سرعت» و «دستپاچگى» و با سرمایه وهّابى ها و تحریک قدرت هاى استعمارى در همه جا پخش مى شود.
2 ـ راه دور نمى رویم، براى پى بردن به اهمیت قرآن در میان شیعه ها و مخصوصاً شیعیان ایران، و پر بودن کتابخانه ها از انواع قرآن ها، و تلاوت آن در تمام جلسات، و وجود مدارس حفظ و تجوید قرآن، و انواع کتب تفسیر، به زبان فارسى و عربى و زبان هاى دیگر، کافى است این نویسنده و یا هر فرد دیگر اگر مى خواهد، حقیقت را لمس کند سفرى به ایران نماید، به موزه ها، کتابخانه ها، مدارس دینى، مدارس فرهنگى، حوزه هاى علمى، مراکز حفظ و تجوید قرآن مراجعه، و از نزدیک، با چشم خود ببیند.
چرا تنها به قاضى مى روند و خود را با خیالات و افسانه ها دلخوش مى کنند؟ و به گفته مرحوم «علامه امینى» اگر «شیعه» جمعیتى بود مربوط به گذشته هاى دور، و امروز اثرى از آنها جز در کتب تاریخ یافت نمى شد، ذکر چنین اتهاماتى ممکن بود، اما آنجا که عیان است چه حاجت به بیان است؟ چرا این برادران، الت دست دشمن مى شوند، و با این تهمت هاى عجیب و نفاق افکن، آب به آسیاب دشمنان اسلام مى ریزند؟
همین «تفسیر نمونه» که یکى از تفاسیر فارسى است آن قدر در میان مردم کشور ما انتشار یافته که بعضى از مجلداتش بیش از بیست مرتبه، و هر مرتبه تعداد زیاد چاپ و نشر شده است، و همچنین تفاسیر و آثار دیگر قرآنى.(1)
3 ـ مى دانیم تلاوت الفاظ قرآن، مقدمه اى است براى عمل، شما را به خدا قضاوت کنید در کشورهائى که این نویسنده به آن مى بالد مانند «مصر» و بسیارى دیگر از کشورهاى به ظاهر اسلامى، چقدر احکام قرآن پیاده شده؟ وضع مراکز فساد، شراب و قمار، برهنگى و بى بند و بارى زنان، آلات لهو و لعب، رباخوارى، و از همه بدتر، پذیرش سلطه اجانب و بیگانگان و اقتباس از جنبه هاى منفى تمدن آنها، چه اندازه است؟
چه خوب بود حداقل، مطبوعات و برنامه هاى رادیو و تلوزیون هاى آنها را با مطبوعات و وسائل ارتباط جمعى ایران مقایسه مى کردند، تا معلوم مى شد قرآن و آیات حیات بخشش در کجا پیدا شده، و در کجا پیدا نشده؟!
4 ـ داستان تهمت «تحریف قرآن» به عقیده شیعه، یک تهمت انحرافى قدیمى است که صدها بار از سوى محققان و علماى شیعه نفى شده، و با فریاد بلند همه جا این مطلب گفته شده: قرآن مجید که اکنون در میان ما است عیناً همان است که در عصر پیامبر(صلى الله علیه وآله) بوده (بدون ذره اى کم و کاست) و اگر به بعضى از روایات ضعیف در کتب شیعه که دلالت بر تحریف دارد نگاه کرده اند نظیر این روایات در کتب برادران اهل سنت، حتى در «صحیح بخارى» که معتبرترین کتاب حدیث آنها است فراوان است که علامه بزرگوار مرحوم «شرف الدین» آنها را در کتاب «اجوبة مسائل جار اللّه» جمع آورى کرده (با ذکر مدارک).
آرى، نه آنها براى این روایات شاذ و ضعیف ارزش قائلند و نه ما، پس این همه اصرار بر تهمت از کجاست؟ و تا کى باید ادامه پیدا کند؟ حتماً تا زمانى که ما از خواب غفلت بیدار شویم و آلت دست دشمنان تفرقه انداز نگردیم!
خداوند ما و شما را به راهى که صلاح و سعادت اسلام و مسلمین است هدایت کند.

قم حوزه علمیه ـ ناصر مکارم شیرازى
5 / 1 / 1366

* * *

1 ـ و تا امروز بیش از چهل و پنج بار چاپ شده، عربى آن به نام «الأمثل» در کشورهاى عربى، و «اردو» در کشورهاى اردو زبان، تلخیص آن به نام «برگزیده» و پرسش ها و پاسخ هاى تفسیر «نمونه» و داستان هاى تفسیر «نمونه» و بخش هاى مختلف دیگرى از آن به صورت مجزا چاپ و در اختیار جامعه قرار گرفته است. 17 / 1 / 1383.



محتواى سوره ممتحنه

این سوره، در حقیقت از دو بخش تشکیل مى گردد:
بخش اول: از مسأله «حُبِّ فِى اللّه» و «بُغْضِ فِى اللّه» و نهى از طرح دوستى با مشرکان، سخن مى گوید، مسلمانان را به الهام گرفتن از پیامبر بزرگ خدا ابراهیم(علیه السلام) دعوت مى کند، و خصوصیات دیگرى را در این زمینه بر مى شمرد.
این معنى، همان گونه که در آغاز سوره آمده است، در پایان سوره نیز تکرار و تأکید شده.
بخش دوم: پیرامون زنان مهاجر و آزمایش و امتحان آنها و احکام دیگرى در این رابطه بحث مى کند.
انتخاب نام «ممتحنه» براى این سوره نیز، به خاطر مسأله امتحان است که در آیه 10 آمده است.(1)
نام دیگرى براى سوره ذکر شده و آن سوره «مودّت» است، به خاطر نهى از مودّت مشرکان در نخستین آیه آن.

* * *

1 ـ بعضى آن را «ممتحنه» (به فتح حاء) خوانده اند، به اعتبار زنان مهاجرى که مورد امتحان قرار مى گرفتند، و بعضى «ممتحنه» (به کسر حاء) خوانده اند به خاطر این که خود سوره وسیله امتحان است.


فضیلت تلاوت این سوره

در حدیثى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الْمُمْتَحَنَةِ کانَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ لَهُ شُفَعاءَ یَوْمَ الْقِیامَةِ:
«هر کس سوره ممتحنه را قرائت کند، تمام مؤمنین و مؤمنات، شفیعان او در روز قیامت خواهند بود».(1)
در حدیث دیگرى از امام على بن الحسین(علیهما السلام) آمده است: مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الْمُمْتَحَنَةِ فِى فَرائِضِهِ وَ نَوافِلِهِ إِمْتَحَنَ اللّهُ قَلْبَهُ لِلإِیْمانِ، وَ نَوَّرَ لَهُ بَصَرَهُ، وَ پلایُصِیْبُهُ فَقْرٌ أَبَداً، وَ لا جُنُونٌ فِى بَدَنِهِ، وَ لا فِى وَلَدِهِ:
«کسى که سوره ممتحنه را در نمازهاى واجب و نافله بخواند، خداوند قلبش را براى ایمان، خالص و آماده مى کند، نور بصیرت به او مى بخشد، و هرگز فقر دامان او را نمى گیرد، و خود و فرزندانش به جنون گرفتار نمى شوند».(2)
ناگفته پیدا است، این همه فضیلت و افتخار از آن کسانى است که آیات این سوره را در زمینه «حُبِّ فِى اللّه»، «بُغْضِ فِى اللّه» و «جهاد در راه خدا» و به کار بستن محتواى آن، مورد توجه قرار مى دهند، و تنها به تلاوت بى روح و فاقد علم و عمل قناعت نکنند.

* * *

1 ـ «مجمع البیان»، جلد 9، صفحه 267.
2 ـ «نور الثقلین»، جلد 5، صفحه 299.
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma
آبی
سبز تیره
سبز روشن
قهوه ای