مکتب دوّم: محضر استاد و معلّم
فهرست موضوعات
جستجو 


دوّمین مکتب تربیتى انسان محضر استاد و معلّم است که از دوران پیش دبستانى شروع مى شود و تا مراحل مختلف دانشگاه ادامه مى یابد. در این مرحله، اگر برنامه هاى تحصیلى مناسب، و کتابهاى درسى سالم، و اساتید هم مطابق موازین صحیحى انتخاب شوند، تربیت صحیحى شکل خواهد گرفت. برنامه اسلام در این بعد تربیتى چیست؟ آیات متعدّد و روایات فراوانى در این زمینه وجود دارد که به برخى از آنها خواهیم پرداخت. امّا قبل از آن، توجّه به این نکته لازم است که این روایات از معجزات اسلام است. زیرا این احادیث در زمانى بیان شده که خرافات سرتاسر جامعه حجاز را در برگرفته بود(1) و علم و دانش ارزشى نداشت. بیان روایات بلندى در مورد علم و دانش در آن محیط، نوعى معجزه محسوب مى شود. اینک به روایاتى در مورد تعلیم و تعلّم و ارزش علم و دانش توجّه فرمایید:
1. دانش براى همه; از نظر اسلام علم آموزى هیچ محدودیّت سنّى و جنسى ندارد. اسلام دانش آموختن را بر همه مسلمانان واجب مى داند.
(طَلَبُ الْعِلْمِ فَریضَةٌ عَلى کُلِّ مُسْلِم وَ مُسْلِمَة).(2) بنابراین، از نظر اسلام زن و مرد، پیر و جوان، ثروتمند و فقیر، همه و همه باید به دنبال تحصیل علم باشند.
2. دوران تحصیل; از نظر اسلام دوران تحصیل نیز محدود به زمان خاصّى نیست; بلکه از گاهواره تا گور ادامه دارد. (اُطْلُبُوا الْعِلْمَ مِنَ الْمَهْدِ إِلَى الْلَّحدِ).(3)
بنابراین، در فرهنگ اسلامى چیزى به نام فارغ التحصیلى وجود ندارد، و انسان تا آخر عمر همواره باید در حال یادگیرى باشد، و اگر دو روزش مساوى باشد و چیزى بر معلوماتش افزوده نشود ضرر کرده است.(4)
3. ارزش فوق العاده فراگیرى علم; در مورد اهمیّت تعلیم علم روایات فراوانى وجود دارد، که به چند نمونه آن قناعت مى کنیم:
الف) حضرت على(علیه السلام) فرمودند:
«تَعَلَّمُوا الْعِلْمَ فَاِنَّ تَعَلُّمَهُ حَسَنَةٌ، وَ مُدارَسَتَهُ تَسْبیحٌ، وَ الْبَحْثَ عَنْهُ جِهادٌ، وَ تَعلیمَهُ لِمَنْ لایَعْلَمُهُ صَدَقةٌ»;(5)
یادگیرى علم (و گامهایى که به سوى کلاس درس بر مى دارید) حسنه است. و مباحث علمى حکم تسبیح خدا را دارد. و بحث از علم و دانش جهاد است. و یاد دادن آن به انسانهاى جاهل صدقه محسوب مى شود».
دنیاى امروز یادگیرى را واجب کرده، و اگر معلوم شود کسى سواد خواندن و نوشتن ندارد او را مجبور به فراگیرى مى کند، ولى یاد دادن را واجب و اجبارى نکرده است. امّا اسلام علاوه بر وجوب تحصیل علم، تدریس و تعلیم را نیز واجب شمرده است.
ب) پیامبرگرامى اسلام، حضرت محمّد مصطفى(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمودند:
«اَلا اُخْبِرُکُمْ عَنِ الْاَجْوَدِ الْاَجْوَدِ؟ اَللهُ الْاَجْوَدُ الْاَجْوَدُ، وَ اَنَا اَجْوَدُ وُلْدِ آدَمَ وَ اَجْوَدُکُمْ مِنْ بَعْدى رَجُلٌ عُلِّمَ عِلْماً فَنَشَرَ عِلْمَهُ;(6) مى خواهید سخاوتمندترین فرد را به شما معرّفى کنم؟ سخاوتمندترین موجود خداوند متعال است. و سخاوتمندترین انسان در میان فرزندان آدم من هستم. و سخاوتمندترین شما بعد از من کسى است که چیزى را فراگیرد و به دیگران یاد دهد».
ج) در روایت دیگرى از پیامبراکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) مى خوانیم:
«اِنَّ مُعَلِّمَ الْخَیرِ یَسْتَغْفِرُ لَهُ دَوابُّ الْاَرْضِ، وَ حیتانُ الْبَحْرِ، وَ کُلُّ ذى رُوح فى الْهَواءِ، وَ جَمیعُ اَهْلِ السَّماءِ وَ الْاَرْضِ;(7) کسى که به مردم چیزهاى خوب (دنیوى و اخروى، علم دین و دنیا) یاد مى دهد تمام موجودات زمین و آسمان و جنبندگان، حتّى ماهیان دریا و مرغان آسمان، براى او استغفار مى کنند».
واقعاً مقام معلّم چقدر والا و بالاست که تمام زمین و آسمان برایش استغفار نموده، و در مقابلش سر تعظیم فرود مى آورند.
د) در روایت سومى از آن حضرت چنین خوانیم:
«اِنَّ الْمُعَلِّمَ اِذا قالَ لِلصَّبِىِّ بِسْم اللهِ کَتَبَ اللهُ لَهُ وَ لِلصَّبِىِّ و لِوالِدَیْهِ بَرائَةٌ مِنَ النّارِ;(8) هنگامى که معلّم به کودک مى گوید بسم الله بگو، سه برائت از جهنّم نوشته مى شود: یکى براى معلّم، دیگرى براى خود بچّه، و سوّمى براى پدر و مادر آن بچّه».
گفتن یک بسم الله الرحمان الرحیم این قدر ثواب دارد، حال اگر آن بچّه زیر نظر معلّم، تمام قرآن را حفظ کند چقدر ارزش و ثواب دارد؟
از این روایات معلوم مى شود که درس و تحصیل و تدریس بسیار مهم است.
4. ویژگى هاى معلّم شایسته: ما حقّ نداریم نزد هر معلّمى زانو بزنیم و فرزندمان را به کلاس درس هر استادى بفرستیم; بلکه باید معلّم و استاد را با دقّت انتخاب کنیم. خداوند متعال در آیه 24 سوره عبس مى فرماید: «فَلْیَنْظُرِ الْاِنْسانُ اِلى طَعامِه»;(9) انسان باید به غذایش بنگرد!»
ظاهر این آیه شریفه و آیات قبل و بعدش این است که موضوع بحث، مسایل توحیدى است. یعنى هنگامى که انواع غذاها را سر سفره مى گذارند و میل مى کنى، فکر کن که از کجا آمده است؟ آیا در مورد همین نانى که در هر سه وعده غذایى مورد استفاده قرار مى گیرد اندیشیده اى؟ یک دانه گندم را مورد مطالعه قرار بده، که چگونه ساخته شده است؟ هر دانه گندمى یک نطفه زنده دارد، و بقیّه اش موادّ غذایى محسوب مى شود.
هنگامى که کشاورز آن را در دل زمین مى کارد نمى تواند از موّاد غذایى زمین استفاده کند و لذا نطفه زنده گندم از موّاد غذایى خود گندم استفاده کرده و شروع به رشد و نمّو مى نماید، تا به تدریج قادر بر استفاده از موّاد غذایى زمین شوند. ممکن است دانشمندان دانشمندان جمع شوند و با مطالعه و تحقیق و پژوهش چیزى شبیه دانه گندم با همان مواد غذایى بسازند، امّا نطفه زنده اى نخواهد داشت و چنانچه سال ها در دل زمین پنهان شود سبز نخواهد شد! براستى، دریایى از معارف توحیدى در دانه گندم وجود دارد; اگر در آن اندیشه کنیم.
آیا دقّت کرده اید هنگامى که پرتقالى را پوست نموده و آن را برش مى دهیم، صدها بطرى کوچک بلورین که پر از آب پرتقال است با نهایت دقّت و ظرافت در کنار هم چیده شده، به گونه اى که امکان جا به جایى هوا در بین بطریها نیست، و لذا فاسد نمى شود. آرى، در یک قاچ پرتقال یک دنیا توحید و خداشناسى است. نتیجه این که ظاهر آیه مورد بحث و آیات قبل و بعدآن توجّه به مسایل توحیدى است.
امّا آیه شریفه معناى دیگرى نیز دارد. و آن مراقبت از غذاى روح است.(10) انسان باید در مورد غذاى روحش دقّت کند، و مراقب باشد علم و دانش را از چه کس مى گیرد. نکند معلّم و استادى غذاى مسموم روحى را در قالب زیبایى قرار دهد و به خورد تو دهد و روحت را بیمار کند.
اساتید مسلمان و انقلابى، مسئولین محترم دانشگاه ها، دولتمردان عرصه فرهنگى و علمى کشور مراقب علوم وارداتى باشند و از این غذاهاى روحى دانشجویان به شدّت مراقبت کنند، که گاه صاحبان آن، فرهنگ و عقاید فاسدشان را از طریق علومشان به مردم دیگر کشورها تحمیل مى کنند.
به عنوان نمونه، در دوران طاغوت کتاب جامعه شناسى دانشگاه را مورد مطالعه قرار دادم. در بخشى از این کتاب در مورد مذهب چنین نوشته شده بود: «آیا مذهب زاییده جهل انسان است، یا مولود ترس انسان مى باشد؟» یعنى مذهب ساختگى است. آن روز که انسان جاهل بود و اسباب عالم طبیعت را نمى شناخت معتقد به مذهب و خدا شد. همانگونه که اشخاصى که از سیلاب و زلزله و دیگر حوادث خوفناک آسمانى و زمینى مى ترسیدند به خدا و مذهب پناه مى بردند! به عبارت دیگر نویسنده این کتاب، غیر واقعى بودن مذهب و خداوند را قطعى ومسلّم گرفته بود و به زعم خویش به دنبال علل و عوامل آن بود! این گونه کتابها بسیار خطرناک است و لذا عزیزانى که مسئولیّت تنظیم متون درسى کتابهاى دانشگاهى و غیر دانشگاهى را دارند باید بسیار مراقب باشند و فیلتر بگذارند تا مبادا مطلب خلافى به دانش آموختگان منتقل شود.
البتّه ما مخالف استفاده از علوم و دانش و کشفیّات دیگران نیستیم، و از مطالب مفید و خوب آنها استقبال مى کنیم، امّا باید مسایل خلاف عقاید و اخلاق و معارف دینى آن حذف شود.


(1). بخشى از این خرافات در کتاب فرازهایى از تاریخ پیامبراسلام(صلى الله علیه وآله وسلم)، ص 21 به بعد آمده است.
(2). میزان الحکمة، ج 7، باب 2847، ح 13745، این روایت صراحت دارد که تحصیل علم بر مرد و زن لازم است و بر فرض که کلمه «مسلمه»، در روایت نباشد باز هم تحصیل علم بر زنان لازم بود. چون منظور از «مسلم» جنس مسلمان اعم از زن و مرد است، نه جنسیّت مرد به تنهایى. بنابراین، در هر حال «طلب العلم» اختصاص به مردان ندارد، بلکه اسلام آن را بر زن و مرد هر دو لازم مى داند.
(3). نویسنده کتاب «العلم والحکمة فی الکتاب والسنّه»، در ص 206، پس از نقل روایت مذکور از برخى کتب مى گوید: «بعد از جستجوى فراوان و تحقیق زیاد چنین روایاتى را در منابع معتبر روایى نیافتیم; هر چند در برخى کتب دیگر آمده است».
(4). بحارالانوار، ج 71، ص 173، ح 5.
(5). میزان الحکمة، ج 7، باب 2862، ح 13840.
(6). میزان الحکمة، ج 7، باب 2859، ح 13825.
(7). میزان الحکمة، ج7، باب 2859، ح13819.
(8). مستدرک الوسایل، ج15، ص166، ح4.
(9). سوره عبس، آیه 24.
(10). و لذا در روایتى از امام باقر(علیه السلام) که در تفسیر آیه مورد بحث وارد شده مى خوانیم که فرمود: «منظور از طعام علم و دانشى است که انسان استفاده مى کند و باید مراقب باشد که از چه کسى آن را مى گیرد». (میزان الحکمة، ج7، باب 2867، ح13873)
 

 

12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma
آبی
سبز تیره
سبز روشن
قهوه ای