به این پرندگان بالاى سر خود بنگرید
فهرست موضوعات
جستجو 


در آیات آغاز این سوره، به هنگامى که بحث از قدرت و مالکیت خداوند بود، سخن از آسمان هاى هفتگانه، ستارگان و کواکب آنها به میان آمد، و در نخستین آیه مورد بحث، مسأله قدرت، با ذکر یکى از موجودات به ظاهر کوچک عالم هستى، تعقیب مى شود، مى فرماید:
«آیا آنها به پرندگانى که بالاى سرشان بال هاى خود را گسترده و گاه جمع مى کنند، نگاه نکرده اند»؟! (أَ وَ لَمْ یَرَوْا إِلَى الطَّیْرِ فَوْقَهُمْ صافّات وَ یَقْبِضْنَ).(1)
این اجسام سنگین، بر خلاف قانون جاذبه، از زمین برمى خیزند، و به راحتى تمام بر فراز آسمان، ساعت ها، و گاه هفته ها و ماه ها! پشت سر هم به حرکت سریع و نرم خود ادامه مى دهند، بى آن که هیچ مشکلى داشته باشند.
بعضى به هنگام پرواز، غالباً بال هاى خود را گسترده اند (صافّات) و گوئى نیروى مرموزى آنها را به حرکت درمى آورد.
در حالى که، بعضى دیگر، دائماً بال مى زنند (ممکن است «یَقْبِضْنَ» اشاره به همین معنى باشد).
بعضى دیگر، گاه بال مى زنند، و گاه بال را مى گسترانند.
گروه چهارمى، مدتى بال مى زنند، هنگامى که سرعت گرفتند، بال ها را به کلى جمع کرده و در اقیانوس هوا شیرجه مى روند (مانند گنجشک ها!) خلاصه، در عین این که همه پرواز مى کنند، هر کدام براى خود برنامه مخصوصى دارند.
چه کسى، بدن آنها را به گونه اى آفریده، که به راحتى در هوا سیر مى کنند؟!
و چه کسى، این قدرت را به بال هاى آنها بخشیده، و دانش پرواز را به آنها آموخته؟ مخصوصاً، در پروازهاى پیچیده دسته جمعى پرندگان مهاجر، که گاه چندین ماه به طول مى انجامد، و هزاران کیلومتر راه را پیموده، و از فراز کشورهاى زیادى، از کوه ها، دره ها، جنگل ها و دریاها مى گذرند، و به مقصد خود مى رسند.
راستى، چه کسى این همه نیرو و آگاهى به آنها داده است؟!
لذا، در پایان آیه مى افزاید: «جز خداوند رحمن کسى آنها را بر فراز آسمان نگه نمى دارد، چرا که او به هر چیز بینا است و نیاز هر مخلوقى را مى داند» (ما یُمْسِکُهُنَّ إِلاَّ الرَّحْمنُ إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْء بَصِیرٌ).
او است، که وسایل و نیروهاى مختلف را براى پرواز در اختیار آنها گذارده، آرى، خداوند رحمان که رحمت عامش همه موجودات را فرا گرفته، به پرندگان نیز آنچه لازم داشتند بخشیده است.
نگه دارنده پرندگان در آسمان، همان نگه دارنده زمین و موجودات دیگر است، و هر زمان اراده کند، نه پرنده قدرت پرواز دارد، و نه زمین آرامش خود را حفظ مى کند.
تعبیر به: صافّات و یَقْبِضْنَ: «بال ها را گسترده و جمع مى کنند» ممکن است اشاره به پرندگان مختلف باشد، یا اشاره به حالات مختلف یک پرنده.(2)-(3)

* * *

در آیه بعد، به این معنى اشاره مى کند که، کافران در برابر قدرت خداوند هیچ گونه یار و مددکارى ندارند، مى فرماید: «آیا کسى که لشکر شما است مى تواند شما را در برابر خداوند یارى دهد»؟! (أَمَّنْ هذَا الَّذِی هُوَ جُنْدٌ لَکُمْ یَنْصُرُکُمْ مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ).(4)
نه تنها نمى توانند شما را در گرفتارى ها یارى دهند، که، اگر بخواهد همانها را مأمور عذاب و نابودى شما مى کند، مگر آب و باد و خاک و آتش خدمتگزار و ارکان حیات شما نیستند؟ خداوند همین ها را مأمور نابودى اقوام سرکش ساخت.
تاریخ بسیار به خاطر دارد که، نزدیک ترین افراد به پادشاهان، فراعنه و گردنکشان، عامل مرگ آنها شدند. و در تاریخ معاصر هم بسیار دیده شده که، وفادارترین نیروهاى دولت ها بر ضد آنان قیام کرده، و فرمان مرگشان را صادر کردند!
«اما کافران تنها گرفتار غرور و غفلتند» (إِنِ الْکافِرُونَ إِلاّ فِی غُرُور).
پرده هاى غرور و جهل، بر عقل هاى آنها افتاده، و به آنان اجازه نمى دهد این همه درس عبرت را بر صفحات تاریخ، یا در گوشه و کنار زندگى خود ببینند.
«جُنْد» در اصل به معنى زمین ناهموار و سفتى است که، سنگ هاى فراوانى در آن جمع است، و به همین مناسبت، به انبوه لشکر نیز «جند» گفته شده.
بعضى از مفسران، «جُنْد» را در آیه مورد بحث، اشاره به بت ها مى دانند، که هرگز در قیامت قادر به یارى مشرکان نیستند، ولى، ظاهر این است که، آیه مفهوم وسیعى دارد که بتها یکى از مصادیق آن است.

* * *

در سومین آیه، براى تأکید بیشتر مى افزاید: «یا آن کس که شما را روزى مى دهد اگر روزى خود را از شما باز دارد، چه کسى مى تواند شما را بى نیاز کند»؟! (أَمَّنْ هذَا الَّذِی یَرْزُقُکُمْ إِنْ أَمْسَکَ رِزْقَهُ).(5)
هر گاه، به آسمان دستور دهد نبارد، و زمین ها گیاهى نرویاند، و یا آفات مختلف نباتى محصولات را نابود کنند، چه کسى توانائى دارد غذائى در اختیار شما بگذارد؟
و یا اگر روزى هاى معنوى و وحى آسمانى از شما قطع کند، چه کسى توانائى راهنمائى شما را دارد؟
اینها حقایقى است آشکار، ولى لجاجت و خیره سرى، حجابى است در برابر درک و شعور آدمى، لذا در پایان آیه مى فرماید: «بلکه آنها در سرکشى و فرار و فاصله گرفتن از حقایق، اصرار و لجاجت مىورزند» (بَلْ لَجُّوا فِی عُتُوّ وَ نُفُور).
هم، امروز با تمام پیشرفتى که در جهات مختلف زندگى بشر ـ مخصوصاً در صنایع غذائى حاصل شده ـ اگر فقط یک سال مطلقاً باران نبارد، چه فاجعه اى در تمام جهان رخ مى دهد، و یا اگر لشکر ملخ ها و آفات نباتى همه جا را فرا گیرد، چه مصیبتى واقع خواهد شد؟

* * *


1 ـ «الطَّیْر» جمع «طائر» است، و لذا فعل و وصف آن به صورت جمع آمده و این که بعضى تصور کرده اند «طیر» مفرد است بر خلاف تصریح ارباب لغت مى باشد.
2 ـ این که «صافّات» به صورت وصفى و «یَقبِضْنَ» به صورت فعل مضارع آمده، ممکن است از این جهت باشد که صاف بودن بال ها یک برنامه یکنواخت است، در حالى که گشودن و بستن بال ها تکرارى است (دقت کنید).
3 ـ درباره شگفتى هاى جهان پرندگان و عجائب مسأله پرواز آنها در جلد 11 تفسیر «نمونه»، صفحات 338 تا 341، ذیل آیه 79 «نحل» مشروحاً بحث کرده ایم.
4 ـ «أَم» در این جمله، حرف عطف و «مَن» مبتدا و «هذا» مبتداى دوم و «أَلَّذِى» خبر آن و «هُوَ جُنْدٌ لَکُمْ» صله آن، و «یَنْصُرُکُمْ» وصف «جُنْد» مى باشد، و جمله خبر مبتداى اول است (البیان فى غریب اعراب القرآن، جلد 2، صفحه 459).
ولى مناسب این است که «أَلَّذِى» عطف بیان باشد و «یَنْصُرُکُمْ» خبر، زیرا جمله بدون آن ناقص است (دقت کنید).
5 ـ جزاى شرط در آیه محذوف است، و در تقدیر چنین مى باشد: «إِنْ أَمْسَکَ رِزْقَهُ مَنْ یَرْزُقُکُمْ غَیْرَهُ».
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma
آبی
سبز تیره
سبز روشن
قهوه ای