توجه به این واقعیت، که هر کارى را انسان انجام مى دهد در پیشگاه خدا است، و اصولاً «تمام عالم هستى محضر خدا است»، و چیزى از اعمال و حتى نیات آدمى از او پنهان نیست، مى تواند روى برنامه زندگى انسان اثر زیاد بگذارد، و او را از خلافکارى ها باز دارد، مشروط بر این که ایمان به این مطلب، واقعاً در دل او جاى گیرد و به صورت یک باور قطعى در آید.
در حدیثى مى خوانیم: أُعْبُدِ اللّهُ کَأَنَّکَ تَراهُ فَإِنْ لَمْ تَکُنْ تَراهُ فَإِنَّهُ یَراکَ: «خدا را آن چنان عبادت کن که گوئى او را مى بینى و اگر تو او را نمى بینى، او تو را به خوبى مى بیند».(1)
نقل مى کنند: بیدار دلى بعد از گناهى، توبه کرده بود، و پیوسته مى گریست، گفتند: چرا این قدر گریه مى کنى؟ مگر نمى دانى خداوند متعال غفور است؟ گفت: آرى، ممکن است او عفو کند، ولى این خجلت و شرمسارى که او مرا دیده، چگونه از خود دور سازم؟!
گیرم که تو از سرِ گنه درگذرى *** زان شرم که دیدى که چه کردم، چه کنم؟!