خطر «تفرقه» و نهی از آن در قرآن

قرآن در تبیین خطر «تفرقه» و نهی از آن چه می فرماید؟

خداوند در قرآن خطر تفرقه را به قدری بزرگ دانسته که نهی از آن را مانند دستور اقامه نماز، جزء شریعت همه انبیای اولی العزم قرار داده است. لذا می فرماید: « آیینى را براى شما مقرر نمود که به نوح توصیه کرده بود؛ و آنچه را بر تو وحى فرستادیم و به ابراهیم و موسى و عیسى سفارش کردیم این بود که: همان دین [خالص] را برپا دارید و در آن تفرقه ایجاد نکنید». همچنین در آیه دیگر می فرماید: «مانند کسانى نباشید که پس از آنکه نشانه هاى روشن [پروردگار] به آنان رسید، پراکنده شدند و اختلاف کردند»، و ... .

محورهای «اتحاد» بین پیروان ادیان آسمانی

قرآن چه محورهایی را برای اتحاد در حوزه پیروان ادیان آسمانی معرفی کرده است؟

قرآن کریم محورهایی را برای وحدت در حوزه پیروان ادیان آسمانی معرفی کرده است. از قبیل: 1- پرستش خداوند سبحان، که در این زمینه می فرماید: «ما پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر این که به او وحی کردیم که: معبودی جز من نیست، پس تنها مرا پرستش کنید». 2- قرآن نفی شرک را یکی از محورهای اتحاد قرار داده و می فرماید: «فقط مرا مى پرستند و چیزى را همتاى من قرار نخواهند داد». 3- قرآن نفی سلطه را محور اتحاد قرار داده و می فرماید: «و بعضى از ما، بعض دیگر را - غیر از خداى یگانه - به ربوبیت نپذیرد».

زمینه های شکل گیری تمدن اسلامی؟

عوامل و زمینه هایی شکل گیری تمدن اسلامی چیست؟

زمینه های شکل گیری تمدن اسلامی عبارتند از: 1- جایگاه دانش و فراگیری علم، که در منابع اسلامی سفارش های اکیدی نسبت به آن شده است. 2- انتقال علوم و جذب دانشمندان از یونان که بیشترین علوم، غیر مستقیم و بصورت ترجمه به دست مسلمانان رسید. 3- نهضت ترجمه، که پس از فتوحات مسلمانان و فراغت از تدوین علوم اسلامی شکل گرفت، در واقع توجه به علوم و صنایعی بود که عمدتا در اختیار تمدن های غیر مسلمان قرار داشت. 4- تاسیس مراکز علمی مانند بیت الحکمة، نظامیه ها، و ...، یکی دیگر از عوامل شکل گیری تمدن اسلامی می باشد.

تاثیر پذیری غرب از علم و تمدن اسلامی

غرب و اروپا چگونه با علم و تمدن اسلامی آشنا شدند؟

تمدن فعلی جهان، برایندی از تلاش ملل جهان در طول تاریخ است، که مسلّماً سهم اسلام در پیدایش و توسعه این تمدن، کمتر از سهم دیگر تمدن ها نیست. بر این اساس علوم و تمدن اسلامی از سه مسیر به غرب منتقل شد. 1- آمیزش مسلمانان با مسیحیان در اسپانیا، و ...، و آشنایی غرب با فرهنگ و تمدن اسلامی در طول جنگ های صلیبی. 2- ترجمه کتب عربی به زبان های اروپایی، یکی دیگر از راه های انتقال تمدن اسلامی به غرب بود. 3- تدریس و استفاده از کتب عربی که دانشمندان مسلمان آن ها را در مراکز علمی نوشته یا ترجمه کرده بودند.

اسلام از دیدگاه اسلام آوررندگان غربی

از دیدگاه اسلام آورندگان غربی، اسلام از چه جایگاهی برخوردار است؟

با مطالعه سخنان غربی هایی که اسلام آورده اند، پی می بریم که آنان دیدگاه مثبتی به اسلام داشته و با اختیار آن را پذیرفتند. مانند: «مستر ولز»، که می گوید: «اسلام تنها دینانت حقی است که با مدنیت همراهی دارد. برای آگاهی از این مطلب باید قرآن را مطالعه کرد، زیرا قرآن کتاب دینی، علمی، و ... است و بسیاری از نظام ها و قوانینش تا روز قیامت قابل اجرا است». همچنین «لورد هیدلی» می گوید: «محبت و تسامح اسلام، بیش از مسیحیت است. چه بسا ادعا شده که اسلام به وسیله شمشیر گسترش یافت، اما محمد(ص) هرگز اسلحه نکشید».

قرآن و دعوت ادیان الهی به «وحدت»

محورهای اتحاد ادیان الهی در قرآن چیست؟

قرآن در آیات بسیاری به اتحاد بین ادیان الهی اشاره کرده و آنان را بر اساس محورهایی دعوت به همسویی کرده است. 1- ایمان به همه پیامبران و کتب آسمانی، که خداوند می فرماید: «پیامبر، به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده، ایمان آورده است. و همه مؤمنان به خدا و فرشتگان او و کتاب ها و فرستادگانش، ایمان آورده اند». 2- خداوند اهل کتاب را به وحدت دعوت کرده و می فرماید: «ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است ...». در واقع قرآن پیروان ادیان را بر محور توحید و نفی شرک، دعوت به اتحاد می کند.

استقبال اسلام از گفت و گوی بین ادیان

دیدگاه اسلام در ارتباط با گفت و گوی بین ادیان چیست؟

گفت و گوی بین ادیان از جمله مسائلی است که اسلام با دید باز آن را پذیرفته و به آن دعوت می کند. بر اساس آیات قرآن و سیره معصومین(ع) در این زمینه، اسلام از گفت و گو و مناظره استقبال می کند، مادامی که دشمن درصدد لجاجت و دشمنی برنیامده باشد. لذا قرآن می فرماید: «با اهل کتاب جز به نیکوترین روش مجادله نکنید، مگر کسانى از آنان که ستم کردند». در واقع اسلام از منطق گفت و گو با آغوش باز استقبال می کند تا در سایه بحث و گفت و گو درباره مسائل اختلافی، به جواب های مطمئن تر و یقینی تری نایل شوند.

شیوه «مناظره» پیامبر(ص) با مخالفین؟

شیوه «مناظره» پیامبر(ص) با پیروان سایر ادیان چگونه بود؟

در سخنان معصومین(ع) نمونه هایی از مناظره پیامبر(ص) با پیروان ادیان آسمانی وجود دارد. امام صادق(ع) می فرماید: «روزی پیامبر با یهودیان، مسیحیان، مشرکان عرب، و ... مناظره ای داشتند. یهودیان گفتند: عُزیر(ع) پسر خدا است، مسیحیان گفتند: مسیح(ع) پسر خداست، مشرکان گفتند: بت ها خدایان ما هستند، و... ، آمده ایم ببینیم تو چه می گویی؟ پیامبر(ص) فرمودند: من به خدای بی شریک ایمان دارم و به هر معبودی غیر او کافرم. سپس فرمودند: چرا عُزیر(ع)، پسر خدا شد، و موسی(ع) که تورات را آورده، پسر خدا نشد؟ ... ».

عوامل مؤثر در اعتلای تمدن های بشری؟

عوامل مؤثر در اعتلای تمدن های بشری چیست؟

عوامل متعددی در اعتلای تمدن های بشری نقش دارند. مانند: 1- امنیت و آرامش. 2- غرور و همبستگی ملّی، و به تعبیر ابن خلدون «عصبیت». 3- همکاری و تعاون. 4- اخلاق. 5- بردباری و صبوری. 6- وحدت و یکپارچگی. 7- دین. 8- رفاه نسبی. 9- احساس نیاز.

رویکرد صاحب نظران به علل انحطاط تمدن ها؟

صاحب نظران چه عواملی را در انحطاط تمدن ها مؤثر می دانند؟

برخی از صاحب نظران در تبیین عوامل موثر در انحطاط تمدن ها معتقدند هر تمدنی در طول حیات خود مراحلی را طی می کند. «ویل دورانت» می گوید: «مردمانِ هر تمدنی بر اساس رشد عقلی، پس از مدتی به جای توحید، به ستایش عقل و علم می پردازند. از این پس جنگ بین ارزش و دانش آغاز شده، و بتدریج نیروی محرّک جوامع متوقف شده و دوره انحطاط آغاز می گردد». اما به نظر «ابن خلدون» هر تمدنی سه مرحله را طی می کند: مرحله پیکار و مبارزه اولیه، مرحله پیدایش خودکامگی و استبداد و مرحله تجمّل و فساد که پایان تمدن بشر می باشد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

اِنَّ النَّبىَّ لَمّا جائَتْهُ وَفاةُ جَعْفَرِ بنِ اَبى طالبٍ وَ زَيْدِ بنِ حارِثَةَ کانَ اَذا دَخَلَ بَيْتَهُ کَثُرَ بُکائُهُ عَلَيْهِما جِدّاً وَ يَقولُ: کانا يُحَدِّثانى وَ يُؤ انِسانى فَذَهَبا جَميعاً.

من لايحضره الفقيه ، ج 1، ص 177