ضرورت شفاعت با وجود توانایی خدا بر بخشش مستقیم!؟

با توجه به اینکه خدا به همه چیز آگاه است و دوست دارد که بندگانش را ببخشد و مانعی هم در برابر بخشش او نیست، چه نیازی به شفاعت است؟

خداوند قدرت بخشش مستقیم را دارد؛ امّا خود برای ایجاد امید و شایستگی بیشتر در شفاعت شونده جهت توبه و نیز برای ترفیع مقام توبه کننده و هر بنده ای شفاعت را جعل فرموده است. شفاعت در شکل صحیح که مد نظر قرآن و روایات می باشد، در عرض توبه نیست تا با وجود یکی، توجیهی برای عملکرد دیگری وجود نداشته باشد. بلکه شفاعت از طرف خود خداوند متعال به عنوان یکی از راه های توبه معرفی شده است تا شفاعت شونده امید بیشتری به بخشش خداوند پیدا کند. در واقع شفاعت بر محور دگرگونى موضع «شفاعت شونده» دور مى زند؛ يعنى شخص شفاعت شونده به کمک شفیع خود را در وضع مطلوبى قرار دهد كه شايسته و مستحق بخشودگى گردد و در مسیر کمال قرار گیرد. ضمن اینکه طبق برخی روایات شفاعت برای همه انسانها، اعم از گناه کار و نیکوکار مفید است و می تواند باعث افزایش مقام و عامل مؤثری در کمال باشد.

ارتكاب گناه از جانب برخی از پيامبران!!!

با وجود «عصمت» پيامبران، به شبهه «ارتكاب گناه از جانب برخی از پيامبران در قرآن» چه پاسخی داده شده است؟

با وجود عصمت پيامبران، قرآن به گناه برخي از آنان اذعان كرده است؛ پاسخ اين است كه گناه در همه اين موارد جنبه نسبى دارد؛ يعنى اينها از قبيل گناهان مطلق و معمولي نيست كه نسبت به مقام شامخ پيشوايان بزرگ دين، اطلاق شده است. آنها به اندازه اى به خدا نزديكند كه حتى يك لحظه سلب توجه از خداوند براى آنها لغزش به حساب مي آيد. بنابراين مقام، موقعيت معنوى و ... پيامبران به قدرى برجسته است كه يك غفلتِ جزئى در يك كار ساده معمولى و يا در توجّه خاص و هميشگى كه بايد به خداوند داشته باشند، گناه ناميده مى شود.

«بهشت» در گرو نُه کار

قرآن در سوره «معارج» چه کارهایی را باعث بهشتی شدن انسان معرفی نموده است؟

«قرآن» در سوره «معارج» با برشمردن مجموعه صفات نه گانه: مداومت بر نماز، قرار دادن حقّ ثابتى در اموال براى محرومان، ايمان به روز جزا، ترس از عذاب پروردگار، حفظ دامان از بى عفتى، اداء امانت، وفاء به عهد، اداء شهادت به حقّ و محافظت بر آداب و شرايط و روح نماز، به صاحبانِ آنها وعده بهشت داده مي فرمايد: «اين گروه با عظمت، در باغ هاى بهشتى گرامى داشته مى شوند». تعبيرى كه هم واجد نعمت هاى مادى و هم روحانى است.

منظور از «مجرمان» در قرآن

منظور از «مجرمان» در قرآن چه کسانی می باشند؟

يكي از اوصاف دوزخيان كه «قرآن» به آن اشاره كرده «جرم و گناه» است، مى فرمايد: «روز قيامت، مجرمان را [همچون شتران تشنه اى كه به آبگاه مى روند] به سوى جهنّم مى رانيم». منظور از جرم در آيه يا گناهى است كه آميخته با كفر باشد نه هر گنهكارى، و يا جرم گنهكارانى است كه كاملا در گناه فرو رفته اند به گونه اى كه نه شايسته شفاعتند و نه در خور عفوّ خدا.

«توبه» موجب بی نیازی از «شفاعت»

با وجود «توبه» چه نیازی به «شفاعت» است؟

اگر سؤال شود با وجود «توبه» چه نيازي به «شفاعت» است، بايد گفت: اولاً: توبه شرايطي دارد كه اصلاح گذشته از آن جمله است و تنها ندامت كافي نيست؛ چه بسا خطاكارانى كه موفق به اين اصلاح نشده، اما پشيمانى سراسر وجود آنها را فرا گرفته، اگر دل به شفاعت نبندند از آمرزش الهى مأيوس شده و موجب غرق شدن بيشتر آنها در گناه مى شود. دوماً: گناهكاري كه هنوز توفيق توبه پيدا نكرده، اگر احساس كند امكان شفاعتش در آخرت وجود دارد، همين معنا لااقل سبب تشويق او به ترك گناهان ديگر و انجام اعمال خير خواهد شد.

«خودسازی» از مهمترین آثار انتظار

چگونه «انتظار» موجب خودسازی شخصِ مُنتظِر می گردد؟

«خودسازی» یکی از مهم ترین اثرات سازنده «انتظار» است؛ زیرا چنین تحولی نیازمند به عناصر آماده و با ارزش انسانی دارد تا بتواند بار سنگين چنین اصلاحات وسيعى را به دوش بكشد، و در درجه اول محتاج به بالابردن سطح انديشه، آگاهى و آمادگى روحى و فكرى براى همكارى در پياده كردن آن برنامه عظيم است. در واقع مُنتظِر واقعى نمى تواند نقش تماشاچى را داشته باشد؛ بلکه باید با به کار بستن عمیق ترین برنامه های اخلاقی، فکری و اجتماعی به خودسازی بپردازد. و اين معنى انتظار واقعى است، و با این شرایط کسی نمى تواند بگويد چنين انتظارى سازنده نيست.

عامل «زوال نعمت ها» از زبان امام علي(ع)

از ديدگاه امام علي(ع) علت «زوال نعمت ها» چيست؟

امام علی(ع) در خطبه 178 نهج البلاغه، در بیان علت «زوال نعمت ها» چنین می فرماید: «هرگز ملتی که در ناز و نعمت می زیستند نعمت شان زوال نیافت، مگر بر اثر گناهانی که مرتکب شدند؛ زیرا خداوند هرگز به بندگانش ستم روا نمی دارد». با دقت در کلام ایشان متوجه این حقیقت می شویم که این سخن برگرفته از آیات «قرآن» است؛ از جمله اين آيه: «خداوند نعمت هاى هيچ قوم و ملتى را تغيير نمى دهد، مگر آنكه آنها آنچه را مربوط به خودشان است، تغيير دهند».

آثار زيانبار «گناهان» از ديدگاه امام علي(ع)

آثار زيانبار «گناهان» از ديدگاه امام علي(ع) چيست؟

امام علي(ع) در دعای کمیل به پنج مورد از آثار زيانبار «گناهان» اشاره كرده که عبارت است از: 1. گناهانی که باعث قطع رابطه ها و پیوندها می شوند. 2. گناهانی که موجب درد و غم، رنج و گرفتاری می شوند. 3. گناهانی که نعمت را تبدیل به نقمت می کنند. 4. گناهانی که مانع استجابت دعا می شوند. 5. گناهانی که باعث نزول بلا می شوند.

«آثار وضعی» برخی گناهان از زبان پيامبر(ص)

از ديدگاه پيامبر اكرم(ص) چه گناهاني داراي آثار وضعي هستند؟

از ديدگاه پيامبر اكرم(ص) بعضي از گناهان داراي آثار وضعي هستند؛ از جمله: 1. هر گاه فحشاء و اعمال منافی عفت در جامعه زياد شد، بیماری های جدیدی به سراغ مردم خواهد آمد. 2. هر گاه کم فروشی رواج پیدا کنند مردم دچار قحطی و گرانی می شوند. 3. اگر مردم از پرداخت زکات امتناع ورزند دچار کمبود باران می شوند. 4. اگر مردم عهد و پیمان خود را با خدا و پیامبر(ص) بشکنند دشمنان بر جان و مال آنها مسلط می شوند. 5. اگر قضات به عدالت حکم نکنند باعث جنگ و اختلاف می شود.

تقدم «تزكيه» بر «تعليم» در قرآن

با توجه به آيات قرآن، «تعليم» مقدم است يا «تزكيه»؟

با توجه به آيات قرآن، «تزكيه» مقدم بر «تعليم» است؛ زيرا علم جنبه طريقى و مقدّمى دارد و هدف نهايى، تربيت انسان و تزكيه نفوس و تكامل روح و جان است و به تعبير ديگر تلاوت آيات قرآن و تعليم علم و حكمت، همه براى رسيدن به آن هدفِ بزرگ است؛ بنابراين اينها همه مقدّمه اند و تزكيه، ذى المقدمه و اگر در برخي آيات، تزكيه پيش از تعليمِ كتاب و حكمت ذكر شده، تنها براى نشان دادن اهمّيّت آن است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصّادق عليه السّلام لِلفُضَيل :

تَجْلِسُونَ وَ تُحَدِّثُونَ؟ فَقالَ: نَعَمْ، قالَ: اِنَّ تِلْکَ الْمَجالِسَ اُحِبُّها فاءَحْيُوا اَمْرَنا، فَرَحِمَ اللّهُ مَنْ اَحْيى اَمْرَنا.

وسائل الشيعه ، ج 10، ص 392