اعتقاد 17 مطلب

حکم تقلید فرزندان از والدین در انتخاب دین؟

آیا تقلید فرزندان از والدین خود در انتخاب دین صحیح است؟

دینداری امری درونی است و از آنجایی که هیچ کس نمی تواند در امور قلبی اشخاص تصرف کند، مجبور کردن اشخاص به انتخاب و معتقد شدن به هر باوری، امکان ناپذیر است. به همین خاطر مراجع تقلید در ابتدای هر رساله توضیح المسائل می گویند هر کسی باید با تحقیق و عقل و فطرت خود انتخاب کند. البته چون انتخاب دین و اعتقاد یافتن به یک آیین و شریعت نیازمند رسیدن به درجه خاصی از رشد فکری و عقلی است، این کار مهم از کودکان نابالغ ساخته نیست. بنابراين ممکن است انسان تا سنينی كه هنوز به استقلال عقلی ورشد فكری نرسيده، در یقین خود به مسائل دينی از راهنمایی ها و آگاهی های دینی که والدين یا مربیانش به او می دهند، متأثر باشد و مراجع عظام نیز این نوع یقین را که از گفته دیگران به دست می آید در مسلمان بودن کافی می دانند.

مبارزه قرآن با تقلید!

بسیاری از آیات قرآن تقلید را امری ناپسند می دانند؛ با این وجود چرا فقهای شیعه باز هم بر تقلید اصرار می کنند؟!

نکوهش تقلید در قرآن ناظر به «تقلیدهای کورکورانه» مشرکان و بت پرستان از گذشتگان «جاهل» خود است؛ پیروی و تقلیدی که به هیچ وجه برای آنها علم آور و عملی از سر دست یافتن به باورهای یقینی نیست. در حالی که تقلید مکلفین از فقها و گرفتن احکام دین شان از آنها، نوعی مراجعه به «متخصص» و یقین آور است؛ امری منطقی که به خاطر فطری بودن نه تنها مورد تایید عقلا قرار می گیرد که حتی قرآن نیز در سوره نحل به آن توصیه نموده است.
گذشته از آن نکوهش ها و مذمت هایی که در آیات قرآن از تقلید صورت گرفته مربوط به اقتباس باورها در «اصول دین» است و حال آن که تقلید مصطلح فقهی در «فروع دین» یعنی احکام صورت می گیرد و طبق آموزه های دینی اصول دین تقلیدی نیستند و هر کسی باید با برهان و استدلال آنها را بپذیرد.

ضرورت اعتقاد به «معاد»

اعتقاد به «معاد» چه ضرورتی دارد؟

هر كس مختصر آشنايى با علوم طبيعى داشته باشد مى داند همه موجودات اين جهان قانونمندى خاصى دارند و به هر سو مى نگريم می بینیم قانون، نظم و عدالت از بزرگترين منظومه هاى شمسى تا كوچكترين ذرّه اتم را در زير پوشش خود دارد. از سوى ديگر انسان نمى تواند از قانون عدالت كه فرمان آفريدگار در سرتاسر جهان هستى است مستثنى باشد و وصله ناهمرنگى براى جهان خلقت گردد؛ زيرا اين استثنا كاملا بى دليل است و به اين ترتيب يقين مى كنيم كه براى انسان نيز دادگاهى در نظر گرفته شده كه همگان در آن حضور مى يابند و سهم خود را از عدالت عمومى عالم هستى مى گيرند.

وسواس فکری و اعتقادی

با وسواس فکری و اعتقادی که باعث تزلزل اعتقادی و شکاکیت می شود، چه باید کرد؟

وسواس فکری و شکاکیت اعتقادی یکی از بیماریهای خطرناک روحی است که می تواند منجر به کفر و خروج انسان از دایره ایمان گردد. مهمترین منشاء این بیماری جهل، غفلت، انجام اعمال بد و تنهایی می باشد، و مهمترین راههای درمان آن عبارتند از: تحصیل علم و یقین، مراقبت از ایمان و اعتقادات، حضور در اجتماعات مومنین،  شرکت در مجالس اهلبیت(ع) و مجالس ذکر و موعظه، رعایت آداب معاشرت و انتخاب دوست و همسر و همنشینی با علماء دین.

معنا و مفهوم آیه «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ»؟

معنی و مفهوم آیه «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ» چیست؟

اسلام «آزادی عقیده» در انسان را به صراحت تصدیق می کند. از این رو خداوند می فرماید: «در قبول دین اکراهی نیست، [زیرا] راه درست از راه انحرافی، روشن شده». لذا علامه «طباطبایی»(ره) می نویسد: «آیه دین اجباری را نفی می کند؛ زیرا دین یک سلسله معارف علمی است که عمل را به دنبال دارد و جامع آنها اعتقادات است. و اعتقاد و ایمان از امور قلبی است که اجبارپذیر نیست». در واقع جمله «قَدْ تَبَینَ الرُّشْد»؛ تعلیل برای «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ» است، به این معنی که بعد از انکشاف حق، حاجتی به اکراه در عقیده نیست.

زمينه سازي براي امامت حضرت مهدی(عج) در کودکی

آیا برای پذیرش امامت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه) در سنین کودکی زمینه سازی شده بود؟

امامت امام جواد(ع) در هفت سالگي و امام هادى(ع) در شش سالگي زمينه ساز امامت امام مهدى(عج) در پنج سالگي و باعث رفع استبعاد از امامت او شد.

سرچشمه اعتقاد به جبر و اختیار

اعتقاد به جبر و اختیار از کجا سرچشمه میگیرد؟

علیرغم اینکه اختیار و آزادى اراده یک احساس عمومى بین انسان ها است، امّا دلیل جبرگرایی برخی این است که مى بینند «محیط» و «تربیت» و «وراثت» روى افراد اثر مى گذارد و «تلقینات» و «تبلیغات» و «فرهنگ اجتماعى» نیز بدون شک در فکر و روح انسان مؤثّر است و گاهی هم «وضع اقتصادى» انگیزه حرکت هایى در انسان مى شود. مجموعه این امور سبب مى شود که گمان کنند انسان از خود اختیارى ندارد، بلکه عوامل «درون ذاتى» و «برون ذاتى» دست به دست هم مى دهند و ما را وادار مى کنند که تصمیم هایى بگیریم.

رابطه اعتقاد به معاد با زندگى انسان

اعتقاد به معاد چه تأثیرى بر زندگى انسان دارد؟

اگر زندگى این جهان را بدون جهان دیگر در نظر بگیریم بى معنى و پوچ خواهد بود؛ امّا ایمان به معاد به زندگى انسان مفهوم مى دهد و او را از «اضطراب» و «نگرانى» و «پوچى» رها مى سازد. ضمن اینکه بسیاری از انسانها با ایمان به معاد از تجاوز به حقوق دیگران و ظلم در حق آنها دست بر می دارند و به واسطه ایمان به چنین دادگاهی، موج نیرومندى از احساس مسئولیّت در برابر هر کار در اعماق روح انسان ایجاد مى شود که او را در برابر انحرافات، گمراهى ها، ظلم ها و تجاوزها کنترل مى کند.

فرق نفاق با تقیّه

نفاق با تقیه چه تفاوتى دارد؟

نفاق درست نقطه مقابل تقیّه است، منافق کسى است که در باطن به مبانى اسلام اعتقاد ندارد و یا در آن تردید دارد، اما در میان مسلمین اظهار اسلام مى کند. امّا تقیه آن است که فرد با ایمانى عقیده خود را براى حفظ جان و مال و ناموس خود، از این گروه متعصّب کتمان کند، و عکس آن نفاق است.
 

«آرامش» در پرتو «ایمان»

آیا این معنا که «آرامش» زائیده و معلول «ایمان» در انسان است را می توان اثبات نمود؟

ايمان، اعتقاد و هدف، به هر صورت كه باشد اثر آرام بخش خود را دارد، به انسان وزن مى دهد و زيان ها و از دست دادن سرمايه ها را توجيه مى كند و فقدان آنها يك نوع حالت بى وزنى روانى محسوب مي شود، در چنين حالتى انسان به خوبى احساس مى كند كه هيچ نوع تكيه گاهى ندارد و همچون كسى است كه در چاه عميق و بى انتهایی سقوط مى كند. حتی كمونيستها كه سر سخت ترين مخالفان ايمان مذهبى و عقيده به جهان ماوراى طبيعى هستند، نتوانسته اند اثر آرام بخشى ايمان به خدا را انكار كنند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

نَفَسُ الْمَهْمُومِ لِظُلْمِنا تَسْبيحٌ وَ هَمُّهُ لَنا عِبادَةٌ وَ کِتْمانُ سِرّنا جِهادٌ فى سَبيلِ اللّهِ

نَفَس کسى که بخاطر مظلوميّت ما اندوهگين شود، تسبيح است و اندوهش براى ما، عبادت است و پوشاندن راز ما جهاد در راه خداست .

امالى شيخ مفيد، ص 338