«جمود» در تفسیر قرآن و روایات

«جمود» در تفسیر قرآن و روایات به چه معناست؟

مفهوم ترك تفسير به رأى اين نیست كه انسان بر الفاظ آيات و احاديث جمود كند، و حتى قرائن عقلى و نقلى را ناديده بگيرد. در واقع تفسير به رأى و تطبيق آيات، بر سليقه شخصى بدون در نظر گرفتن موازين ادبى كار نادرستى است. از سويي جمود بر الفاظ و ناديده گرفتن قرائن نيز خطرناک و گمراه كننده است؛ زیرا اولى در حقيقت تابع قرآن و سنّت نيست؛ بلكه تابع سليقه شخصى است و دومى عقل و خِرَد را كنار گذاشته و توجّهى به مفهوم واقعى كلام ندارد. مانند فرقه مُشبّهه و مُجسّمه كه معتقد بودند خدا مانند انسان چشم و گوش و ... دارد، و با جمود، به ظاهر آیات قرآن استدلال مى كردند.

«تفسير به رأى» در میان دانشمندان غرب زده

«تفسير به رأى» در میان دانشمندان غرب زده چقدر رواج دارد؟

بعضى از مفسران غرب زده تلاش می کنند مفاهيم قرآنى را بر اساس اصول علوم طبيعى و يا موازين مادى تفسير كنند، لذا گهگاه گرفتار تفسير به رأى شده اند. به عنوان مثال نویسنده تفسیر «المنار» ذیل آيه 260 سوره «بقره» می نویسد: «منظور اين است كه چهار مرغ را انتخاب كن و آنها را چنان تربيت كن كه با تو انس بگيرند، آن چنان كه هر وقت آنها را صدا بزنى به سراغ تو بيايند. سپس هر يك را بر كوهى بگذار، آنها را صدا كن آنها به سرعت به سوى تو مى آيند. همين گونه است فرمان پروردگار هنگامى كه بخواهد مردگان را زنده كند آنها را طبق فرمان تكوين صدا مى زند كه زنده شويد، بلافاصله زنده مى شوند».

تفاوت «تفسير به رأى» با «تفسیر به عقل»

آیا همانطور که گروهی گمان کرده اند تفسير به رأى مي تواند تفسیر به عقل باشد؟

به پندار بعضى از كوته بينان، تفسير به رأى همان تفسير به عقل است؛ در حالى كه تفاوت آنها بسیار روشن است. منظور از تفسير به رأى آن است كه انسان، پندارها و اوهام خود را بر آيات و روايات تحميل كند، و الفاظ و جمله هايى كه از نظر قواعد ادبى و مفهوم لغوى اصلا تاب آن معنايى را ندارد، بر آن معنا حمل كند، و قرآن و سنّت را تابع فكر خود سازد؛ اما منظور از تفسير به عقل آن است كه ما از قرائن روشن عقلى كه مورد قبول همه خردمندان براى فهم معانى الفاظ و جمله ها از جمله قرآن و حديث است استمداد جوييم.

«تفسير به رأى» در میان صوفیّه

فرقه «صوفیه» چگونه برای توجیه افکار عمومی خودشان دست به تفسیر به رأى قرآن می زدند؟

«تفسير به رأى» نزد متصوّفه يكى از شايع ترين كارهاست، آنان بسيارى از الفاظ را بدون هيچ قرينه اى بر معناى مجازى يا كنايى حمل مى كنند و گاهى آن چنان اين كنايات و مجازات از مفهوم لفظ دور است كه انسان را غرق در تعجّب مى كند. به عنوان مثال در تأویل آیه «يُرِيدُ أَن يُخْرِجَكُم مِّنْ أَرْضِكُمْ» می گویند: موسی مى خواست آنها را از سرزمين بشر مادّى به نور روحانيّت بيرون كند. هم چنین در تأویل تهديد فرعون با جمله «وَ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ فِي جُذُوعِ النَّخْلِ» مى گويند: شما را بر شاخه هاى تعلّقات و پيوندهاى دنيا و زر و زيور آن گرفتار مى سازم.

«تفسير به رأى» دست مایه مغرضین کمونیسم زده

در میان کمونیسم زده ها چگونه «تفسیر به رأى» رایج شد و چرا از این ابزار برای توجیه خود استفاده می کردند؟

اخيراً افرادی كه جذب كمونيسم شده اند، بر اثر عدم اطلاع كافى از مبانى اسلامى از يكسو، و عدم اطلاع از مبانى كمونيسم، چنان تحت تأثير عقايد چپى قرار گرفته اند كه مى خواهند عقاید کمونیسم را بر مفاهيم اسلامى تحميل كنند، هر چند ناسازگار و بى تناسب باشد. يكى از آنان در ترجمه «إِلَهِ النَّاسِ * مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ» می نویسد: «إِلَٰهِ» به معنى ايده آل است و وسوسه گر را منحصر در نظامات (سرمايه دارى) افسونگر و جنّ را به معناى ناپيدا بودن فعّاليّت هاى نظام سرمايه دارى ترجمه کرده است.

«تفسير به رأى» در میان فرقه های ضالّه

فرقه های ضالّه چگونه از «تفسیر به رأى» برای رسیدن به اهداف شوم خود بهره می برند؟

فرقه های ضالّه در مسئله تفسير به رأى، بسیاری از آیات و روایات را بر طبق اميال و افكار خود تفسير كرده اند. به عنوان مثال در كتاب «ايقان» در تفسير آيه «فَلَا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ»؛ سماء را به معنى آسمان ديانت، و شمس و قمر را به معنى علوم و معارف الهى، و طلوع آنها را به معناى ظهور اديان و غروب آنها را به معنى ضلالت علما و نسخ شدن احكام شريعت سابق تفسیر کرده و مى گويند: براى هر شمسى از اين شموس مذكوره (علوم و معارف هر مذهب) محل اشراق و غروب است، و چون علماى تفسير بر حقيقت اين شمس ها اطلاع نيافتند، لذا در تفسير آيه معطّل شدند.

تشبیه «مالکیّت بر ابزار کار» با «رباخواری»

مکتب مارکسیستی با چه استدلالی «مالکیّت بر ابزار کار» را با «رباخواری» یکسان می دانند و استدلال آنها چطور باطل می شود؟

مارکسیست ها پرداختن بهره اى از كلّيه درآمد كار براى ابزار كار را رباخوارى می دانند؛ اما این اشتباه بزرگی است؛ زیرا هيچ آيه و روايتى بر این سخن دلالت ندارد و اساسا اين موضوع با فلسفه تحريم ربا سازگار نيست. چرا كه رباخوار در گوشه اى نشسته و از اموال خود سود بدون ضرر مى برد؛ در حالى كه كسى كه در يك رشته سرمايه گذارى مى كند به همان نسبت كه همكاران او ممكن است متحمّل خسارت شوند او هم ممكن است خسارت ببيند. در واقع رباخوار سرمايه خود را به مخاطره نمى افكند؛ امّا سرمايه توليدكنندگان هميشه در خطر است.

«تفسیر به رأي» در قرآن

در روایات اسلامی چه هشدارها و اخطارهایی راجع به خطرات تفسیر به رأي كردن قرآن وجود دارد؟

احاديث بسیاری در زمينه تفسیر قرآن و شرح نكات آن از معصومین(ع) به ما رسيده، كه به ما امكان مى دهد از اين اقيانوس بى كرانه، بهره بيشترى برداريم؛ اما هيچ مسلماني در اين موضوع ترديد ندارد، كه احاديث برخلاف قرآن، مجعول است، و بايد آن را كنار گذاشت. حتى يكى از طرق شناسايى احاديث معتبر، عرضه روایات بر قرآن است. آنچه موافق قرآن است را بگیریم و آنچه مخالف است را کنار بگذاریم. همچنین در روايات شیعه و اهل سنّت، مسئله تفسير به رأى نكوهش و مذمّت شده، تا آنجا كه گاهى در رديف كفر و رها ساختن قرآن معرفى شده است.

معنای «تفسیر به رأى»

منظور از «تفسیر به رأى» که در روایات به شدّت از آن نهی شده چیست؟

منظور از «تفسير به رأى» يكى از دو معناست: 1. گاهی انسان عقيده اى براى خود اتخاذ می کند؛ اما در منابع شاهدی برای عقیده خود پیدا نمی کند، به ناچار آيات و روايات را بدون هيچ گونه قرينه اى برخلاف مفهوم ظاهر آن تفسير مى كند. 2. معانى تفسير به رأى اين است كه بر اساس قواعد ادبی، مفهوم جمله اى را بپذيريم؛ اما در تطبيق آن بر مصاديق، مرتكب تحريف شويم، و چيزى را كه مصداق نيست، مصداق قرار دهيم. در واقع تفسير به رأى در نوع اوّل با دگرگون ساختن مفاهيم كلمات و جمله ها انجام مي شود و در قسم دوم با دگرگون ساختن مصاديق كلمات و جمله ها حاصل مي شود.

آفات و مفاسد «تفسیر به رأى»

چه آفات و مفاسدی بر «تفسیر به رأى» در قرآن و حدیث مترتّب است؟

«تفسير به رأى» نه تنها به حكم روايات اسلامى ممنوع است؛ بلكه عقل و خِرَد نيز بر زشتى آن گواهى مى دهد. برخي از آفات و مفاسد تفسير به رأى عبارتند از: 1. ايجاد هرج و مرج در فهم آيات و احاديث. 2. تبديل برنامه هاى سعادت عمومى به ابزار سودجويى شخصى. 3. تبديل وسيله اصلاح اشتباهات فكرى مردم به عاملى براى تشديد اشتباهات. 4. فراهم نمودن دستاويزى براى افراد گمراه و گمراه كننده. 5. توليد اختلاف، و دامن زدن به سليقه هاى شخصى و فكرهاى انفرادى. 6. از ميان رفتن ارزش هاى اصيل كتاب و سنّت و محتواى واقعى آنها و ... .

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمامُ عليٌّ(عليه السلام)

لا شيءَ أصدقُ مِن الأجلِ

چيزى راست تر از اجل و مرگ نيست

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 44