تفسیر نمونه / جلد نهم

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
تفسیر نمونه جلد 09

سوره هاى هود ـ یوسف از آیه 1 ـ 53 


سوره هود
این سوره، در «مکّه» نازل شده و داراى 123 آیه است

 

هدف هائى که این تفسیر تعقیب مى کند

چشم ها از سراسر جهان به اسلام دوخته شده، مى خواهند اسلام را از نو بشناسند...حتى خود مسلمانان!. و این به دلایل مختلفى است که از جمله «انقلاب اسلامى کشور ما» و «جنبش هاى اسلامى در نقاط مختلف دیگر جهان» را مى توان نام برد، که افکار همه، مخصوصاً نسل جوان را تشنه شناخت هر چه بیشتر اسلام ساخته است.
و براى شناخت اسلام، هر کس مى داند: نزدیک ترین راه و مطمئن ترین وسیله، غور و بررسى بیشتر در متن قرآن مجید کتاب بزرگ آسمانى ما است.
اما از سوى دیگر، قرآن این کتاب عظیم و پرمحتوا، همانند کتب عادى، داراى یک بعد نیست، و به اصطلاح «بطونى» دارد، و در درون هر بطنى، بطن دیگر نهفته است.
و به تعبیر دیگر، هر کس به مقدار عمق فکر خویش، و به اندازه فهم، آگاهى و شایستگى اش، از قرآن استفاده مى کند، بى آن که عمق و کرانه هاى آن بر کسى آشکار باشد، و مسلماً هیچ کس از کنار چشمه قرآن محروم باز نمى گردد!
با توجه به آنچه گفته شد، نیاز به تفسیرهائى که محل پیوند افکار دانشمندان، و برداشت هاى محققان اسلامى است، و مى تواند راه گشاى اسرار مختلف قرآن گردد، کاملاً روشن است.
اما کدام تفسیر؟ و کدام مفسّر؟... آن تفسیر که آنچه قرآن مى گوید بازگو کند، نه آنچه خود مى خواهد و مى پسندد، و مفسّرى که خود را در اختیار قرآن بگذارد، و از مکتبش درس فرا گیرد، نه آن کس که «نا آگاه» و یا «آگاهانه»، با پیش داوریهایش مى کوشد در برابر قرآن «استاد» باشد و نه «شاگرد».

* * *

البته، مفسران بزرگ و محققان عالى قدر اسلام از نخستین قرن اسلامى تا کنون، تلاش ها و کوشش هاى شایان تقدیرى در این زمینه کرده اند، و به عربى و فارسى و زبان هاى دیگر، تفسیرهاى فراوانى نگاشته اند که در پرتو آن به گوشه اى از شگفتى هاى این کتاب بزرگ آسمانى مى توان راه یافت (شَکَرَ اللّهُ سَعْیَهُمْ).
این نکته نیز قابل ملاحظه است که، با گذشت زمان «مسائل تازه اى» براى مردم حق طلب و حقیقت جو، مطرح مى شود، و «سؤالاتى» از برخورد و تضاد مکتب ها، و گاه از وسوسه هاى منافقان و مخالفان، و زمانى در چگونگى تطبیق تعلیمات این کتاب بزرگ و آسمانى بر نیازهاى زمان، پیش مى آید که باید تفسیرهاى امروز پاسخ گوى آنها باشند.
و از سوى دیگر، تفسیرها همه، نباید مجموعه اى از اقوال گوناگون، و بحث هاى پیچیده و غیرقابل درک براى عموم باشد، بلکه امروز تفسیرهائى لازم است که همچون خود قرآن، جنبه همگانى داشته باشد، و تمام قشرها بتوانند از آن استفاده کنند (بى آن که از ارزش و عمق بحث ها کاسته شود).

* * *

توجه به این امور، سبب شد گروهى از ما بخواهند: به نوبه خود، دست به تألیف تفسیرى، که این نیازها را برطرف سازد، بزنیم و چون این کار سنگین بود، جمعى از اهل فضل را که همسفران خوبى در این راه طولانى و پرفراز و نشیب بوده و هستند، به کمک و همکارى دعوت کردیم، تا با تشریک مساعى این مشکل حل شود.
این کار بحمد اللّه قرین موفقیت شد، و محصولى داد که با استقبال فوق العاده همه قشرها مواجه گردید، به طورى که در اکثر نقاط، مردم در سطوح مختلف به این تفسیر روى آوردند، و مجلدات آن که تا کنون به هشت جلد رسیده (و این نهمین جلد آن است) کراراً چاپ و منتشر شده است، و خدا را بر این موفقیت سپاس مى گوئیم.

* * *

در مقدمه این جلد، لازم مى دانم نظر خوانندگان عزیز را به چند نکته جلب کنم:
1 ـ کراراً سؤال مى کنند: مجموع این تفسیر در چند جلد تمام خواهد شد؟ در جواب باید بگویم: ظاهراً از بیست جلد کمتر و از بیست و چهار جلد بیشتر نخواهد بود!(1)
2 ـ کراراً مى گویند: چرا مجلدات تفسیر با فاصله زیاد زمانى منتشر مى شود؟
باید عرض کنم: ما نهایت کوشش رادر سرعت بخشیدن به کار داریم، و حتى در سفر و حضر، گاهى در تبعیدگاه، و گاهى در بستر بیمارى، آن را ادامه داده ایم، اما از آنجا که نمى توان نظم و عمق مباحث را فداى سرعت عمل نمود، باید کارى کرد که میان این دو، تا آنجا که ممکن است جمع شود.
و از سوى دیگر، مشکلات فوق العاده چاپ و تهیه کاغذ و مانند آن را (مخصوصاً در زمان جنگ) نباید از نظر دور داشت، که آن هم یک عامل مهم تأخیر است.
3 ـ گاهى مى پرسند: اگر این تفسیر به قلم افراد مختلف تهیه گردد هماهنگ نمى تواند باشد.
در پاسخ مى گویم: در آغاز کار تا اندازه اى چنین بود، ولى به زودى براى تأمین همین هدف، بر آن شدیم قلم تفسیر همه از اینجانب باشد و دوستان در جمع آورى مطالب کمک کنند، آنها نیز هر کدام کار خود را قبلاً به طور انفرادى انجام مى دهند، و یادداشت هاى لازم را تهیه مى کنند، ولى بعداً در جلسات دسته جمعى که با هم داریم، هماهنگى لازم ایجاد مى گردد، تا هیچ گونه نوسانى در بحث ها و طرح مسائل گوناگون و سبک تفسیر پیدا نشود، و همه یک دست و یک پارچه و منسجم باشد.
امیدوارم بتوانیم، براى تعمیم منفعت بیشتر، این تفسیر را به زبان عربى و حتى زبان هاى دیگر ترجمه کنیم، تا دیگران نیز بتوانند از آن بهره گیرند (این پیشنهاد از سوى خوانندگان عزیز نیز مطرح شده است).(2)

* * *

خداوندا! چشم ما را بینا، گوشمان را شنوا، فکرمان را صائب، زاینده و کارساز فرما، تا بتوانیم به عمق تعلیمات کتابت راه یابیم، و از آن چراغ پرفروغى براى خود و دیگران فراهم سازیم.
خداوندا! آتش هائى که دشمنان انقلاب ما خصوصاً، و دشمنان اسلام عموماً، پیرامون ما برافروخته اند، و فکر ما را دائماً به خود مشغول داشته است، در پرتو مجاهدت هاى پیگیر و سعى و تلاش بى امان این امت اسلامى، خاموش بگردان، تا یک جا دل را به تو بندیم، و در راه تو و خدمت به بندگان مستضعف تو گام برداریم.
بار الها! به ما توفیق و عمر مرحمت فرما، که بتوانیم این تفسیر را به پایان بریم، و این خدمت ناچیز را به آخر برسانیم، و یک جا به پیشگاهت تقدیم داریم. (اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْء قَدِیْرٌ)(3)

قم حوزه علمیه ـ ناصر مکارم شیرازى

اول / محرم الحرام / 1401
19 / 8 / 1359

* * *

 


1 ـ چنان که مى دانید، تعداد مجلدات تفسیر 27 جلد شده است.(27 / 3 / 83)
2 ـ اکنون که تصحیح آن انجام مى شود، این تفسیر به زبان هاى عربى «الأمثل» و اردو و قسمتى از آن به زبان انگلسیى و... ترجمه و منتشر شده و مورد استقبال قرار گرفته است. (27 / 3 / 83)
3 ـ آل عمران، 26 ـ تحریم، 8.




محتواى سوره هود

مشهور در میان مفسران این است: تمام این سوره در «مکّه» نازل شده، و طبق نقل «تاریخ القرآن»، چهل و نهمین سوره اى است که بر پیامبر(صلى الله علیه وآله) نازل گردیده.
و نیز طبق تصریح بعضى از مفسران، نزول این سوره در اواخر سال هائى بود که پیامبر(صلى الله علیه وآله) در «مکّه» به سر مى برد، یعنى بعد از مرگ «ابوطالب» و «خدیجه»، در یکى از سخت ترین دوران هاى زندگانى پیامبر(صلى الله علیه وآله)، که فشار دشمن، تبلیغات خشن و زهرآگینش، بیش از هر زمان دیگر احساس مى شد.
به همین جهت، در آغاز این سوره، تعبیراتى که جنبه دلدارى و تسلى نسبت به پیامبر(صلى الله علیه وآله) و مؤمنان دارد، دیده مى شود.
قسمت عمده آیات این سوره را، سرگذشت پیامبران پیشین مخصوصاً «نوح»، که با وجود نفرات کم بر دشمنان بسیار پیروز شد، تشکیل مى دهد.
ذکر این سرگذشت ها، هم وسیله آرامش خاطر براى پیامبر(صلى الله علیه وآله) و مؤمنان در برابر آن انبوه دشمنان بوده، و هم درس عبرتى براى مخالفان نیرومندشان.
به هر حال، آیات این سوره، همانند سایر سوره هاى مکى، اصول معارف اسلام ـ مخصوصاً «مبارزه با شرک و بت پرستى» ـ «معاد و جهان پس از مرگ» و «صدق دعوت پیامبر» را تشریح مى کند، و در لابلاى مباحث، تهدیدهاى شدیدى نسبت به دشمنان، و دستورهاى مؤکدى در زمینه استقامت به مؤمنان، دیده مى شود.
در این سوره، علاوه بر حالات «نوح پیامبر»، و مبارزات شدیدش که مشروحاً آمده است، به سرگذشت «هود»، «صالح»، «ابراهیم»، «لوط» و «موسى»، و مبارزات دامنه دارشان بر ضد شرک و کفر و انحراف و ستمگرى اشاره شده است.

این سوره مرا پیر کرد

آیات این سوره به روشنى این امر را اثبات مى کند، که مسلمانان هرگز نباید به خاطر کثرت دشمنان، و حملات شدید آنان میدان را خالى کنند، بلکه باید هر روز بر استقامت خویش بیفزایند.
به همین دلیل، در حدیث معروفى مى خوانیم: پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: شَیَّبَتْنِی هُودٌ: «سوره هود مرا پیر کرد»!(1)
یا این که، هنگامى که یارانش عرضه داشتند: اى رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آثار پیرى زودرس در چهره شما نمایان شده، فرمود: شَیَّبَتْنِی هُودٌ وَ الْواقِعَةُ: «سوره هود و واقعه مرا پیر کرد»!(2)
و در بعضى از روایات، سوره «مرسلات»، «عم یتسائلون» و «تکویر» و غیر آن نیز اضافه شده است.(3)
از «ابن عباس» در تفسیر این حدیث چنین نقل شده: ما نُزِّلَ عَلى رَسُولِ اللّهِ(صلى الله علیه وآله) آیَةً کانَ أَشَدَّ عَلَیْهِ وَ لا أَشَقَّ مِنْ آیَةِ فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْت وَ مَنْ تابَ مَعَکَ: «هیچ آیه اى بر پیغمبر(صلى الله علیه وآله)، شدیدتر و دشوارتر از آیه فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْت وَ مَنْ تابَ مَعَکَ... (استقامت کن آن چنان که دستور یافته اى، و همچنین کسانى که با تو هستند) نبود».(4)
بعضى از مفسران نقل کرده اند: یکى از دانشمندان، پیامبر(صلى الله علیه وآله) را در خواب دید، از حضرتش سؤال کرد: این که از شما نقل شده «سوره هود مرا پیر کرد» آیا علتش بیان سرگذشت امت هاى پیشین و هلاک آنها است؟ فرمود: نه، علتش آیه «فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْت...» بود.(5)
به هر حال، این سوره، علاوه بر این آیه، آیات تکان دهنده اى مربوط به قیامت، بازپرسى در آن دادگاه عدل الهى، و آیاتى پیرامون مجازات اقوام پیشین، و دستوراتى درباره مبارزه با فساد دارد، که همگى مسئولیت آفرین است، و جاى تعجب نیست که، اندیشه در این مسئولیت ها آدمى را پیر کند.
نکته دیگرى که در اینجا باید به آن توجه داشت این است: بسیارى از آیات این سوره، تأکیدى است بر مطالبى که در سوره قبل، یعنى سوره «یونس» آمده است، و آغازش مخصوصاً درست شبیه همان آغاز، و برداشتش نیز در بسیارى از موارد تأکید بر همان مسائل است.

* * *


1 ـ «نور الثقلین»، جلد دوم، صفحه 334 ـ «زبدة البیان»، صفحه 167 (مکتبة المرتضویّة لإحیاء الآثار الجعفریّة).
2 ـ «مجمع البیان»، ذیل آیه 112 همین سوره ـ «وسائل الشیعه»، جلد 6، صفحه 172، حدیث 7659 (چاپ آل البیت).
3 ـ «روح المعانى»، جلد 11، صفحه 179 ـ «وسائل الشیعه»، جلد 6، صفحه 172 (چاپ آل البیت) ـ «مستدرک»، جلد 4، صفحه 242، حدیث 4601 ـ 12 (چاپ آل البیت).
4 ـ «مجمع البیان»، ذیل آیه 112 همین سوره ـ «بحار الانوار»، جلد 17، صفحه 52 تفسیر «المیزان»، جلد 11، صفحه 66 (انتشارات جامعه مدرسین) ـ تفسیر «قرطبى»، جلد 9، صفحه 107 (التاریخ العربى).
5 ـ «روح المعانى»، جلد 11، صفحه 179 ـ در شرح «نهج البلاغه ابن ابى الحدید»، جلد 11، صفحه 213 (چاپ کتابخانه مرعشى) چنین آمده است: «فى الحدیث المرفوع: شیّبتنى هود، فقیل له فى ذلک، فقال قوله فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْت وَ مَنْ تابَ مَعَکَ» ـ «درّ المنثور»، جلد 3، صفحه 320 (دار المعرفة).

 

فضیلت تلاوت این سوره

اما در مورد فضیلت این سوره، در حدیثى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) آمده است: مَنْ قَرَأَ هذِهِ السُّورَةَ أُعْطِىَ مِنَ الأَجْرِ وَ الثَّوابِ بِعَدَدِ مَنْ صَدَّقَ هُوداً وَ الأَنْبِیاءَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ، وَ مَنْ کَذَّبَ بِهِمْ، وَ کانَ یَوْمَ الْقِیامَةِ فِى دَرَجَةِ الشُّهَداءِ، وَ حُوسِبَ حِساباً یَسِیْراً:
«کسى که این سوره را بخواند، پاداش و ثوابى به تعداد کسانى که به هود و سایر پیامبران ایمان آوردند، و کسانى که آنها را تکذیب نمودند خواهد داشت، و روز قیامت در مقام شهداء قرار مى گیرد، و حساب آسانى خواهد داشت».(1)
روشن است، تنها تلاوت خشک و خالى این اثر را ندارد، بلکه تلاوت، توأم با اندیشه، و سپس عمل است که، انسان را به مؤمنان پیشین نزدیک، و از منکران پیامبران دور مى سازد، و به همین دلیل به تعداد هر یک از آنها پاداشى خواهد داشت، و چون با شهیدان امت هاى گذشته هم هدف خواهد بود، جاى تعجب نیست که در درجه آنان قرار گیرد، و حسابى ساده و آسان داشته باشد.
و از امام باقر(علیه السلام)نقل شده: «کسى که سوره هود را در هر جمعه قرائت کند، خداوند او را در روز قیامت در زمره پیامبران مبعوث خواهد کرد و خطاهائى که انجام داده در روز قیامت برشمرده نمى شود».(2)
و نیز از امام صادق(علیه السلام)نقل شده: «کسى که این سوره را بنویسد و با خود داشته باشد، خداوند نیروى فوق العاده اى به او خواهد داد، و کسى که آن را به همراه داشته باشد، و با دشمن بجنگد، بر او پیروز و غالب مى شود، تا آنجا که هر کس او را ببیند از او مى ترسد»! (3)
گر چه افراد ظاهربین و راحت طلب، از این گونه احادیث چنین برداشت مى کنند که، فقط بودن خط و نقش قرآن با انسان براى رسیدن به این هدفها کافى است، ولى روشن است، منظور از داشتن اینها با خود آن است که همچون یک دستورالعمل و برنامه زندگى همراه داشته باشد، پیوسته این برنامه را بخواند و مو به مو اجرا کند، و مسلماً چنین کارى، آن همه آثار را نیز خواهد داشت، چه این که در این سوره، دستور استقامت، مبارزه با فساد، همبستگى در راه هدف، و قسمت زیادى از تجربیات و تاریخ اقوام پیشین، که هر کدام از آنها یک درس پیروزى بر دشمن است، وجود دارد.

* * *

 


1 ـ تفسیر «برهان»، جلد 2، حدیث 3، صفحه 206 (جلد 3، صفحه 206، طبق چاپ بعثت، 1415 هـ .ق) ـ «مستدرک الوسائل»، جلد 4، صفحه 341، حدیث 4843 ـ 45 ـ «مجمع البیان»، ابتداى سوره هود، جلد 5، صفحه 239 (مؤسسة الأعلمى للمطبوعات، 10 جلدى) ـ تفسیر «جوامع الجامع»، جلد 2، صفحه 153 (انتشارات جامعه مدرسین).
2 ـ «وسائل الشیعه»، جلد 7، صفحه 410، حدیث 91716 (چاپ آل البیت) ـ «بحار الانوار»، جلد 7،صفحه 293، حدیث 8.
3 ـ تفسیر «برهان»، جلد 2، صفحه 206.
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma