تفسیر نمونه / جلد دوازدهم

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

صفحه کاربران ویژه - خروج
مرتب سازی بر اساس
 
تفسیر نمونه جلد 12

سوره هاى اسراء و کهف


سوره اسراء

این سوره، در «مکّه» نازل شده و داراى 111 آیه است

 

 

هدف هائى که در این تفسیر تعقیب مى شود

چشم ها از سراسر جهان به اسلام دوخته شده، مى خواهند اسلام را از نو بشناسند...حتى خود مسلمانان!. و این به دلایل مختلفى است از جمله، «انقلاب اسلامى کشور ما» و «جنبش هاى اسلامى در نقاط مختلف دیگر جهان» را مى توان نام برد، که افکار همه، مخصوصاً نسل جوان را تشنه شناخت هر چه بیشتر اسلام ساخته است.
و براى شناخت اسلام هر کس مى داند نزدیک ترین راه و مطمئن ترین وسیله، غور و بررسى بیشتر در متن قرآن مجید، کتاب بزرگ آسمانى ما است.
اما از سوى دیگر قرآن این کتاب عظیم و پرمحتوا، همانند کتب عادى، داراى یک بعد نیست، و به اصطلاح «بطون» مختلفى دارد، و در درون هر بطنى، بطن دیگر نهفته است.
و به تعبیر دیگر، هر کس به مقدار عمق فکر خویش و به اندازه فهم و آگاهى و شایستگى اش از قرآن استفاده مى کند، بى آن که عمق کرانه هاى آن بر کسى آشکار باشد، ولى مسلّماً هیچ کس از کنار چشمه قرآن محروم باز نمى گردد!
با توجه به آنچه گفته شد نیاز به تفسیرهائى که مرکز پیوند افکار دانشمندان و محققان اسلامى است، و مى تواند راه گشاى اسرار مختلف قرآن گردد، کاملاً روشن است.
اما کدام تفسیر؟ و کدام مفسّر؟... آن تفسیر که آنچه قرآن مى گوید بازگو کند، نه آنچه خود مى خواهد و مى پسندد.
مفسّرى که خود را در اختیار قرآن بگذارد، و از مکتبش درس فرا گیرد، نه آن کس که «نا آگاه» و یا «آگاهانه» با پیش داورى هایش مى کوشد در برابر قرآن «استاد» باشد و نه «شاگرد».

* * *

البته مفسران بزرگ و محققان عالى قدر اسلام از نخستین قرون اسلامى تا کنون تلاش ها و کوشش هاى بسیار ارزنده و شایان تقدیرى در این زمینه کرده اند و در عربى و فارسى و زبان هاى دیگر تفسیرهاى فراوانى نگاشته اند که در پرتو آن به گوشه اى از شگفتى هاى این کتاب بزرگ آسمانى مى توان راه یافت (شَکَرَ اللّهُ سَعْیَهُمْ).
این نکته، نیز قابل ملاحظه است که: با گذشت زمان «مسائل تازه اى» براى مردم حق طلب و حقیقت جو مطرح مى شود، و «سؤالاتى» از برخورد و تضاد مکتب ها، و گاه از وسوسه هاى منافقان و مخالفان، و زمانى در چگونگى تطبیق تعلیمات این کتاب بزرگ و آسمانى بر نیازهاى زمان، پیش مى آید که باید تفسیرهاى امروز پاسخ گوى آنها باشند.
و از سوى دیگر، تفسیرها همه نباید مجموعه اى از اقوال گوناگون و بحث هاى پیچیده و غیرقابل درک براى عموم باشد، بلکه، امروز تفسیرهائى لازم است که همچون خود قرآن، جنبه همگانى داشته باشد و تمام قشرها اعم از «فضلاء» و «توده مردم» بتوانند از آن استفاده کنند (بى آن که از ارزش و عمق بحث ها کاسته شود).

* * *

توجه به این امور، سبب شد که گروهى از ما بخواهند: به نوبه خود دست به تألیف تفسیرى بزنیم به این امید که این نیازها را برطرف سازد، و چون این کار سنگین بود، جمعى از اهل فضل را که همسفران خوبى در این راه طولانى و پرفراز و نشیب بوده و هستند به کمک و همکارى دعوت شدند، تا با تشریک مساعى این مشکل حل شود، این کار بحمد اللّه قرین موفقیت شد، و محصولى داد که، با استقبال فوق العاده همه قشرها مواجه گردید، به طورى که در اکثر نقاط مردم در سطوح مختلف به این تفسیر روى آوردند و مجلدات آن که: تا کنون به یازده جلد رسیده (و این دوازدهمین جلد آن است) کراراً چاپ و منتشر شده است «و خدا را بر این موفقیت سپاس مى گوئیم».
 

* * *


در مقدمه این جلد، لازم است نظر خوانندگان عزیز را به چند نکته جلب کنم:
1 ـ کراراً سؤال مى کنند: مجموع این تفسیر در چند جلد تمام خواهد شد؟
در جواب باید بگویم: ظاهراً از بیست جلد کمتر و از بیست و چهار جلد بیشتر نخواهد بود!
2 ـ کراراً مى گویند: چرا مجلدات تفسیر با فاصله زیاد زمانى منتشر مى شود؟
باید عرض کنم ما نهایت کوشش رادر سرعت بخشیدن به کار داریم و حتى در سفر وحضر، گاهى در تبعیدگاه، و گاهى در بستر بیمارى، آن را ادامه داده ایم، اما از آنجا که نمى توان نظم و عمق مباحث را فداى سرعت عمل نمود، باید کارى کرد که میان این هر دو تا آنجا که ممکن است جمع شود.
و از سوى دیگر مشکلات فوق العاده چاپ، و تهیه کاغذ و مانند آن را (مخصوصاً در زمان جنگ) نباید از نظر دور داشت که آن هم یک عامل مهم تأخیر بوده است.
3 ـ گاهى مى پرسند: اگر این تفسیر به قلم افراد مختلف تهیه گردد، هماهنگ نمى تواند باشد.
در پاسخ مى گویم: در آغاز کار تا اندازه اى چنین بود ولى به زودى براى تأمین همین هدف، بر آن شدیم که قلم تفسیر، همه جا ازاینجانب باشد، و دوستان در جمع آورى مطالب کمک کنند، آنها نیز هر کدام کار خود را قبلاً به طور انفرادى انجام مى دهند و یادداشت هاى لازم را تهیه مى کنند ولى بعداً در جلسات دسته جمعى که با هم داریم، هماهنگى لازم ایجاد مى گردد تا هیچ گونه نوسانى در بحث ها و طرح مسائل گوناگون و سبک تفسیر پیدا نشود، و همه یک دست و یکپارچه و منسجم باشد.
امیدواریم بتوانیم: براى تعمیم منفعت بیشتر، این تفسیر را به زبان عربى و حتى زبان هاى دیگر ترجمه کنیم تا دیگران نیز بتوانند از آن بهره گیرند (این پیشنهاد از سوى خوانندگان عزیز نیز مطرح شده است).(1)

* * *


خداوندا! چشم ما را بینا، گوشمان را شنوا و فکرمان را صائب و کارساز فرما، تا بتوانیم به عمق تعلیمات کتابت راه یابیم، و از آن، چراغ پرفروغى براى خود و دیگران فراهم سازیم.
خداوندا! آتش هائى که دشمنان انقلاب ما خصوصاً، و دشمنان اسلام عموماً پیرامون ما برافروخته اند و فکر ما را دائماً به خود مشغول داشته است، در پرتو مجاهدت هاى پیگیر و سعى و تلاش بى امان این امت اسلامى، خاموش بگردان تا یک جا دل را به تو بندیم و در راه تو و خدمت به بندگان مستضعف تو گام برداریم.
بارالها! به ما توفیق و عمر مرحمت فرما که بتوانیم این تفسیر را به پایان بریم و این خدمت ناچیز را به آخر برسانیم و یکجا به پیشگاهت تقدیم داریم. (إنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْء قَدِیْر).

قم حوزه علمیه ـ ناصر مکارم شیرازى
اول رجب 1401
16 / 2 / 1360

* * *

 


1 ـ چنان که همه خوانندگان مى دانند این تفسیر ـ به حمد اللّه ـ در بیست و هفت جلد در سال 1365 به پایان رسید و به زبان عربى به نام «الامثل» ترجمه گردید و به زبان هاى مختلف دیگر از جمله «اردو» ترجمه و منتشر شده است.
5 / 10 / 1382




سوره اسراء


قبل از ورود در تفسیر این سوره، توجه به چند نکته لازم است:

1 ـ نام هاى این سوره و محل نزول آن

نام مشهور این سوره «بنى اسرائیل» است و نام هاى دیگرى نیز از قبیل «اسراء» و «سبحان» دارد.(1)
روشن است: هر یک از این نام ها به تناسب مطالبى است که، در این سوره در رابطه با آن وجود دارد.
اگر نام «بنى اسرائیل» بر آن گذارده شده به خاطر آن است که بخش قابل ملاحظه اى در آغاز و پایان این سوره پیرامون بنى اسرائیل است.
و اگر، به آن «اسراء» گفته مى شود، به خاطر نخستین آیه آن که پیرامون «اسراء» (معراج) پیامبر(صلى الله علیه وآله) سخن مى گوید، و «سبحان» نیز از نخستین کلمه این سوره گرفته شده است.
ولى، در روایاتى که فضیلت این سوره را بیان مى کند، تنها به نام «بنى اسرائیل» برخورد مى کنیم، و به همین جهت، جمعى از مفسران، همین نام را براى سوره، برگزیده اند.
به هر حال، مشهور و معروف این است که: تمام یکصد و یازده آیه این سوره در ««مکّه» نازل شده، و مفاهیم و محتواى آن نیز کاملاً متناسب با سوره هاى مکّى است
هر چند، بعضى از مفسران، معتقدند: پاره اى از آیات آن در «مدینه» نازل شده است، ولى، گفتار مشهور صحیح تر به نظر مى رسد.

* * *

2 ـ محتواى سوره اسراء

گفتیم: این سوره، بنا بر مشهور از سوره هائى است که در «مکّه» نازل شده است و طبعاً ویژگى هاى سوره هاى مکّى در آن جمع است، از جمله: دعوت مؤثر به توحید، و توجه دادن به معاد، و نصایح سودمند، و مبارزه با هر گونه شرک، ظلم و انحراف.
به طور کلّى مى توان گفت: آیات این سوره، بر محور امور زیر دور مى زند:
1 ـ دلائل نبوّت مخصوصاً قرآن و نیز معراج.
2 ـ بحث هائى مربوط به معاد، مسأله کیفر و پاداش، نامه اعمال و نتائج آن.
3 ـ بخشى از تاریخ پر ماجراى بنى اسرائیل، که در آغاز سوره و پایان آن آمده است.
4 ـ مسأله آزادى اراده و اختیار و این که: هر گونه عمل نیک و بد، نتیجه اش به خود انسان بازگشت مى کند.
5 ـ مسأله حساب و کتاب در زندگى این جهان، که نمونه اى است براى جهان دیگر.
6 ـ حق شناسى در همه سطوح، مخصوصاً درباره خویشاوندان، و به خصوص پدر و مادر.
7 ـ تحریم «اسراف و تبذیر»، «بخل»، «فرزند کشى»، «زنا»، «خوردن مال یتیمان»، «کم فروشى»، «تکبّر» و «خونریزى».
8 ـ بحث هائى در زمینه توحید و خداشناسى.
9 ـ مبارزه با هر گونه لجاجت در برابر حق و این که: گناهان، میان انسان و مشاهده چهره حق پرده مى افکند.
10 ـ شخصیت انسان، فضیلت و برترى او بر مخلوقات دیگر.
11 ـ تأثیر قرآن براى درمان هر گونه بیمارى اخلاقى و اجتماعى.
12 ـ اعجاز قرآن، و عدم توانائى مقابله با آن.
13 ـ وسوسه هاى شیطان، و هشدار به همه مؤمنان به راه هاى نفوذ شیطان در انسان.
14 ـ بخشى از تعلیمات مختلف اخلاقى.
15 ـ و سرانجام فرازهائى از تاریخ پیامبران، به عنوان درس هاى عبرتى براى همه انسان ها و شاهدى براى مسائل بالا.

* * *

3 ـ فضیلت تلاوت این سوره

از پیامبر(صلى الله علیه وآله) و همچنین از امام صادق(علیه السلام) براى کسى که این سوره را بخواند اجر و پاداش فراوانى نقل شده است از جمله:
در روایتى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: مَنْ قَرَأَ سُورَةَ بَنِى إِسْرائِیْلَ فِى کُلِّ لَیْلَةِ الجُمُعَة لَمْ یَمُتْ حَتّى یُدْرِکَ الْقائِمَ وَ یَکُونَ مِنْ أَصْحابِهِ:
«کسى که سوره بنى اسرائیل را هر شب جمعه بخواند، از دنیا نخواهد رفت تا این که قائم را درک کند و از یارانش خواهد بود».(2)
کراراً گفته ایم: پاداش ها و فضیلت هائى که براى سوره هاى قرآن بیان شده هرگز براى خواندن تنها نیست، بلکه خواندنى است که توأم با تفکر و اندیشه، و سپس الهام گرفتن براى عمل بوده باشد.
مخصوصاً در یکى از همین روایات مربوط به فضیلت این سوره، مى خوانیم: فَرَقَّ قَلْبُهُ عِنْدَ ذِکْرِ الْوالِدَیْنِ:
«کسى که این سوره را بخواند و به هنگامى که به توصیه هاى خداوند در ارتباط با پدر و مادر در این سوره مى رسد، عواطف او تحریک گردد و احساس محبت بیشتر نسبت به پدر و مادر کند»(3) داراى چنان پاداشى است.
بنابراین، الفاظ قرآن ـ هر چند بلا شک محترم و پر ارزش است ـ ولى این الفاظ، مقدمه اى است براى معانى، و معانى مقدمه اى است براى عمل.

* * *

به هر صورت مجموعه بحث هاى عقیدتى، اخلاقى و اجتماعى در این سوره، نسخه کاملى را تشکیل مى دهد براى ارتقاء و تکامل بشر در زمینه هاى مختلف، و جالب این که: این سوره، با «تسبیح خدا» شروع مى شود و با «حمد و تکبیر او» پایان مى گیرد.
تسبیح نشانه اى است براى پاک سازى و پیراستن از هر گونه عیب و نقص.
حمد نشانه اى است براى آراستن به صفات فضیلت، و تکبیر رمزى است به پیشرفت و عظمت.

* * *

1 ـ تفسیر «آلوسى»، جلد 15، صفحه 2.
2 ـ «بحار الانوار»، جلد 86، صفحه 310.
3 ـ «مصباح الکفعمى»، صفحه 441.
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma