اَللّـٰهُمَّ اَعِنّى فیهِ عَلىٰ صِیٰامِهِ وَقِٰیامِهِ،
خدایا در این ماه مرا بر روزه و شب زنده دارى یارى کن
وَجَنِّبْنى فیهِ مِنْ هَفَوٰاتِهِ وَاٰثٰامِهِ،
و از لغزش ها و گناهان دور بدار
وَارْزُقْنى فیهِ ذِکْرَکَ بِدَوٰامِهِ، بِتَوْفیقِکَ یٰا هٰادِىَ الْمُضِلّینَ.
اَللّـٰهُمَّ لاٰ تَخْذُلْنى فیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ، وَلاٰ تَضْرِبْنى بِسِیٰاطِ نَقِمَتِکَ،
خدایا در این ماه مرا به خاطر نافرمانیت خوار مکن، و با تازیانه انتقامت عذاب مکن،
وَزَحْزِحْنى فیهِ مِنْ مُوجِبٰاتِ سَخَطِکَ، بِمَنِّکَ وَاَیٰادیکَ، یٰا مُنْتَهى رَغْبَةِ الرّٰاغِبینَ.
و از موجبات خشمت دور کن، به حقّ نعمت هاى ظاهرى و باطنیت، اى نهایت میل مشتاقان.
اَللّـٰهُمَّ اجْعَلْنى فیهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرینَ، وَاجْعَلْنى فیهِ مِنْ عِبٰادِکَ الصّٰالِحینَ الْقٰانِتینَ،
خدایا در این ماه مرا از آمرزش خواهان قرار ده و در زمره بندگان شایسته،
وَاجْعَلنى فیهِ مِنْ اَوْلِیٰآئِکَ الْمُقَرَّبینَ، بِرَأْفَتِکَ یٰا اَرْحَمَ الرّٰاحِمینَ.
و شب زنده دارت داخل کن و مرا از دوستان نزدیکت قرار ده، به مهربانیت اى مهربان ترین مهربانان.
روزه دو فلسفه مهم دارد:
فلسفه اولش همان است که قرآن می فرماید که روح تقوا را زنده می کند.
اینکه در این روزهای طولانی از خوردن غذا نوشیدن آب و سایر لذایذ جسمانی خودداری می کند، سبب می شود که اراده او قوی و عقل او مسلط بر نفس شود؛ حقیقت تقوا همین است؛ روح از این روزه بهره می گیرد و تعالی پیدا می کند.
و دیگر اینکه در چنین شرایطی به فکر نیازمندان و کسانی که شب گرسنه می خوابند می افتد. بنابر این به یاری نیازمندان می شتابد و از حقیقت و فلسفه روزه بهره مند می شود.
اَللّـٰهُمَّ قَوِّنى فیهِ عَلىٰ اِقٰامَةِ اَمْرِکَ، وَاَذِقْنى فیهِ حَلاٰوَةَ ذِکْرِکَ،
خـدایا در این ماه مرا براى بپاداشتن فرمانت تقویت کن و شیرینى یادت را به من بچشان،
وَاَوْزِعْنى فیهِ لِأَدٰآءِ شُکْرِکَ بِکَرَمِکَ، وَاحْفَظْنى فیهِ بِحِفْظِکَ وَسَتْرِکَ، یٰا اَبْصَرَ النّٰاظِرینَ.
و به لطف و کرمت مرا براى اداى شکرت موفّق بدار، و با حفظ و پوششت محافظتم کن، اى بیناترین بیننـدگان.
اَللّـٰهُمَّ ارْزُقْنى فیهِ الذِّهْنَ وَالتَّنْبیهَ، وَبٰاعِدْنى فیهِ مِنَ السَّفٰاهَةِ وَالتَّمْویهِ،
خدایا در این ماه، فهم و آگاهى را روزیم کن، و از کم عقلى و بى اطّلاعى دورم کن،
وَاجْعَلْ لى نَصیباً مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تُنْزِلُ فیهِ، بِجُودِکَ یٰا اَجْوَدَ الْأَجْوَدینَ.
و از هر خیر و نیکى که در این ماه نازل مى شود بهره اى برایم قرار ده، اى بخشنده ترین بخشندگان.
اَللّـٰهُمَّ قَرِّبْنى فیهِ اِلىٰ مَرْضٰاتِکَ، وَجَنِّبْنى فیهِ مِنْ سَخَطِکَ وَنَقِمٰاتِکَ، وَوَفِّقْنى فیهِ لِقِرٰآئِةِ اٰیٰاتِکَ، بِرَحْمَتِکَ یٰا اَرْحَمَ الرّٰاحِمینَ.
خدایا در این ماه مرا به خشنودیت نزدیک کن، و از خشم و غضبت دورم کن، و بر تلاوت آیاتت موفّقم بدار به مهربانیت اى مهربان ترین مهربانان
اَللّـٰهُمَّ اجْعَلْ صِیٰامى فیهِ صِیٰامَ الصّٰآئِمینَ، وَقِیٰامى فیهِ قیٰامَ الْقٰآئِمینَ،
خدایا در این ماه روزه ام را روزه روزه داران (واقعى) قرار ده، و شب زنده داریم را شب زنده دارى (واقعى) قرار ده
وَنَبِّهْنى فیهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغٰافِلینَ، وَهَبْ لى جُرْمى فیهِ یٰا اِلـٰهَ الْعالَمینَ، وَاعْفُ عَنّى یٰا عٰافِیاً عَنِ الْمُجْرِمینَ.
و مرا از خواب غفلت بیدار کن، وگناهم را ببخش اى معبود جهانیان، و از من درگذر اى درگذرنده از گنهکاران
ماه مبارک رمضان نزدیک است.
سنتی شده و سنت خوبی هم هست نزدیک ماه رمضان که می شود که مساجد را غبارروبی می کنند.
خوب همانطور که انسان ظاهر را گردروبی می کند باطن را گردروبی کند.
هم توحیدتان را کامل کنید؛ هم استغفار زیاد کنید؛ قلبتان را شستشو بدهید.
آماده استقبال ماه مبارک رمضان باشید.
انتظار گاهی جنبه منفی دارد گاهی جنبه مثبت.
انتظار منفی این است که ما حالت یأس به خود بگیریم و دست روی دست بگذاریم و بگوییم منتظر امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) هستیم.
وضع مفاسد اخلاقی و رباخواری و ظلم و رشوه خواری در گوشه و کنار آشکار شده است.
دعا کنید امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) بیاید.
آمادگی باید ایجاد کرد.
انتظار مثبت یعنی امید؛ انتظار مثبت یعنی خودسازی؛ یعنی دیگران را آماده کردن؛ یعنی امر به معروف و نهی از منکر.
نه اینکه لب فروبندیم و بگوییم منتظریم؛ اینکه ما دعای توسل داریم و همان کافی است؛ نه؛ اینها اشتباه است.
در شرایط فعلی وحدت مسلمین لازم است.
یکی از حلقه های اتصال، اعتقاد به وجود مهدی علیه السلام است که همه مسلمین به آن اعتقاد دارند.
همه مسلمین بر این اتفاق نظر دارند که مهدی باید ظهور کند و حکومت الهی را برپا کند و عالم را پر از عدل و داد کند بعد از آنکه همه جا را ظلم و جور فراگرفته باشد.
این می شود حلقه اتصال.
از امام صادق علیه السلام سوال کردند، اینکه شما می فرمایید آن حضرت غایب می شود آیا رابطه قطع می شود؟
آن حضرت فرمود: خیر! مردم در زمان غیبت هم از وجود آن حضرت استفاده می کنند همانگونه که از آفتاب پشت ابر استفاده می کنند.
در بسیاری از روزهای سال آفتاب پشت ابر مخفی است.
اما روز از شب شناخته می شود و در پروش دادن اصل حیات، آفتاب کار خودش را می کند.
بنابراین ولو آن حضرت در پشت پرده غیبت باشد آثار وجودی و تربیتی آن حضرت در پیروان و علاقمندانش ظاهر می شود.
عید نوروز دارای آثار مثبت قابل ملاحظه ای است؛
مردم به حال سرور در می آیند.
یا مثلا نظافت و خانه تکانی می کنند و آلودگی ها را از خانه بیرون می ریزند؛
و چه خوب است خانه دل را از کینه ها، بغض ها، حسادت ها، خودبینی ها پاکیزه کنند.
و آثار مثبت دیگری همچون جشن عاطفه ها، کمک به ایتام و خانواده های محروم را در خود جای داده است.
اثر دیگری دارد که مردم در این ایام صله رحم به جا می آورند.
مهربانی ها، دوستی ها و آشتی ها؛
و ورای این ها آماده می شوند برای کار مثبت سالیانه.
توصیه های حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی برای ماه شعبان
یکی از اعمال ماه مبارک شعبان استغفار است.
یکی تهلیل است.
لا اله الا الله و لا نعبد الا ایاه مخلصین له الدین و لو کره المشرکون، فرمودند این ذکر را در ماه شعبان زیاد بگویید.
هم توحیدتان را کامل کنید هم استغفار زیاد کنید.
قلبتان را شستشو دهید؛ آماده استقبال ماه مبارک رمضان باشید.
یکی از اهداف بعثت در عبارت "بعثت لاتمم مکارم الأخلاق" آشکار است.
تعبیر "اتمم" را دقت کنید؛ یعنی در ذات انسان ریشه های فضایل اخلاقی وجود دارد که رسول اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم می فرمایند که من آمده ام آن ها را پرورش دهم.
انسان درون ذات خود از پاکدامنی خوشش می آید؛ از صداقت و امانتداری خوشش می آید. در مقابل از دروغ و خیانت بدش می آید.
بنابر این حضرت می فرمایند که من آمده ام مکارم اخلاق درونی انسان را تکمیل کنم.
حدیث عجیبی از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هست که می فرمایند:
اگر نزدیک آخر دنیا باشد و در دست شما فَسیله (نهال) باشد بتوانید ولو ساعتی قبل از پایان دنیا این نهال را غرسش (کاشت) کند باید غرسش کند.
اگر درخت نباشد ما نفس نمی توانیم بکشیم
روایات متعددی از امام موسی بن جعفر علیهما السلام نقل شده است که واقعا جالب است. یکی از آنها روایت هشامیه که در حدود سی صفحه است که در مورد عقل و عقلانیت است. همین یک روایت برای پی بردن به مقام علمی امام کاظم علیه السلام کافی است.
در مقابل این روایت طولانی، یک روایت خیلی کوتاه هم داریم. فرمود: کُلُّ شیءٍ تَراهُ فهو لکَ عِظَةٌ. هرچه که میبینی برای تو موعظه است.
اگر ایشان این مدت طولانی در زندان نبود چقدر آثار و برکات از ایشان به ما می رسید.
دشمنان امام علی (علیه السلام) سعی کردند فضائل او مخفی بشود، ولی می بینیم فضایل آن حضرت شرق و غرب عالم را فرا گرفته است.
یکی از فضائل امیرمومنان علی (علیه السلام)، ولادتش در داخل خانۀ کعبه است.
این فضیلت را هیچ کس نداشت؛ در طول تاریخ هیچ پیغمبر و امامی در جوف کعبه متولد نشده است، این از فضائل منحصر به فرد امام علی (علیه السلام) است.
باید خدا را شکر کنیم و افتخار کنیم که به ما توفیق داد پیرو مکتب آن بزرگوار باشیم.
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم در روایتی کوتاه و پر معنا می فرماید: أعجز النّاس من عجز عن الدّنیا و أبخل النّاس من بخل بالسّلام.[1]
عاجزترین مردم کسی است که نتواند دنیای خودش را سامان دهد و بخیل ترین انسان ها کسی است که در سلام کردن بخل بورزد.
از آنجا که معروف است انسان بهتر است تارک دنیا باشد و به قیامت اقبال داشته باشد بعضی راه افراط را طی می کنند و حال آنکه روایات متعددی وجود دارد مبنی بر اینکه تأمین دنیا از لوازم وجودی انسان است. بنا بر این چنین نیست که انسان طرفدار زهد که به معنای تارک دنیا بودن است باشد. انسان نباید تارک دنیا و تارک فعالیت برای دنیا باشد.
از جمله در روایتی آمده است که جمعی از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم تارک دنیا شدند و به عبادت روی آوردند. وقتی خبر آنها به حضرت رسید آنها را فرا خواند و فرمود برنامه ی دین من چنین نیست و انسان باید مشغول به کار باشد.
داستان معروف امیر مؤمنان ع با آن دو برادر هم جالب است که یکی از آن دو بیمار شده بود و حضرت نزد او رفت و دید خانه ی وسیعی دارد فرمود این بیش از نیاز توست ولی اگر محرومان به این خانه راه داشته باشند اشکالی ندارد. بعد او شکایت کرد که برادر من ترک دنیا کرده است. حضرت او را فرا خواند و با تعبیر تندی با او سخن گفت و فرمود: ای دشمن جان خود! اگر بر خودت رحم نمی کنی چرا به زن و فرزند خودت رحم نمی کنی: یَا عُدَیَ نَفْسِهِ لَقَدِ اسْتَهَامَ بِکَ الْخَبِیثُ أَ مَا رَحِمْتَ أَهْلَک.[2]
و یا روایت است که معصوم علیه السلام می فرماید: لَیْسَ مِنَّا مَنْ تَرَکَ دُنْیَاهُ لِدِینِهِ أَوْ تَرَکَ دِینَهُ لِدُنْیَاهُ.[3]
این روایات نشان می دهد که انسان باید هر دو جنبه را در نظر بگیرد و این گونه نباشد که مقدس مآب شود و زهد پیشه کند و فعالیت در زندگی را ترک کند. رهبانیّت جزء اسلام نیست.
ما نیز باید مردم را دعوت کنیم که راه افراط و تفریط را نپیمانند و تصور نکنند که آخرت به معنای رها کردن فعالیت و کسب و کار است. این در حالی است که کسب و کار، خود نوعی عبادت محسوب می شود و انسان با این کارها موجب تقویت اسلام و جامعه ی مسلمین می گردد و با همین فعالیت هاست که انسان ها از فقر و ناتوانی خلاص می شوند.
عبارت دوم در کلام رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم این است که بعضی از افراد در سلام کردن یک سری قیود را در نظر می گیرند مثلا می گویند که کوچکتر ها باید به بزرگتر ها سلام کنند و یا شاگرد به استاد و یا فقیر به غنی. این قیدها در اسلام وجود ندارد. حتی رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم گاه به کودکان هم سلام می کرد. سلام یک نوع اظهار تواضع و ادب است و هیچ هزینه ای هم ندارد. حال اگر کسی از این کارِ راحت، سر باز زند از بخیل ترین افراد است زیرا گاه انسان از کاری که هزینه بردار است دوری می کند ولی اگر از کاری که هیچ هزینه و مؤونه ای ندارد بخل ورزد او دیگر خیلی بخیل است.
1399/11/06
[1] نهج الفصاحة، ابوالقاسم پاینده، ج1، ص219، حدیث 337.
[2] نهج البلاغه، صبحی صالح، ص324.
[3] بحار الانوار، علامه مجلسی، ج78، ص321، ط بیروت.
رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم در روایتی می فرماید: أربع من سعادة المرء أن تکون زوجته صالحة و أولاده أبرارا و خلطاؤه صالحین و أن یکون رزقه فی بلده.[1]
چهار چیز موجب خوشبختی انسان است. اول اینکه همسرش صالحه باشد. دوم اینکه فرزندان خوبی داشته باشد، سوم اینکه دوستانش انسان های صالحی باشند و چهارم اینکه رزق و زندگی او در شهر خودش باشد تا مجبور نباشد در بیابان ها و این شهر و آن شهر سرگردان باشد و دنبال روزی بگردد.
این چهار مورد همه به دست خود انسان است. انسان از همان اول باید در انتخاب زوجه دقت کند و دنبال مال و اموال پدری او و یا جمال و زیبایی او نباشد بلکه صفات و کمالات اخلاقی را در نظر بگیرد.
همچنین انسان می تواند با تربیت صحیح دارای فرزندانی خوب باشد. انسان باید دقت کند که فرزند او با چه افرادی رفت و آمد دارد و چه کارهایی انجام می دهد.
همچنین دوستان انسان هم بسته به انتخاب خود انسان هستند. انسان باید ببیند که دوستانی که انتخاب می کند به سبب مال و منال آن هاست یا به سبب صلاحیت های اخلاقی و صفات برجسته ی خدایی در آنها وجوددارد.
اما اینکه رزقش در بلدش باشد شاید اشاره به این نکته باشد که کسانی که زندگی اشان در یک نقطه متمرکز است آنها می توانند منبع اقتصادی بهتری برای خود و جامعه باشند بر خلاف کسانی که دائما به اینجا و آنجا می روند.
1399/10/22
[1] نهج الفصاحة، ابوالقاسم پاینده، ج1، ص204، حدیث 257.
رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم در حدیثی در نهج الفصاحة در ضمن نُه جمله، آفات صفات اخلاقی را بیان کرده است و می توان نام این حدیث را «حدیث الآفات» گذاشت.
آفة الشّجاعة البغى و آفة الحسب الافتخار و آفة السّماحة المنّ و آفة الجمال الخيلاء و آفة الحديث الكذب و آفة العلم النّسيان و آفة الحلم السّفه و آفة الجود السّرف و آفة الدّين الهوى.[1]
1. آفت شجاعت این است که انسان به دیگری ظلم کند.
2. کسی که شخصیت خانوادگی دارد و دارای حسب و نسب خوبی است آفتش به این است که به این حسب افتخار کند.
3. آفت بخشش، منت گذارن است. منت گذاشتن بخشش را کالعدم می کند.
4. دیگر اینکه کسی دارای جمال و زیبایی است ولی مبتلا به خودپسندی می شود.
5. همچنین آفت حدیث، کذب است. اگر انسان در حدیثی دروغ اضافه کند او دیگر محدث خوبی نخواهد بود.
6. آفت علم هم به نسیان و فراموشی است. یعنی انسان باید کاری کند که اگر عالم به چیزی شد آن فراموش نکند به این گونه که یا آن را یادداشت کند و یا تکرار نماید و به هر حال آن را از دست ندهد.
7. آفت حلم و بردباری به این است که کارهای سفیهانه ای را انجام دهد.
8. آفت جود و بخشش به اسراف است. کسی که اسراف کند جود و بخشش خود را از بین می برد.
9. آفت دین نیز پیروی از هوای نفس است.
شرح این حدیث قطعا به اندازه ی یک کتاب بالغ می شود زیرا هم صفات اخلاقی را بیان می کند و هم صفات رذیله ای که آن ها را از بین می برند.
1399/09/03
[1] نهج الفصاحة، ابوالقاسم پاینده، ج1، ص155، حدیث 1.
چرا انقلاب شد؟ مگر دوران شاه چه عیبی داشت که با انقلاب واژگون شد؟
اولا وابستگی به اجانب؛ حکومت با مردم نبود. وابستگی به اجانب یک عیب بزرگ بود.
دیگر اینکه ثروت های ما را آنها غارت می کردند و می بردند، نفت ارزان، منابع ارزان .....
10 آبان 1341: سخنرانی حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی سخنرانی بر علیه تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی
14 فروردین 1342: دستگیری توسط ساواک
اسفند 1343: اعتراض به تبعید امام و نامه به مراجع در حمایت از امام خمینی
......
سخنان معظم له در رونمایی از مجموعه دو جلدی "حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به روایت اسناد ساواک"
اسناد ساواک در مورد تبعید حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی و تغییرات پیاپی در محل تبعید معظم له
حرکت انقلاب اسلامی ایران از فروردین 1340 توسط حضرت امام خمینی رحمه الله آغاز شد.
آیت الله مکارم شیرازی که در آن زمان از اساتید شناخته شده قم بود، حضرت امام را در این حرکت همراهی می کرد...
صحبت از محبت بانوی اسلام فاطمه زهرا سلام الله علیهاست
محبت دو رقم داریم؛ محبت راستین و محبت دروغین
محبت دروغین آن است که در فضای دهان و زبان انسان می چرخد و در عمل آثارش ظاهر نیست.
اما محبت راستین محبتی است که آثارش در عمل، در افکار، در اخلاق، در زندگی اجتماعی، در زندگی اقتصادی، در زندگی سیاسی... در تمام این ها آثارش ظاهر می شود.
امیدواریم از کسانی باشیم که محبت ما محبت راستین باشد و نورانیت بانوی اسلام فاطمه زهرا سلام الله علیها در تمام شؤون زندگی ما آشکار شود.
رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم در نهج الفصاحة می فرماید: «إذا دخل الضّيف على القوم دخل برزقه و إذا خرج خرج بمغفرة ذنوبهم».[1]
این حدیث، حدیث معروفی است و آن اینکه هنگامی که مهمان وارد بر جمعیتی می شود روزی خود را همراه خود می آورد (بنابر این نباید برای روزیِ مهمان غصه خورد) و وقتی خارج می شود گناهان آنها را با آمرزش همراه خود می برد.
فرهنگ اجتماعی اسلام به راستی عجیب است و با فرهنگ غرب مغایرت بسیار دارد. روایات متعددی در مورد مهمان وارد شده است و حتی در آنها به نکات ریز هم اشاره شده از جمله اینکه وقتی مهمان وارد می شود به او کمک کنید اثاث خود را وارد منزل نماید و وقتی خارج می شود او را کمک نکنید و بگذارید اثاثش را خودش ببرد. این برای آن است که نشان دهد شما مشتاق ماندن او هستید و نمی خواهید از منزل شما بیرون برود.
همچنین در روایات مربوط به پدر و مادر و فرزندان که همه مربوط به مسائل اجتماعی است توصیه های بسیاری وجود دارد. این در حالی است که در فرهنگ غرب چنین نیست. در اسلام، جامعه به صورت واحد است ولی در غرب، جامعه به شکل پراکنده است و هر کس جامعۀ مستقلی برای خودش دارد و با هم اتحاد ندارند. در آنجا کمک به فقیر، امر به معروف و نهی از منکر و مانند آن وجود ندارد.
واقعا عجیب است که در جامعۀ جاهلی قبل از اسلام در میان عرب، پیامبری آمد که تا این حد آنها را با موازین اخلاقی آشنا کرده است.
1399/09/10
[1] نهج الفصاحة، ابوالقاسم پاینده، ج1، ص193، حدیث 204.